فلسفه دین
فلسفۀ دین (philosophy of religion) شاخهای از فلسفه است. این دانش، به مطالعۀ بُعد عقلی پدیدار دینی می پردازد. هدفِ آن تحلیل و بررسیِ انتقادی باورهای دینی و ارزشیابی صدقِ آنها به صورت کلی است. این رویکرد به دین، متفاوت از “علم کلام” است. علم کلام، در پی اثبات یک دین خاص و دفاع از آموزههای آن با دلیل عقلی است. “فلسفه دین” در گذشته چون علم کلام تلقی می شد. چنانکه جان هیک در مقدمه کتاب “فلسفه دین” خود می نویسد: «زمانی فلسفه دین کلا به معنای تفکر فلسفی درباب دین، یعنی دفاع فلسفی از اعتقادات دینی دانسته می شد. فلسفه دین به عنوان ادامه دهنده نقش و کارکرد “الهیات طبیعی” (عقلی) که متمایز از “الهیات وحیانی” (Revealed theology) بود، شناخته می گردید. غایت آن اثبات وجود خدا از طریق براهین عقلی بود، و از این رو راه را برای مدعیات وحی هموار می کرد. اما به نظر می رسد بهتر است اثبات وجود خدا از طریق براهین عقلی را “الهیات طبیعی” (natural theology) و دفاع فلسفی از عقاید دینی را “مدافعه دینی” (Apologetics) بنامیم. از این رو می توان اصطلاح فلسفه دین را (در قیاس با اصطلاحاتی نظیر فلسفه علم، فلسفه هنر و …) در معنای اخص آن یعنی تفکر فلسفی در باب دین به کار برد.»
در فلسفه دین موضوعات متعددی مورد بررسی قرار می گیرد. از آن جمله موارد زیر است:
الف – ایمان و عقل
نسبت “ایمان” و “عقل” چیست؟ یا به تعبیری بهتر نسبت “تعقل” و “ایمان” چیست؟ این پرسش نخستین گام در فلسفه دین می باشد. آیا عقل اجازه دارد تا باورهای دینی را مورد ارزشیابی قرار دهد؟ یا اینکه همۀ باورهایی که در ادیان مطرح میشوند یا دستکم برخی از آنها، تنها باید با “ایمان” پذیرفته شوند؟ آیا عقل میتواند به عنوان ملاکی برای تعیین اعتبار باورهای دینی بهکار رود یا خیر؟ یا اینکه تنها میتواند آنها را بررسی کند ولی قادر به اثبات و نفی آنها نیست؟
ب – خداوند
مهمترین مسألهای که در فلسفۀ دین مطرح میشود مفهوم، وجود، صفات و افعال خداوند است. در ادیان بزرگ هنگامی که از خدا سخن گفته میشود معمول است که او را غیر متجسّد، مختار، سرمدی، دانا و توانای مطلق، خیر محض، نیز آفریننده و نگهدارندۀ جهان بدانند. در تصور این مفاهیم به نحو مستقل یا در کنار هم، گاه ناسازگاریهای عقلانیای به نظر میرسد. فیلسوفانِ دین سعی می کنند این ناسازگاری ها را روشن کنند. از جمله این ناسازگاری ها، این پرسش است که آیا خداوندِ قادرِ مطلق میتواند سنگی بیافریند که قادر به بلندکردن آن نباشد؟ یکی از کارهای فیلسوفان دین بررسی میزان اعتبار و سازگاری براهین مختلف مربوط به اثبات وجود خداست. آنان این پرسش را از خود می پرسند که آیا اعتقاد به خداوند نیازی به دلیل عقلی دارد؟ یا خیر؟
ج – تجربه دینی
