خانه / دین و ادیان / بسمله و حمدله؛ گزیده ای از مباحث جلسه 2 شرح اسفار ملاصدرا

بسمله و حمدله؛ گزیده ای از مباحث جلسه 2 شرح اسفار ملاصدرا

بسمله و حمدله؛ گزیده ای از مباحث جلسه 2 شرح اسفار ملاصدرا -1394/07/25

مدرس: مسعود تلخابی

سیرت مولفین اسلامی چه فیلسوفان و چه غیر فیلسوفان در شروع کتاب هایشان اینست که با «بَسمَله» و «حَمْدَله» آغاز می کردند. بسمله به معنای بسم الله گفتن و حمدله به معنای الحمد لله گفتن است و این سیرت مبتنی بر دو امر است:
الف – حدیث پیامبر (ص): «کُلُّ أمرٍ ذِی بَالٍ لَم یُبدَأ بـ : بِسمِ الله فَهُوَ أبتَر»؛ هر کار مهمی که با بسم الله شروع نشود، آن ابتر است؛ ابتر به معنای دُم بریده، ناقص است؛ در قرآن این کلمه آمده است: «إنّ شانِئَکَ هُو الأَبتَرُ». در ردیف این یک روایت دیگری داریم با این ترتیب که: «کُلُّ أمرٍ ذِی بَالٍ لَم یُبدَأ بـ : حَمدِ الله فَهُوَ أبتَر»؛ هر کار مهمی که با حمد خداوند شروع نشود، آن ابتر است.
این جا از ابتداء به حمد خداوند صحبت شده است و در حدیث اول از ابتداء به بسم الله صحبت شده است. در متون روایی، مخصوصا متون روایی شیعه، حدیث دوم به صورت «کُلُّ دُعَاءٍ» است؛ هر دعائی که با الحمد لله شروع نشود، ابتر است. این حدیث [حدیث دوم] را «إبن أثیر» در «النهایة فی غریب الحدیث و الأثر» آورده است. به همین خاطر ابتداء به بسم الله و ابتداء به حمدِ خداوند از سنت تالیفی مولفان مسلمان می باشد.
این جا یک اشکال پیش می آید و آن این است که اگر ما [بسم الله و الحمد لله] هر دو را ابتداء بگیریم، چه جور ممکن است؟ یعنی نمی توانیم همزمان هم حمد خداوند را بگوییم و هم بسم الله بگوییم؛ لاجرم یکی متأخر خواهد بود؛ یا باید اول الحمد لله بگوییم یا باید اول بسم الله بگوییم.
از این اشکال این گونه جواب داده اند که ابتداء به بسم الله، ابتداء حقیقی است و ابتداء به حمد، ابتداء عرفی یا اضافی است. عرفی بودن به این معنی است که چندان دقیق نیست؛ چنان که عرف کاری را به آن ظرافت و دقت انجام نمی دهند؛ همین که گفته شود در آغاز، حمدِ خداوند کرده است، به دقت که اول چه چیزی بود، بعد از چه چیزی، این لحاظ نمی شود؛ به همین خاطر عرفی می گویند. عرفی را در برابر دقّی می شود قرار داد؛ دقّی یعنی آن چیزی که با ظرافت و دقت سنجیده شده است. اضافی به معنای نسبی است یعنی حمد خداوند نسبت به مابعد خودش در ابتداء قرار دارد و نسبت به ماقبل خودش در رتبه بعدی قرار دارد؛ این که لَم یُبدَأ بـ : حَمدِ الله یعنی نسبت به مطالب بعدی خودش. پس شروع به بسمله و حمدله یک مبنای حدیثی دارد. این حدیث از از پیامبر (ص) روایت شده است.
ب – این کار تأسی به قرآن کریم است. قرآن هم با بسمله و حمدله شروع می شود؛ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ؛ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ…».
مدرس آشتیانی در تعلیقات خویش بر شرح منظومه آورده است: خداوند کتاب خویش را با “اسم الله” شروع می کند، زیرا شأن اسماء خداوند آنست که آغازگر کتاب تکوین می باشند. از این رو ضروری است که کتابِ تدوین نیز با آن افتتاح شود. خداوند در این عبارت از میان نامهایش “الله” را برگزید، زیرا مستجمع جمیع اسماء و صفات خداوند است. همه اسماء از دربانان و خادمانِ اسم “الله” هستند. سپس دو اسم “الرحمن” و “الرحیم” را انتخاب کرد، زیرا ظهورِ وجود و تمیز عابد از معبود، با رحمت رحمانیه خداوند است. این مطلب موافق مقتضای حدیث: «کنت کنزا مخفیا» می باشد. [سرانجام] با رحمت رحیمیه، هر ممکنی به کمال مقصود یا مفقود خویش نائل می شود.

نویسنده: سهیلا جعفری

همچنین ببینید

فراخی حق و تنگنایی ذهن (از منظر ملاصدرای شیرازی)

در اینجا، آنچه را که هست، می گوییم: “حق و واقع”، یا “حقیقت و واقعیت”. …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *