خانه / قلمرو های فلسفه / فلسفه أولی (صفحه 7)

فلسفه أولی

سؤال / پرسش

برای انسان در سطح گسترده ای مسأله طرح می شود. سؤال، از ابهامات موجود در یک شیئ بر می خیزد. سنخ این ابهامات قابل احصاء است. می توان آنها را شمرد. وقتی با یک شیئ مبهمی مواجه می شویم می توانیم بپرسیم: این چیست؟ / آیا هست؟ بدین معنی که …

ادامه نوشته »

جهان / عالم؛ کلمه عالم

«عالَم» اسم جمع است، و مفردی از لفظش ندارد. جمع آن «عالمين» می آید. در مبدأ اشتقاق این کلمه دو قول وجود دارد: قول اول: مشتق از عِلم (دانایی) است. مبتنی بر این مبدأ اشتقاق، کلمه «عالم» را می شود چند گونه معنی کرد: الف – فیض کاشانی می گوید: …

ادامه نوشته »

جهان؛ دیدگاه های سه گانه درباره جهان

وقتی از جهان (Universe) سخن می گوییم، منظورمان فضا و تمام آن چیز هایی است که در آن قرار گرفته است، از کره زمین و منظومه شمسی و ستارگان و کهکشان ها و ….. درباره جهان پرسش های متعددی مطرح می شود. از آن جمله است: آیا جهان با تمام …

ادامه نوشته »

آپیرون (Apeiron)/ مبدء نخستین جهان؟

پیرامون ما را اشیاء زیادی فرا گرفته است. آیا این همه از “شیئ واحد”ی برخاسته اند؟ یا نه؟ آیا این کثرات به وحدتی قابل ارجاع هستند؟ این پرسشی است که همواره ذهن فیلسوفان را درگیر کرده است. یکی از فیلسوفانی که به این پرسش پاسخ داده است، “انکسیمندرس” (Anaximander) می …

ادامه نوشته »

وحی؛ پدیده وحی: تصویرها و ابهام ها

ابن فارس (م 395) در تببین کلمه وحی می نویسد: «الْوَاوُ وَ الْحَاءُ وَ الْحَرْفُ الْمُعْتَلُّ: أَصْلٌ يَدُلُّ عَلَى إِلْقَاءِ عِلْمٍ فِي إِخْفَاءٍ أَوْ غَيْرِهِ إِلَى غَيْرِكَ.» [معنی اصلی وحی عبارتست از: القاء علم به صورتِ پنهانی یا غیر پنهان به دیگری.] آنگاه معانی فرعی آن را بر می شمارد …

ادامه نوشته »

حوزه فلسفی زنجان؛ از اواسط قرن سیزدهم هجری قمری تا نیمه دوم قرن چهاردهم

مقدمه: در زنجان از اواسط قرن سیزدهم هجری قمری تا نیمه دوم قرن چهاردهم حوزه علمیه پر رونقی وجود داشت. در این حوزه، علوم عقلی، در کنار علوم نقلی تدریس و تحصیل می شد. حوزه علوم عقلی و فلسفی زنجان را در این ایام به سه دوره می توان تقسیم …

ادامه نوشته »

جهان های ممکن؛ جهان های ممکن از منظر فیلسوفان متقدم

آیا امکان دارد جهان یا جهان هایی غیر از این جهان، وجود داشته باشد؟ این پرسشی است که از اعصار قدیم مطرح بوده است. برخی از فیلسوفان آن را ممکن دانسته اند و برخی ناممکن. الف – ابوریحان بیرونی می گوید که گروهی از حکما بر این عقیده بوده اند …

ادامه نوشته »

راه های اثبات وجود خدا

استدلال برای اثبات صانع به دو صورت امکان دارد: اول: استدلال به وجود. دوم: استدلال به موجود. ابن ابی الحدید می نویسد: استدلال بر خداوند به خود وجود طریقه مدققین از فلاسفه است. طریق ایشان از گذرگاه های زیر می گذرد: اول – اشتراک معنوی وجود: مفهوم هستى در همه …

ادامه نوشته »

همّ؛ تحلیلی درباره “همّ”

وصف مشترک انسان با دیگر جانداران در “حیات” و لوازم آن است. از اوصاف فراگیر جانداران «صیانت از ذات» (self-preservation) است. «صیانت از ذات» رفتاری است که بقاء یک موجود زنده را تضمین می کند. آن رفتار، تقریبا در میان تمام موجودات زنده شایع است، و مبدء آن چون غریزه …

ادامه نوشته »

طبقات حکماء

حکماء اشراق درباره طبقات حُکَماء سخن گفته اند. شیخ اشراق هم این طبقات را در کتاب هایش آورده است. شارحان حکمت اشراق هم به این مطلب پرداخته اند: حکماء ده طبقه اند: 1) طبقه اول: «حَکیمٌ الهیٌ مُتَوَغِّلٌ فی التَّألّهِ، عَدیمُ البَحث»: حکیم الهی که در تألّه فرو رفته است. …

ادامه نوشته »