خانه / فلسفه ملاصدرا / شرح اسفار ملاصدرا / گزیده ای از مباحث جلسه 150 شرح اسفار ملاصدرا

گزیده ای از مباحث جلسه 150 شرح اسفار ملاصدرا

گزیده جلسه 150شرح اسفار ملاصدرا – 98/09/18

مدرس: مسعود تلخابی

بَل هُوَ فَاعِلُ الفَوَاعِل وَ صُورَةُ الصُّوَر وَ غَايَةُ الغَايَات.

جلسه گذشته گفته شد که چون صورت، فعلیت است، «صُورَةُ الصُّوَر» یعنی آن فعلیت نهائی که برای موجودات وجود دارد.

إذ هُوَ الغَايَةُ الأخِيرَة وَ الخَيرُ المَحضُ الَّذِي يَنتَهِي إلَيه جُملَةُ الحَقَائِقِ وَ كَافَّةُ المَاهِيَات.

همه چیز به سمت آن وجود محض حرکت می کند. این آیه را دقت بفرمایید: «يا أَيُّهَا الإِنسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدحاً فَمُلاقِيهِ».

یک محوری تصویر کنید که این محور از مبدأ شروع می شود و به منتهی می رسد. مقصد را «الله» و سوی دیگر محور را ماسوی الله بگیرید، گوئی ماسوی الله به سمت الله در حال حرکت هستند. رتبه موجودات فرق می کند. گاهی در همان مبدأ هستند. مبدأ را فیلسوفان «هیولی» یا «مادّة المواد» گرفته اند. موجودات مراتب مختلفی دارند و  به سمت نهائی حرکت می کنند.

اسفار 150

هر چه قدر به سمت هیولی بر گردیم، از خیریت موجود کاسته می شود. هر چند هیچ وقت به شرّ مطلق نمی رسد. هر چند هیچ وقت به موجودی نمی رسد که شرّ و خیر در او مساوی باشد. هیچ موجودی در این عالم نیست که در وجود او شرّ و خیر مساوی باشد. می بایست خیر بر شرّ در وجود او غالب باشد تا غرض خلقت و حکمت الهی تأمین شده باشد و همین طور وقتی به سمت الله حرکت می کنیم، مقصد خیر محض می شود که در آن هیچ شرّی نهفته نیست.

فَيَتَعَاظَمُ الوُجُودُ عَن أن يَتَعَلَّقَ بِسَبَبٍ أصلاً.

 پس وجود برتر از آن است که اصلاً به سببی تعلّق بگیرد.

مقایسه نظر «کانت» و «ملاصدرا» در باب علیّت:

«کانت» فیلسوف آلمانی جهان را دو بخش تقسیم کرد:

  1. نومن: واقعیت پشت پرده که مظاهر مبتنی بر آن شکل می گیرد.
  2. فنومن: دنیای مظاهر و پدیدار ها.

از نظر «کانت» ظرف «فنومن» ذهن است، نه عین و ظرف «نومن» فرای ذهن است. نومن به هیچ عنوان به ذهن وارد نمی شود و ما از نومن هیچ اطلاعی نمی توانیم داشته باشیم. اما آن چه که وارد دنیای ذهن ما می شود، فنومن است. در میان فنومن ها چند چیز هستند که پایه اند؛ مثل «زمان»، «مکان» و «علیّت». این ها را «کانت»، «مفاهیم پیشین» یا «مفاهیم ما تقدّم» نامید؛ یعنی آن چیزی که قبلاً در ذهن هست و هر چیزی که به ذهن انعکاس پیدا می کند، در قالب زمان، در قالب مکان و در قالب علیّت تعریف می شود. یعنی علیّت یک مفهوم ذهنی است؛ یعنی در ورای ذهن اصلا علیّتی در کار نیست؛ در فراسوی ذهن سببیتی در کار نیست و این خلاصه ماحصل نظریه «کانت» است.

از طرفی «ملاصدرا» جهان را به دو بخش تقسیم می کند:

  1. وجود.
  2. ماهیت.

«ملاصدرا» می گوید آن چه واقعی است، آن چه حقیقی است، آن چه تحقق دارد، خودِ وجود است. حقیقت عینی وجود است و ماهیات مفاهیم اعتباری اند؛ یعنی در قلمرو ذهن معنا پیدا می کنند. وقتی ما فراسوی ذهن را جز وجود چیز دیگری ندانیم و آن جا قائل به سببیتی هم نباشیم، آن وقت بایستی علیّت را به طرف ذهن برانیم و وجود را که عالم واقع از آن پُر است، از علیّت تهی بدانیم. یعنی علیّت هم از جمله مفاهیمی می شود که ذهن اعتبار می کند و همه چیز را سعی می کند در قالب آن بفهمد.

«ملاصدرا» علیّت را به نحوی مطرح کند که با نظریه ظهور عرفاء هم خوانی داشته باشد. ملاصدرا از علیّت تشأّنی صحبت می کند. این ها تشأّن وجودند؛ چیزی غیر از خودِ وجود نیستند.

إذ قَد اِنكَشَفَ أنَّهُ لاَ سَبَبَ لَه أصلاً، لاَ سَبَبَ بِه وَ لاَ سَبَبَ مِنه وَ لاَ سَبَبَ عَنه وَ لاَ سَبَبَ فِيه وَ لاَ سَبَبَ لَه.

قاعده: «لاَ سَبَبَ بِهِ» یعنی «لاَ سَبَبَ لِلوُجُود کَائِناً بِهِ»؛ سببی برای وجود نیست که بدان موجود شود. عبارت «لاَ سَبَبَ بِهِ» نفی علت صوری است.

قاعده: «لاَ سَبَبَ مِنه» یعنی «لاَ سَبَبَ لِلوُجُود کَائِناً مِنه»؛ سببی برای وجود نیست که از آن موجود شود. عبارت «لاَ سَبَبَ مِنه» نفی علت مادّی از وجود است.

قاعده: «لاَ سَبَبَ عَنه» یعنی «لاَ سَبَبَ لِلوُجُود کَائِناً عَنه»؛ سببی برای وجود نیست که از آن صادر شود. عبارت «لاَ سَبَبَ عَنه» علت فاعلی برای وجود را نفی می کند.

قاعده: «لاَ سَبَبَ فِيه» یعنی«لاَ سَبَبَ لِلوُجُود کَائِناً فِیه»؛ سببی برای وجود نیست که در آن موجود شود. عبارت «لاَ سَبَبَ فِيه» موضوع را برای وجود نفی می کند.

قاعده: «لاَ سَبَبَ لَهُ» یعنی «لاَ سَبَبَ لِلوُجُود کَائِناً لَهُ»؛ سببی برای وجود نیست که برای آن باشنده باشد. عبارت «لاَ سَبَبَ لَهُ» نفی علت غایی برای وجود است.

وَ سَتَطَّلِعُ عَلَى تَفَاصِيلِ هَذِهِ المَعَانِي إن شَاءَ الله تَعَالَى.

و به زودی بر تفاصیل این معانی به خواست خداوند آگاهی خواهی یافت.

نویسنده: سهیلا جعفری

همچنین ببینید

مسأله حقیقت

شرح اسفار ملاصدرا جلسه هفدهم تاریخ: 95/02/05 مدرس: مسعود تلخابی در فلسفه اسلامی از “حقیقت” …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *