ملاصدرا

صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، معروف به “ملاصدرا”، و “صدرالمتألهين”، فیلسوف بزرگ ایرانی است. او در اواخر قرن دهم هجری در شیراز متولد شد، و در سال 1050 در بصره فوت کرد. وی در جوانی به اصفهان رفت، و نزد میر محمد باقر، مشهور به میرداماد حکمت آموخت. علوم شرعی را نیز، نزد شیخ بهاء الدین عاملی فرا گرفت. در ریاضی نیز مهارت یافت.
بعد از طى مراحلِ تحصيل در خدمت استادان خود، نزديك ده سال، در ده «كهك» نزديك قم انزوا اختيار كرد، و ايام خود را به رياضت و مكاشفه گذرانيد. گویند انزوای او برای گریز از آزار و شكنجه‏ های علماى ظاهرى و مغرضين و حسودان بود.
سپس به امر شاه عباس دوم به شیراز بازگشت و در موطن خود، در مدرسه الله وردی خان، به تدريس و افاده مشغول شد.
او هفت سفر به حج رفت، و در آخرین سفر در بصره در گذشت، و همانجا مدفون شد.
وی شاگردان بسیار داشت. از آن جمله باید ملا محسن فیض کاشانی و ملاعبدالرزاق لاهیجی را که به دامادی او مفتخر گشتند، نام برد.
از آثار اوست: اسفار اربعه، (اسفار)، شواهد الربوبية، مبدأ و معاد، مشاعر، عرشیه، شرح هداية اثیريه، حاشیه بر الهیات شفاء، تعليقه بر حكمة الأشراق، تفسیر قرآن، شرح اصول کافی و …
تعلیقاتِ سودمندِ وی بر حكمة الاشراق سهروردی در حاشیه شرح حكمة الاشراق قطب الدین شیرازی چاپ شده است.
صدرالدین، حکمت اشراق و حکمت مشاء و عرفان فلسفی محيی الدين بن عربی را درهم آمیخت، و حقایق ذوقی را با براهین فلسفی مزج کرد. خود او در اسفار گوید: «و نحن قد جعلنا مکاشفاتهم الذوقية مطابقةً للقوانين البرهانية.» [ما مکاشفات ذوقی عرفا را مطابق با قوانین برهانی قرار دادیم.] ملاصدرا با اینکه حکیم اشراقی است، طريقة مشائین را نیز می پسندد و ضمن بیان آراء حکمای سلف، هر جا که نظر انتقادی دارد به توضيح آن می پردازد، چنانکه برخلاف نظر مشائین که موجودات را حقایق متباین می پندارند، او وجود را که اصل وحقیقت هرچیز است حقیقت واحد می داند، و برای آن مراتب متعددی که از حیث ضعف و شدت و نقص و کمال با هم فرق دارند، قایل است.
موضوع دیگری که ملاصدرا در آن ابتکار نشان داده است، فرضیه مشهور به “حرکت جوهری” است. پیش از او بیشتر حکما از آن جمله ابن سینا حرکت را در اعراض جسم طبیعی می دانستند، ملا صدرا جوهر را نیز متحرك اعلام کرد، ولی تصریح نمود که تغییری که بر اثر این حرکت در جوهر پدید می آید، تغییریست اشتدادی واستكمالی، و به حقيقت جوهر جسم خدشه وارد نمی سازد، و آنرا دگرگون نمی کند. چنانکه تغییراتی که انسان را در ادوار مختلف زندگی عارض می گردد از حيث شدت و ضعف کمال انسانیت است نه از حیث حقیقت انسان، یعنی جوهر جسم و هسته اصلی وجود او.
ملاصدرا از فرضیه حرکت جوهری نتایجی چند می گیرد. از آن جمله اثبات معاد جسمانی است. قبل از او حكما در باره بقای نفس و معاد روحانی به تفصيل بحث کرده و دلایلی آورده بودند، لیکن درباره معاد جسمانی معمولا به سكوت برگزار می کردند یا منکر آن می شدند. بیان ملا صدرا در اثبات معاد جسمانی مفصل است و حاصل کلام او این است که در روز رستاخیز روح انسان به همان هسته اصلی و جوهر ثابت که ماده جسم است (نه به صورت جسم که محسوس است و در مدت حیات دستخوش تغییرات و تحولات) می پیوندد و آدمی به این کیفیت برای پس دادن حساب دوباره زنده می شود.
ملاصدرا با اينكه مردِ پرهيزكار و متشرعى بود، و در آثار خود مكرر به آيات و اخبار استناد مى‏جست، در مقدمه اسفار و ديباچه بعضى از كتابها تصريح مى‏كند كه: از علماى ظاهرى زحمت بسيار بر او وارد آمده است.
همچنين در كتاب الواردات القلبية از فقها و متملقان دربارى مذمت مى‏كند.
او در مقدمه اسفار مى‏نويسد: در عهد شباب به فلسفه الهى پرداختم و در آثار فلاسفه متقدم و فلاسفه يونان تحقيق كردم و مى‏خواستم كتابى جامع بنويسم، ولى از كيد روزگار و فتنه اهل ظاهر در امان نبودم، ناچار بدين گوشه ملتجى شده به نگارش اين كتاب پرداختم.
تنكابنى در قصص العلماء مى ‏نويسد: شبى ملا صدرا استاد خود ميرداماد را در عالم رؤيا ديد و از او پرسيد: چرا تو از شر تكفير و طعن مصون ماندى و من با آنكه پيرو تو هستم بدان مبتلا مى ‏باشم؟
جواب داد: من مطالب فلسفى را به نحوى پيچيده و معقد بيان كرده ‏ام كه فهمش بسيار دشوار است و تنها خواص از آن آگاه مى ‏شوند، امّا تو حقايق را بى ‏پيرايه با زبانى ساده در معرض استفاده همگان قرار مى ‏دهى، و چون چنين است ناچار مردمى كه به عمق فلسفه پى نمى ‏برند تو را زحمت و آزار مى ‏دهند.

 مسعود تلخابی

همچنین ببینید

فراخی حق و تنگنایی ذهن (از منظر ملاصدرای شیرازی)

در اینجا، آنچه را که هست، می گوییم: “حق و واقع”، یا “حقیقت و واقعیت”. …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *