خانه / قلمرو های فلسفه / فلسفه أولی (صفحه 4)

فلسفه أولی

مری (Mary)

ممتخصص رنگ ماری در زندگی خود هرگز شیء رنگی ندیده است. یک روز، او از دنیای سیاه و سفید خود جدا می شود و به سختی می تواند چشم هایش را باور کند. هیچ نظریه ای نمی تواند به اندازه کافی این تجربه جدید را توصیف کند. آیا ذهن ما …

ادامه نوشته »

دو راه خداشناسی

برای شناخت خداوند دو طریق وجود دارد: الف – طریق آفاقی ب – طریق انفسی در طریق نخست معرفت به واسطه نظر در آفاق حاصل می شود. منظور از آفاق، عالَم و جهان است. نظر در آيات آفاقى و معرفت حاصل از آن نظر، معرفتى است فكرى، و علمى است …

ادامه نوشته »

الهیات چیست؟

وقتی از “الهیات” سخن می گوییم، به یک فعالیت شناختی نظر داریم که می کوشد خداوند را بشناسد. این فعالیت شناختی با دیگر فعالیت های شناختی تفاوت هایی دارد. از جمله آن تفاوت ها اینست که در اغلب فعالیت های شناختی سوژه ای موجود و مشخص هست که بحث ها …

ادامه نوشته »

ذهن و موجودات ذهنی

ذهن چون ظرفی است که موجودات ذهنی (محسوسات، مخیلات، موهومات، معقولات و …) در آن قرار می گیرند. این موجودات ذهنی از سه فرض خارج نیستند: فرض اول: برای تک تک آنها “مابازاء”ی در عالم خارج باشد. فرض دوم: برای هیچکدام از آنها “مابازاء”ی در خارج نباشد. تنها راه آگاهی …

ادامه نوشته »

منشأ زیبایی

گاهی در تعریف زیبایی آورده اند: «زیبایی عبارتست از نظم و هماهنگیی که همراه عظمت و پاکی، در شیئی وجود دارد، و عقل و تخیل و تمایلات عالی انسان را تحریک می کند و لذت و انبساط پدید می آورد.» اما منشأ زیبایی چیست؟ موجودات جهان چرا و چگونه متصف …

ادامه نوشته »

وجه خدا

در چند آیه از قرآن درباره “وجه الله” (وجه خدا) سخن به میان آمده است: وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَليمٌ (بقره: 115) [مشرق و مشرق و مغرب از آن خداست. پس به هر جاى كه رو كنيد، همان جا “وجه خدا” …

ادامه نوشته »

تفاوت ذهن ها و ساختارهای آن ها

“موجودات ذهنی” در ذهن ها به صورت های مختلفی با هم ترکیب می شوند، و نظام ها و ساختارهای متفاوتی به وجود می آورند. چه اسباب و عللی مُوجب پیدایش ساختارهای ذهنی می گردند؟ آیا “تنظیم و ترتیب موجودات ذهنی” فرایندی خودآگاه است که ذهن خود طی می کند؟ آیا …

ادامه نوشته »

کیفیت تجمع “موجودات ذهنی” و ساختار ذهن

کیفیت تجمع “موجودات ذهنی” را در ذهن چند گونه می توان فرض کرد: اول: موجودات ذهنی بدون هیچ ارتباطی با هم دیگر در کنار هم در ذهن انباشته شده باشند. دوم: موجودات ذهنی مرتبط به هم دیگر در ذهن چون یک ساختار باشند. این ارتباط خود می تواند دو گونه …

ادامه نوشته »

وجود ذهنی و موجودات ذهنی

انسانِ فاقدِ ذهنِ علمی و فلسفی چنین گمان می کند که در مواجهه با جهان، به خود اشیاء نائل می شود. او متوجه نیست که چیزی به نام “علم” واسطه ميان او و آن موجود است. ما هیچ وقت به خودِ اشیاء خارجی واصل نمی شویم. از این رو ناچار …

ادامه نوشته »

خاستگاه نظریه “نفس”

بسیاری از فیلسوفان به وجود “نفس” قائل بوده اند. آنان بر این نظر می باشند که در برخی از موجوداتِ جسمانی چیزی به نام “نفس” وجود دارد. این نظریه در ذهن ایشان از کجا برخاسته است؟ این نظریه طی چند مرحله پدید آمده است: جهان ما مملو از اجسام است. …

ادامه نوشته »