“تجربه دینی” چیست؟ این پرسش از مسائل دیگر فلسفه دین است. تجربۀ دینی در نظر برخی متألهین زمانی رخ میدهد که انسانی با امری قدسی مواجه شود. “تجربه دینی” هم از جهت وجودی و هم از جهت ماهوی، محورِ کاوش است. هر انسانی ممکن است با امر قدسی رو به رو شود. برخی در تعریف آن نوشته اند: تجربه دینی نوعی مواجهه با خداوند یا امور ماوراء طبیعی یا مقدس است. مواجهه به معنای شناخت مستقیم، حضوری و بی واسطه است. احساس عجز و محدودیت و وابستگی به یک قدرت و کمال برتر، و احساس وجود آن قدرت و میل به او نمونههایی از “تجربه دینی” است. بحث از وحی و بررسی امکان و چگونگی آن نیز در این بخش مطرح میشود. (رجوع کنید به: وحی؛ پدیده وحی: تصویرها و ابهامها)
د – مسأله شر / عدل الهی
از دیگر مسائل فلسفه دین، مسئلۀ “شر” است. از این مسأله در بسیاری از موارد به عنوان مهمترین مناقشه علیه وجود خداوند استفاده میشود. شرّ میتواند اخلاقی یا طبیعی باشد. منظور از شرّ اخلاقی کاری از قبیل دزدی یا آدمکشی است. “شرّ طبیعی”، امری مانند وقوع زلزله است. بنیان این استدلال چنین است: اگر خدا خیر محض است و توانای مطلق می باشد، چرا شر را آفرید؟ چرا عالم را بهگونهای نیافرید که شر در آن رخ ندهد؟ یکی از نظرات مهمی که در برابر وجود شر ارائه شده است، “نظریۀ عدل الهی” است. این نظریه امروزه در بین متکلّمین طرفدار زیادی ندارد. آنها بیشتر سعی میکنند به جای نظریهپردازی کلی دربارۀ مسئلۀ شرّ، تنها دفاعیههایی در برابر انتقادات مشخص در این زمینه فراهم کنند. (رجوع کنید به: نظریه عدل الهی و مسأله شرور و خدا)
ه – زندگانی پس از مرگ
آیا بعد از مرگ برای انسان حیات دیگری وجود دارد؟ اگر وجود دارد چگونه است؟ پاسخ بسیاری از ادیان به سؤال نخست مثبت است. در این ادیان چگونگی زندگی پس از مرگ نیز تشریح شده است. آیا دلایلی برای اثبات وجود حیات پس از مرگ هست؟ چه برداشت هایی از مفهوم “حیات پس از مرگ” می تواند وجود داشته باشد؟ اینها مسائلی است که در فلسفه دین مورد بررسی قرار می گیرد.
و – اعجاز
بررسی مفهوم معجزه و امکان آن از دیگر مسائلِ فلسفه دین است. ماهیت “معجزه” چیست؟ خداوند چگونه در امور طبیعی دخالت میکند؟ آیا این دخالت، خارج از نظم علّیِ طبیعت است؟ یا با آن هماهنگ است؟ اگر هماهنگ است، این هماهنگی چگونه می باشد؟
ز – نسبت علم و دین
“علم” را با “دین” چه نسبتی است؟ آیا “دین” و “علم” متعارضند؟ هماهنگاند؟ یا مکملاند؟ این سؤال را می توان درباره نسبت “دین و فلسفه” و “دین و عرفان” هم مطرح کرد.
ح – انحصار گرایی / کثرت گرایی
آیا رستگاری و حقیقت منحصر در یک دین خاصّ است یا هر دینی بهرهای از حقیقت دارد؟ مکاتبِ انحصارگرایی (monism) و کثرتگرایی (pluralism) و شمول گرایی (Inclusivism) هر کدام پاسخی برای این سؤال دارند.
ط – زبان دین
اعتقادات دینی همواره از راه زبان بیان می شوند. بررسی منطقی زبان دینی یکی از بحثهای مهم فلسفۀ دین است. از پرسش هایی که در این مورد مطرح می شود موارد زیر است: ملاک صدق و اعتبار زبان دینی چیست؟ چگونه میتوان به نحوی معنادار از خداوند سخن گفت؟
مسعود تلخابی