خانه / لغت نامه فلسفی / لغت نامه: آتش

لغت نامه: آتش

مُطهّری‌، مرتضی (فریمان ۱۲۹۸ـ تهران ۱۳۵۸ش):
[نمونه ای از خطاهای حواس:] مثلًا حس باصره، جسم را از دور كوچك مى‏ بيند و از خيلى نزديك بزرگتر از آنچه‏ هست نشان مى ‏دهد و يا آتش چرخان را در حال گردش به شكل دايره و قطره باران را كه از آسمان فرود مى‏ آيد به شكل خط نشان مى ‏دهد، و همچنين ساير حواس؛ مثلًا گرمى و سردى به وسيله حس لامسه دانسته مى ‏شود، اگر فرض كنيم يك دست ما گرم و دست ديگر سرد باشد و هر دو را در آب نيم گرم فرو ببريم با يك دست آن آب را سرد و با دست ديگر آن را گرم احساس مى ‏نماييم.
خطاهاى حواس بسيار زياد است و انواعى دارد و در كتب علمى و فلسفى مسطور است. بعضى از دانشمندان معتقدند انواع خطاهاى حواس بالغ بر هشتصد نوع مى ‏باشد. (پاورقی های اصول فلسفه و روش رئالیسم)

مُطهّری‌، مرتضی (فریمان ۱۲۹۸ـ تهران ۱۳۵۸ش):
فيثاغورس زمين را كروى و متحرك مى ‏دانسته و مى ‏گفته است كه زمين و همه سيّارات و از آن جمله خورشيد و يك كره نامرئى ديگر گرد يك كانون آتش كه غير مرئى است مى ‏چرخند. (پاورقی های اصول فلسفه و روش رئالیسم)

همچنین ببینید

لغت نامه: وجود

فاضل تونی، محمدحسین (تون ۱۲۵۱ـ تهران ۱۳۳۹ش): حقيقت وجود گاه به معناى مصداق مقابل مفهوم …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *