خانه / قلمرو های فلسفه (صفحه 2)

قلمرو های فلسفه

کلمه دازاین

معنی لغوی و دقیقِ کلمه دازاین (dasein)، در زبان آلمانی، “وجود” (existence) و “بودن” (being) است. این کلمه، در اصل از دو جزء ترکیب شده است: جزء اول: دا (da) که از کلمه دار (dar) در زبان “آلمانی بالای باستان”[1] گرفته شده است و به معنی “آنجا” (there) و “اینجا” …

ادامه نوشته »

زبان موسیقی

«هر جا که کلام نتواند پیش رود، موسیقی آغاز می شود.»[1] این جمله را از “هاینریش هاینه” نقل کرده اند. یعنی “موسیقی” از جایی شروع می شود که زبان به پایان می رسد. “موسیقی”، افکار و عواطفی را بیان می کند که گفتار نمی تواند آنها را آشکار کند. معانی …

ادامه نوشته »

کریم مجتهدی

کریم مجتهدی، از استادان فلسفه در ایران، صبح دوشنبه ۲۴ دی به دلیل سکته و کهولت سن در ۹۳ سالگی درگذشت. وی در 1 شهریور ۱۳۰۹شمسی در تبریز زاده شد. تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش، گذراند. سپس با خانواده به تهران آمد و دیپلم متوسطه گرفت. در ۱۸سالگی عازم فرانسه …

ادامه نوشته »

ذهن آگاهی

«گذشته و آينده دو عدم است و ما بين دو نيستی كه سرحد دو دنياست، دمی را كه زنده ايم دريابيم! استفاده بكنيم و در استفاده شتاب بكنيم.»[1] مُفادِ این گزاره در چند جا از رباعیات خیام انعکاس یافته است. برای نمونه در جایی می گوید: از دی که گذشت …

ادامه نوشته »

فلسفه غرب و فرهنگ غرب

“فلسفه غرب”، بخشی از فرهنگ و تمدن غربی است. “فرهنگ غربی”[1] که با نام‌های “تمدن غربی”[2]، “تمدن اروپایی”[3]، “فرهنگ غرب”[4] یا “جامعه غربی”[5] نیز شناخته می‌شود، اصطلاحِ عامّ و فراگیری است که به میراث‌های متنوع و گوناگون جهان غرب اشاره دارد. این میراث ها، شاملِ “هنجارهای اجتماعی”[6]، “ارزش‌های اخلاقی”[7]، “آداب …

ادامه نوشته »

مرگ ایوان ایلیچ؛ مرثیه انسان مدرن

برخلاف داستایفسکی_که با “منطق مکالمه” و ایجاد فضایی چند صدایی در سیر داستان، عملاً بی طرفی خود را اعلام می کند_تولستوی هیچ ابایی در جانبداری از شخصیت هایش ندارد. مثلاً در رمان آناکارنینا تمام قد پشت سر ِ کنستانتین لوین می ایستد و ما می توانیم همه ویژگی های عینی …

ادامه نوشته »

فیلمساز مؤلف و فیلم ساز غیر مؤلف

فلسفه فرایند فهم را مطالعه می کند. در فرایند فهم سه چیز حضور دارد: فاعل فهم (=مخاطب)، موضوع فهم (=اثر)، خالق اثر. “موضوع فهم” و “اثر” چیز های متعددی را در بر می گیرد: گفتارها و نوشتارها و آثار هنری از آن جمله اند. “خالق اثر”، که به او “مؤلف” …

ادامه نوشته »

هندشناسی

هر فلسفه ای رنگ و بوی زادگاه خود را دارد. برای شناخت بهتر هر فلسفه ای، شناخت زادگاه آن ضروری است. برای شناخت بهتر فلسفه هند نیز، شناختِ هند ضرورت دارد. توجه به هند، و تمرکز بر شناخت آن در میان اهالی علم وتاریخ، دیر واقع گردید. چنانکه آلبر ماله …

ادامه نوشته »

فراخی حق و تنگنایی ذهن (از منظر ملاصدرای شیرازی)

در اینجا، آنچه را که هست، می گوییم: “حق و واقع”، یا “حقیقت و واقعیت”. پس بیایید فعلا چنین توافق کنیم که آنچه را که هست، “حق” بنامیم. کلمه یِ حق هم، برای این معنی، سزاوار است. زیرا که در اصل به معنی ثبوت است، و به آنچه که ثابت …

ادامه نوشته »

روشنفکران و بحران آگاهی

شرط گفت وگوی سازنده این است که به لوازم گفت وگو هم پایبند باشیم. شرط نخستین گفت گو این است که بپذیریم: ما بر شانه غولان نشسته ایم. شرط دوم گفت وگو این است که بپذیریم: مفاهیم تعریف ندارند تاریخ دارند وقتی از تاریخ مفاهیم صحبت می کنیم بناچار باید …

ادامه نوشته »