خانه / قلمرو های فلسفه / فلسفه أولی / جهان؛ دیدگاه های سه گانه درباره جهان

جهان؛ دیدگاه های سه گانه درباره جهان

وقتی از جهان (Universe) سخن می گوییم، منظورمان فضا و تمام آن چیز هایی است که در آن قرار گرفته است، از کره زمین و منظومه شمسی و ستارگان و کهکشان ها و …..
درباره جهان پرسش های متعددی مطرح می شود. از آن جمله است:
آیا جهان با تمام موجودات متکثر خویش یک کل واحد را تشکیل می دهد؟
به گونه ای که این کل واحد هویتی مستقل از اجزاء خود داشته باشد؟
یا جهان چیزی جز مجموعه ای از اجزاء بی شمار نیست.
اگر معتقد باشیم که جهان یک کل واحد است، دو راه پیش رویمان گشوده می شود. نخست اینکه معتقد باشیم که جهان یک ماشین بسیار بزرگ است.
دوم اینکه معتقد باشیم جهان یک موجود زنده بسیار بزرگ است. در صورت دوم تمام آن ویژگی هایی که برای یک موجود زنده اثبات می شود، برای جهان هم اثبات خواهد شد. مثلا می توان از هوش و هوشیاری و شعور کلیت جهان سخن گفت. بنابراین ما می توانیم سه دیدگاه کلی درباره کلیت جهان داشته باشیم:
اول – تقلیل گرایی (reductionism)
دوم – مکانیسم (mechanism)
سوم – ارگانیسیسم (Organicism)
این سه دیدگاه بر علم بعد از قرن هفدهم مسلط بوده است.
تقلیل گرایی (reductionism) حاکی از تمايل‌ زياد به‌ تجزيه‌ كردن‌ و ساده‌ سازى است. مطابق این دیدگاه هر نظام و سازمان پیچیده ای چیزی غیر از مجموعۀ اجزاء تشکیل دهنده آن نیست. می توان هر کلّ را به اجزاء سازنده آن تفکیک کرد. شناخت کلّ، شناخت اجزاء تشکیل دهنده آن خواهد بود.
مکانیسم (mechanism) جهان را مانند یک ماشین می بیند. مطابق این مکتب همه‌ ى پديده‌هاى جهانى‌ و حتى‌ حيات‌ را مى ‌توان‌ از راه‌ بررسى‌ ماده‌ و تحرك‌ ماده‌ طبق‌ قوانين‌ طبيعى‌ توجيه‌ كرد. تحول و تکامل محصول عمل فيزيكي و شيميايی مستمر است. موجود زنده به عنوان سیستم های پیچیده ای از مکانیزم های فیزیکی و شیمیایی شناخته می شود. این فرضیه می گوید: همه پدیده ها نتیجۀ مادۀ در حرکت می باشد. و تحت قوانین ماده و حرکت می توان این پدیده ها را تفسیر و توضیح نمود. طبیعت مانند یک ماشینی است، که اعمال و وظایف جزئی آن به وسیله قطعات و پاره هایش به طور خودکار انجام می گیرد.
ارگانیسیسم (Organicism) جهان و بخش های آن را یک کل آلی می بیند. یا به معنی واقعی کلمه: جهان را چون موجودات زنده می بیند. آن (Organicism) می تواند با «holism» هم معنی باشد. دربارۀ «holism» نوشته اند: «حاوی اين‌ باور است که:‏ هر سازواره‌ى همبسته‌ و منسجم‌ داراى واقعيت‌ و ارزشى‌ است‌ كه‌ از واقعيت‌ و ارزش‌ جمع‌ِ همه‌ى اجزا آن‌ بيشتر است. مطابق اين‌ باور:‏ بررسى‌ و ارزيابى‌ اجزاء سازواره‌ منجر به‌ درك‌ كامل‌ كل‌ سازواره‌ نمى‌ شود.»
ارگانیسیسم، برای یک دوره، در عصر رمانتیسیسم آلمانی رونق گرفت. این بالندگی در زمانی بود که علم جدید زیست شناسی ابتداءً به وسیله ژان باتیست لامارک (Jean-Baptiste Lamarck) مطرح شده بود.
دو نظریه اخیر جهان را به عنوان یک کل می بیند. هر کل متشکل از اجزائی است که در ارتباط با هم دیگر هستند. پیچیدگی ارتباطات اجزاء این کل می تواند آن را تا حد یک ارگانیسم بالا برد، و هویتی فراتر از اجزاء آن برای جهان تعریف کند.

 مسعود تلخابی

همچنین ببینید

ثنویت وجود و ماهیت

تحلیل پدیدارها، به “ماهیت” و “وجود”، بنیادی ترین تحلیلِ متافیزیک و فلسفه اولی است. شما …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *