خانه / دین و ادیان / دین؛ کلمه دین

دین؛ کلمه دین

کلمه «دین» میان زبانهای «هند و ایرانی» و «سامی» و «عیلامی» و «ارمنی» مشترک است. زبانهای «هند و ایرانی» از شاخه زبانهای «هند و اروپایی» است. این کلمه در زبان های اوستایی و پارسی باستان و پهلوی و فارسی دری و سانسکریت وجود داشته است.
کلمه دین در زبان اوستایی
این کلمه در زبان اوستایی به صورت دئنا (daena) به کار رفته است. گویا تنها اثر بازمانده از زبان اوستایی، اوستا کتاب مقدس زردشتیان است. دئنا از مصدر اوستایی da- (شناختن و اندیشیدن) آمده که برابر است، با ریشه dhi- در سانسكريت.
دئنا در اوستا به چهار معنی به کار رفته است:
1 – کیش و آیین
2 – وجدان
3 – فرشته کیش زردشتی
4 – اسم روز 24 ماه
دین در زبان سانسکریت
زبان سانسکریت با زبان های کهن ایرانی (اوستایی و پارسی باستان) خویشاوندی نزدیک دارد. در حقیقت واژه دئنا همان واژه سانسکریت «دهینا» است.
دهیانا (در زبان عربی ذیانا) در زبان سانسکریت به معنی تأمل است، تفکر در تنفس. همچنین اسم مذهب مهایانا است، که بر تأمل متمرکز می شود. این کلمه در جهان با کلمه ژاپنی ذن Zen شناخته می شود.
دین در زبان پلوی
کلمه «دئنا» در زبان پهلوی و زند به صورت «دِن» و «دین» و «دینا» و «دینک» در آمده است. ترکیباتی از این کلمه در زبان پهلوی کاربرد داشته ، مانند: به دین، دینکرد (دینکرت) و ….. به دین در زبان پهلوی «وِه دین» veh – din بوده است، به معنی دین نیک و آیین خوب و آنکه دارای آیین نیکو ست و دین زردشتی.
دينكرد يا دینکرت denkart به معنی کارهای دینی است. و نام مجموعه ایست بزرگ به زبان پهلوی تألیف آذر فرنبغ شامل اطلاعات مربوط به قواعد و اصول و آداب و رسوم و روایات و تاریخ و ادبیات زردشتی. تألیف این کتاب در اواخر قرن نهم میلادی به پایان رسیده است.

دین در زبان دری
زبان دری زبان فارسی متداول بعد از زبان پهلوی است، که با اندک تغییری به صورت زبان فارسی کنونی درآمده است. زبان دری پس از اسلام زبان رسمی و ادبی مردم ایران شد. با توجه به تعاملاتی که پس از اسلام میان اعراب و ایرانیان انجام پذیرفت، تغییرات و دگرگونی هایی در فرهنگ هر دو قوم پدید آمد. از میان این تغییرات ، دگرگونی های زبانی که نتیجه تأثیرات و تأثرات هر دو زبان فارسی و عربی بود، شکل گرفت. و تحولاتی در شکل و محتوای زبان به و جود آمد. کلمه دین هم از روند این تحولات برکنار نبود. نخست معنی عربی دین بر معنی فارسی آن افزوده شد، آنگاه معانی فارسی آن را از میدان بدر برد، و معانی عربی ، معانی متبادر از کلمه دین در زبان فارسی اخیر گردید.

دین در زبان عیلامی
برخی از محققان احتمال داده اند، که واژه اوستایی «دئنا» از کلمه «دئن» عیلامی گرفته شده است.
دین در زبان ارمنی
واژه دین در زبان ارمنی به صورت «دِن» (den) به کار رفته است.
دین در زبانهای سامی
دین در زبان اکّدی: در زبان اکّدی کلمات «دِنو» (denu) و «دینو» (dinu) به معنی قانون ، حق و داوری آمده است. و «دانو» (danu) به معنی حکم کردن و «دیّانو» (dayyanu) به معنی قاضی است.
دين در زبان آرامی و عبری: در زبان عبری و آرامی «دین»(din) و «دینا» (dina) به معنی قانون، حق، قضاء، و حکم است. «دان» (dan) يعني حكم كردن و «دیّان» (dayyan) و «دیّانا» (dayyana) به معنی حاکم و قاضی است.
مِدینتَ (=مدینتا) medinta به معني مدينه و بلد و شهر است ، زیرا که محل حکم و قضاء است.
دین در زبان عربی: دین در زبان عربی به معانی متعددی آمده است؛ از جمله است:
1 – کیش، آیین، ملت، صبغه، طریقت، شریعت.
2 – توحید
3 – عبادت
4 – تمام چیزی که بدان پرستش خدا کرده شود.
5 – ورع و پرهیزکاری
6 – جزاء و مکافات ، جزاء دادن ، پاداش
7 – اسلام
و …
ریشه های اصلی معانی دین در زبان عربی
معانی متعددی که برای کلمه دین در زبان عربی ذکر شد، از چند اصل و ریشه گرفته شده است. برخی اساس کلیه آنها را در سه معنی خلاصه کرده اند:
الف – از اصل آرامی و عبری به معنی «حساب» که به استعاره از آن اخذ شده است. آرتور جفری می نویسد: دین به معنی داوری و حکم گرفته شده از آرامی است.
ب – عربی خالص، و معنی آن عادت یا استعمال است، که هر دو از یک اصل اند.
ج – کلمه ای است فارسی به معنی دیانت. کلمه دین به معنی دیانت در زبان عربی دوره جاهلی به کار می رفته، و عادت یا استعمال از این ریشه است. آرتور جفری می نویسد: این واژه در معنی دین و مذهب از ریشه ایرانی گرفته شده است. در زبان پهلوی ما واژه دین را به معنی مذهب و آیین داریم، که از دینک به معنی قانون دینی، همدین به معنی هم مذهب، و دینان به معنی آدم مذهبی و متدین و مؤمن آمده است. این واژه پهلوی خود از کلمه اوستایی «دئنا» بر آمده است. (هرچند احتمال دارد که خود این واژه از واژه ایلامی دئن گرفته شده باشد. گذشته از آن واژه دین در فارسی جدید از آن گرفته شده است.)

 مسعود تلخابی

همچنین ببینید

نگاه فلسفی؛ ضرورتِ حیات انسانی (1)

مباحث خودم را ذیل سه مقوله دوگانه‌ی کل و جزء، علم و دین، ایمان (باور) …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *