خانه / فلسفه دین / کتابِ؛ درس‌گفتارهای فلسفه دین (Vorlesungen Uber die Geschichte der Religion)

کتابِ؛ درس‌گفتارهای فلسفه دین (Vorlesungen Uber die Geschichte der Religion)

درس‌گفتارهای فلسفه دین (Vorlesungen Uber die Geschichte der Religion) مجموعه گفتارهای گئورگ ویلهلم فریدریش هگل، در باب فلسفه دین است. این کتاب در سال 1832 به زبان آلمانی، منتشرشد. چاپ نهایی آن در سال 1840 ویراسته شد و منتشر گردید.
نظر هگل آنست که در تحلیل فلسفی دین باید از سه مرحله تحقیقی عبور کرد:
مرحله نخست نگریستن به دین از منظر عموم است.
مرحله دوم بررسی دین از منظر درونی آن است.
در مرحله سوم دین به‌ منزله مفهومی است که با حذف تمایزها و تضادها به تحقق ‌بخشیدن کامل خود نایل می‌شود.
در تعریفی کلی، دین قلمروی است که در آن روح خود را از امر حسی و امر متناهی رهایی می‌بخشد. هگل در تحلیل فلسفی دین، رویکرد ازلی به دین را به نفع رویکرد تاریخی بدان منتفی می‌داند، و معتقد است که دین سلسله‌ای از صور آیینی تحقق ‌یافته در درون تاریخ است.
در پی این استدلال‌ها، هگل مراحل مختلف تاریخ دین را تحلیل می‌کند. هگل در این کتاب جریان پرورش آگاهی دینی را از خلال انواع گوناگون دین دنبال می کند. دلبستگی وی در اصل به نشان دادن يك سلسله منطقی یا مفهومی است؛ اما این سلسله را از راه باريك اندیشی درباره دین های تاریخی بشر دنبال می کند و می پروراند که بدیهی است به وسایلی جز استنتاج غیر تجربی نیاز دارد. سروکار هگل با نشان دادن آن الگوی دیالکتیکی است که در داده های تجربی یا تاریخی مجسم می شود.
هگل نخستین مرحله از دین معین را “دین طبیعی” (Naturreligion) می نامد. این عبارت در مورد هر دینی به کار می رود که خدا را چیزی فرودستتر از روح می انگارد، و به سه مرحله بخشبندی می شود.
یکم، دین بی میانجی یا جادو.
دوم، “دین جوهر اندیش” (religion of substance) که هگل در زیر این عنوان دین های چینی، هندو، و بودایی را می گنجاند.
سوم، دین های ایرانی، سوریایی و مصری که در آنها چیزکی از پرتو ایده روحانیت (spirituality) می توان یافت.
بدینسان، در حالی که در دین هندو برهمن یکتایِ بی جزوِ یکسره انتزاعی است، در دین زرتشتی ایرانی خدا را در مقام نیکی انگاشته اند.
دومین مرحله اصلی از دین، دین فردانیت روحانی است که در آن خدا در مقام روح انگاشته می شود، اما به صورت شخص یا اشخاص فردی. دین های سه گانه ای که ناگزیر دراین طبقه قرار می گیرند، عبارتند از دین های یهودی، یونانی و رومی، که به ترتیب آنها را دین متعال انگار، دین زیبایی پرستی، و دین فایده جویی عنوان می دهد. بدینسان در دین فایده جوی رومی پرستشگاه یوپیتر (ژوپیتر) پاسبانی از سلامت و فرمانروایی روم را به عهده دارد.
سومین مرحله اصلی از دین معین، دین مطلق است، یعنی مسیحیت. در مسیحیت خدا همان چیزی انگاشته می شود که در حقیقت هست، یعنی روح بیکران که نه تنها برین (transcendent) است بلکه “اندر باش” (immanent) [داراى‌ نفوذ كامل‌ در سرتاسر جهان‌ در همه‌ جا حاضر] نیز هست، و انسان با شرکت در زندگانی الاهی از راه رحمتی که از مسیح، یا انسان-خدا، به وی می رسد، با خدا یگانه انگاشته می شود. پس دین مسیحی بالاتر از همه با دم سوم از آگاهی دینی همخوان است که هم نهادی است یا وحدتی از دو دم نخستین. در مسیحیت خدا را نه یگانگی یکپارچه که «سه گانگی اشخاص» یا سه شخص، در مقام زندگانی روحانی بیکران می انگارند. و بی کران و کرانمند را نه رویاروی یکدیگر که یگانه می انگارند بی آنکه آنهارا درهم آمیزند. چنانکه پولس قدیس می گوید، ما در او می زییم و در او می جنبیم و هستی داریم.
نظریه فلسفی هگل در باب دین بحث‌های مخالف و موافق بسیاری را برانگیخت. اشتراوس و فویرباخ آن را بسط دادند، و متفکرانی چون شلایرماخر از سویی و کی‌یرکگور از سوی دیگر در مخالفت با آرای هگل ‌آرایی کاملاً متفاوت عرضه داشتند.

مسعود تلخابی

همچنین ببینید

نگاه فلسفی؛ ضرورتِ حیات انسانی (1)

مباحث خودم را ذیل سه مقوله دوگانه‌ی کل و جزء، علم و دین، ایمان (باور) …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *