خانه / قلمرو های فلسفه / تاریخ فلسفه (صفحه 3)

تاریخ فلسفه

فلسفه ورزی ما (۴)

[1 – فلسفه های گرم و فلسفه های سرد] کسانی هستند که فلسفه را تقسیم می کنند به فلسفه های گرم و فلسفه های سرد. اگر این تقسیم بندی نه چندان دقیق را بپذیریم باید فلسفه تحلیلی[1] را زیر مجموعه فلسفه های سرد  و فلسفه قاره ای[2] را زیر مجموعه …

ادامه نوشته »

فلسفه ورزی (3)

ذهنیت ایرانی را نمی توان ذهنیتی  صرفا -کاملا فلسفی یا آنچنان که آرامش دوستدار تصویر کرده است فلسفه ستیز و تفکرگریز دانست. باید پرسید: ذهنیت ایرانی در موقعیت ها و وضعیت های گوناگون تاریخی از چه نوع عقلانیتی کمک گرفته است. دیدگاه ملکیان نیز دقیق نیست وقتی می گوید: بنیاد …

ادامه نوشته »

فلسفه ورزی ما (2)

جابری درکتاب «تکوین العقل العربی» به مقایسه سه نوع عقل می پردازد: عقل یونانی، عقل عربی و عقل ایرانی و بعد مشخصات هریک را بر می شمارد. در بررسی عقل ایرانی به ما می گوید: که ایرانیان همواره به نوعی از باطنی گری یا عقل تأویلگرگرایش داشتند نمونه اش هم …

ادامه نوشته »

دیگری ِ بزرگ

یکی از گزاره های فلسفی جهان مدرن که تا حد یک مثل سایر تنزل پیدا کرده است، حرفی است که در رمان برادران کارامازوف در اثنای مکالمه ایوان و پدرش، از زبان پدر بوالهوس خانواده شنیده می شود: “اگر خدا نباشد در آن صورت همه چیز مجاز است.” منطق و …

ادامه نوشته »

فلسفه ورزی ما (۱)

پاره ای از فیلسوفان، فلسفه ورزی/فلسفیدن را کنشی می دانند که با حیرت آغاز می شود.کسان دیگری مانند یاسپرس  هم هستند که فلسفه ورزی را همان در راه بودن می دانند.[1]اگر سخن شوپنهاور را بپذیریم که «انسان حیوانی است متافیزیکی»، آنگاه فلسفیدن، چیزی می شود از گونه ی سروکله زدن …

ادامه نوشته »

افیون روشنفکران

افیون روشنفکران اثر ریمون آرون (ترجمه پیروز ایزدی، انتشارات فرهنگ جاوید)گرچه اثری است کلاسیک ولی هنوز خواننده ‌ و خواهان دارد. کتاب کلا سه بخش دارد: ۱ – اسطوره های سیاسی ۲ – بت تاریخ ۳ – از خود بیگانگی روشنفکران در پایان هم یادداشت کوتاهی می آید با عنوان …

ادامه نوشته »

شوپنهاور (۲)

[1 – متافیزیک] شوپنهاور فیلسوفی است که هنوز به متافیزیک باور دارد. اما متافیزیک او بی خانمان است چنان که خود او در کودکی بی خانمان بود و غم غربت[1] داشت.[2] در متافیزیک شوپنهاور، رنج و ادبار و مرگ و ملال نقش اصلی را ایفا می کنند. برای رهایی از …

ادامه نوشته »

شوپنهاور (۱)

چرا ما امروز آثار شوپنهاور را کمتر می خوانیم؟ آیامی توان گفت: شوپنهاور فیلسوف درجه ی دو است؟ کتاب «جهان همچون اراده وتصور» یک شاهکار نیست؟ آیا نقد شوپنهاور بر شی فی نفسه و فلسفه ی اخلاق و فلسفه ی هنر کانت را می توان جدی گرفت؟ دیدگاه‌های خود شوپنهاور …

ادامه نوشته »

محتوای کتاب شفاء

1 – مقدمه کتاب شفاء، چهار بخش اصلی دارد: منطق، طبیعیات، ریاضیات، الهیات. ابن سینا، در این کتاب سعی کرده است، همه مباحث فلسفی را بیاورد. «در این کتاب اشارت هایی به چیزهایی است که اگر [خواننده] بدانها متفطن و متنبه شود،  او را از کتاب دیگر بی نیاز می …

ادامه نوشته »

فردوسی و پوچی (پیرامون دردهای وجودی فردوسی)

در شاهنامه یک جبرگرایی غلیظی وجود دارد که هیچ ارتباطی با جبرگرایی حاصل از تغلب کلام اشاعره که در دیوان شاعران و عارفان بعد از فردوسی دیده می شود، ندارد. تیره و تبار این سنخ از جبرگرایی به اندیشه زروانی اواخر دوره ساسانی برمی گردد که مطابق آن، دوآلیسم ِزرتشتی …

ادامه نوشته »