کتاب “هستی و زمان”، تألیف مارتین هایدگر (۱۸۸۹ـ۱۹۷۶)، در سال 1927 به آلمانی در سالنامۀ فلسفه و مطالعات پدیدهشناختی منتشر شد. مسألۀ محوری این کتاب، پرسش از معنای هستی است. همان پرسشی که ذهن فیلسوفان را از نخستین سپیدهدمِ فلسفه تاکنون به خود مشغول داشته است. اما هایدگر رویکرد متفاوتی را نسبت به این مسأله برمیگزیند.
مطابق نظر وی، شرح و بسط مسأله هستی به دو تلاش منشعب می شود، از این رو، طرح نخستین این کتاب در دو بخش مقرر شده بود، تا به آن دو انشعاب مربوط گردد.
این طرح در بند هشتمِ کتاب “هستی و زمان” بدین ترتیب آمده است:
بخش نخست به سه قسمت تقسیم می شود:
1- تحلیل بنیادی اولیه وجود آنجایی (انسان) یا دازاین (dasein)
٢- وجود – آنجایی و زمانمندی
٣- زمان و هستی
بخش دوم نیز به سه قسمت تقسیم می شود:
1- مشرب کانتی شاکله سازی و زمان به عنوان اولین شرح و بسط مسأله بحث انگیز زمانمندی.
۲- بنیان وجودشناختی «من فکر می کنم پس هستم» دکارتی، و ادامه حیات وجودشناسی قرون وسطایی در ضمن مسأله قابل بحث اشیاء متفکر (res Cogitans).
۳- رساله ارسطو درباره زمان به عنوان معیارِ مبنا و حدود وجودشناسی باستانی.
آنچه از این کتاب، امروزه پیش روی ماست، بخشِ نخست آن است که شامل درآمد و قسمت اول با عنوان «تحلیل بنیادین دازاین به صورت تمهیدی» و بخش دوم با عنوان «دازاین و زمانمندی» است.
قسمت اول، تحلیل و شرح مناسبات انسان با خود، با جهان و با موجودات گوناگون است.
قسمتِ دوم، همین مضامین قسمتِ اول را از حیث زمانمندی و تاریخمندی بررسی می کند.
پروژه «هستی و زمان» که باید با طرح «آموزههای امانوئل کانت در باب شاکلهسازی و زمان» (بخشِ دوم، قسمت اول) و نقد پارادایم دکارتی سوبژکتیویته، یعنی طرح بنیان «میاندیشم، پس هستم» دکارتی (بخشِ دوم، قسمتِ دوم) و تحلیل رساله ارسطو در باب زمان (بخشِ دوم، قسمتِ سوم) کامل میشد، به اذعان خود هایدگر، پس از انتشار قسمتِ نخست، بر اساس درک این نکته که پرسش هستیشناسانه ـ بنیادین از معنای وجود در افق استعلایی انسان ناکافیست، ناقص ماند.
«هستی و زمان» بعد از نخستین انتشار با استقبال بینظیری روبرو شد.
این کتاب، درطول سالیان، تأثیری انکارناپذیر بر جریانهای فکری گذارد.
سیر تفکر فلسفهی قارهای در سده گذشته آشکارا وامدار آنست.
از “هرمنوتیک” هانس گئورگ گادامر، “ساختارشکنی” ژاک دریدا، “پدیدارشناسی” موریس مرلوپونتی، “فلسفه سیاسی” هانا آرنت و “اگزیستانسیالیسم” ژان پل سارتر گرفته تا اندیشههای متفکرینی چون میشل فوکو و یا امانوئل لویناس متأثر از آن بوده اند.
در کنار این نحلههای فلسفی، بخش بزرگِ علوم انسانی نیز از جمله جامعهشناسی و روانشناسی و ادبیات و هنر، تحت تاثیر این کتاب قرار گرفتهاند.
وجود و زمان اثری پُرمایه، اما به غایت دشوار است و خوانندۀ نا آشنا با اندیشۀ هایدگر ممکن است بهسبب خصلت مسائل طرح شده و غموض واژگانی اثر که بخشی از آنها برساخته یا دارای معانی جدید است، دچار سردرگمی شود.
شاید برای ورود آسانتر به این کتاب و فهم آن، بتوان از درسگفتارهای هایدگر یاری گرفت. این گفتارها، به واسطهی التزام مدرس به آمادگی شنوندگان، سادهتر بیان شده و بعضا با جمعبندی و تکرار آنچه در جلسات پیشین رفته است، مفاهیم را قابل هضم تر کرده است. در میان این درسگفتارها، از دوره آثار او، مجلد ۲۴ که به فارسی هم ترجمه شده، برجستگی و امتیازی خاص دارد. نخست از آنرو که این درسگفتار، به گفته فریدریش ویلهلم فون هرمان، که طبع و نشر مجموعه آثار هایدگر به همت او آغاز شد، قسمتِ سوم از بخشِ نخستین «هستی و زمان» است. دیگر آنکه، در این درسگفتار مفاهیم کلیدی فنومنولوژی و فلسفه هایدگر با زبانی سادهتر تکرار میشوند. اهمیت دیگر این درسگفتار آنست که زیر نظر خود هایدگر به عنوان نخستین کتاب از مجموعه آثار او در سال ۱۹۷۵ منتشر شده است.
مسعود تلخابی