خانه / فلسفه / مسأله واقعیت

مسأله واقعیت

آيا در خارج از وجود ما جهانى وجود دارد؟ يا آنچه را مى‏ بينيم همانند رؤياهايى است كه در حال خواب در نظر مجسم مى‏ شود، و جهان خارجى خواب و خيالى بيش نيست؟!
در پاسخ به این سؤال، فلاسفه به دو گروه تقسيم شده ‏اند:
1- رئاليست‏ها
2- ايده آليست‏ها
مطابق نظر ایده آلیست ها، ذهن، حقیقت اساسی است. جهان مادی و فیزیکی، تنها به ‌مثابه ظهور یا بیانی از ذهن یا یک امر ذهنی بالذات است. ایشان اصل وجود خويشتن و ذهن را قبل دارند، و بقيه را ساخته ذهن مى‏ دانند. فيخته (۱۸۱۹-۱۷۹۲) از ایده آلیست به شما می آید. وی می گفت آنچه به طور «فی نفسه» وجود دارد فقط چیزی است که از آن تعبیر به «من» (Ego) می کنند. دنیایی هم که در پیرامون «من» هست و «جز من» (Non-Ego) است مخلوق «من» است.
در برابر ایشان رئالیست ها قرار می گیرند. ایشان به واقعیت عالم خارجی اصالت می دهند، و به واقعیت خارجی و مستقل از ذهنِ انسان اعتقاد دارند.
حق با کدام گروه است؟ رئالیست ها درست می گویند؟ یا ایده آلیست؟
دشواری این مسأله وقتی آشکار می شود که بدانیم ما انسانها هیچ راهی به عالم خارج نداریم و هر آنچه را که در می یابیم در قلمرو ذهن می یابیم. تمام احساس ها و ادراک های ما در ذهن برای ما هویدا می شوند.
برخی معتقدند که یکی از راه هایِ پى ‏بردن به وجود خارجى اشياء اين است كه آن را موكول به وجدان كنيم. وجدان عمومى مردم جهان و تمامى عقلا و خردمندان، و حتى وجدان خود ايده آليست‏ ها كه همه چيز را منكرند شاهد اين مدعاست. به مثال های زیر توجه فرمایید:
الف – همه انسان‏ها هنگامى كه تشنه مى ‏شوند به سراغ آب مى‏ روند. ایشان با این کار، وجود تشنگى، وجود آب، و تأثير آب در رفع تشنگى را قبول دارند. چنین پذیرشی حتی در کودکان و حیوانات هم وجود دارد. ایده آلیست ها نيز در عمل با ديگران هيچ تفاوتى ندارند.
ب – هنگامى كه انسان مى ‏خواهد از خيابان پر رفت و آمدى عبور كند نخست در كنار خيابان مى ‏ايستد. به طرف چپ و راست نگاه مى ‏كند. وسايل نقليه يكى پس از ديگرى مى ‏آيند و مى ‏گذرند. خيابان كمى خلوت و آماده عبور مى ‏شود. او با احتياط از خيابان مى ‏گذرد، مبادا تصادفى پيش آيد و او را مجروح و گرفتار كند. اين طرز عمل در ميان واقع گرايان و پندارگرايان يكسان است، يعنى همه آنها عملًا وجود خارجى خيابان، اتومبيل‏ ها، خطرات ناشى از تصادف و بسيارى از مسائل ديگر را در اين رابطه پذيرفته ‏اند. و با دقت و احتياط مراقب آن هستند.
ج – وقتى انسان بيمار مى ‏شود، و آثار مختلف بيمارى را در خود مى‏ بيند، به طبيب مراجعه مى ‏كند. طبيب دستور آزمايش مى‏ دهد. او بعد از انجام آزمايش‏ها، دستورات دارويى و غذايى مى ‏نويسد، و دقيقاً همه را زمان‏بندى و اندازه ‏گيرى مى ‏كند. بيمار نيز براى به دست آوردن سلامت از دست رفته، خود را موظّف به رعايت همه اين دستورات مى ‏بيند. در تمام اين امور «رئاليست‏ ها» و «ايده آليست‏ ها» يكسانند. آنها همگى از طريق درك وجدانى، نسبت به بيمارى خود واكنش نشان مى ‏دهند، و ده ‏ها واقعيت عينى را می پذیرند. از جمله آن واقعیت هاست: بیماری، آثار بیماری، وجود طب و طبیب، آزمایش، مواد دارویی، مواد غذایی و …
“ايده آليست”‏ها در عمل “رئاليست” هستند! هنگامى كه وارد صحنه زندگى مى ‏شوند تمام سخنان خود را فراموش می کنند، و خويش را با واقعيت‏هاى عينى روبه ‏رو مى ‏بينند، و موافق آن عكس العمل نشان مى‏ دهند.

 مسعود تلخابی

همچنین ببینید

ثنویت وجود و ماهیت

تحلیل پدیدارها، به “ماهیت” و “وجود”، بنیادی ترین تحلیلِ متافیزیک و فلسفه اولی است. شما …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *