خانه / قلمرو های فلسفه / فلسفه أولی / نگاهی به کتاب “اصول فلسفه و روش رئالیسم”

نگاهی به کتاب “اصول فلسفه و روش رئالیسم”

کتاب “اصول فلسفه و روش رئالیسم” تألیف “سید محمد حسین طباطبائی” است. اين كتاب يك دوره مختصر فلسفه را در بر دارد، و مهمات مسائل فلسفه را بيان مى ‏كند. مؤلف سعی کرده است كه مطالب این کتاب حتى الامكان ساده و عموم فهم باشد، تا جميع اشخاصى كه ذوق فلسفى دارند، با داشتن اطلاعات مختصرى به فراخور حال خود استفاده كنند، از این رو  از ذكر دلايل و براهين متعدد در هر مورد خوددارى می کند، و براى اثبات هر مدعا، ساده ‏ترين راهها و بسيط ترين براهين را انتخاب می نماید. در اين كتاب در عين اينكه از تحقيقات فلسفه اسلامى استفاده شده است، به آراء و تحقيقات دانشمندان بزرگ اروپا نيز توجه شده است.
در اين كتاب هم مسائلى كه در فلسفه قديم نقش اساسی دارد، و هم مسائلى كه در فلسفه جديد حائز اهميت است مطرح مى ‏شود. در ضمنِ اين كتاب به قسمت هايى برخورد می شود كه در هيچ يك از فلسفه اسلامى و فلسفه اروپايى سابقه ندارد، مانند معظم مسائلى كه در مقاله پنجم حل شده، و آنچه در مقاله ششم بيان شده است.
در اين كتاب در عين اينكه فلسفه حريم خود را حفظ می کند، با علوم مختلط نمى ‏شود. رابطه فلسفه و علم محفوظ می ماند، ولى رابطه فلسفه با طبيعيات و فلكيات قديم به كلى قطع شده، و هنگام اقتضاء از نظريات علمى جديد استفاده مى ‏شود.
این کتاب از چهارده مقاله تشکیل شده است:
در نخستين مقاله، تحت عنوان «فلسفه چیست؟‏» فلسفه معرفى مى ‏شود.
در مقاله دوم ضمن روشن ساختن فرق ميان «فلسفه» و «سفسطه»، مهم ترین دلايل ايدئاليست‏ها مورد نقد و بررسى قرار مى ‏گيرد. آن‏گاه به اشكالات دانشمندان مادى در همين زمينه پاسخ داده مى ‏شود.
در مقاله سوم، مسأله «علم و ادراك» ارزیابی می گردد. علم به دو قسم: حصولى و حضورى تقسيم ‏می شود. آنگاه با دلايل فلسفى به اثبات مى ‏رسد كه علم و ادراك نمى‏ تواند به طور مطلق، مادى باشد.
عنوان مقاله چهارم، «ارزش معلومات» است. این مبحث از نظر اهميت، در ميان مباحث فلسفى، جزء مباحث درجه يك فلسفه به شمار مى‏ رود. زیرا ما همواره با «علم» سر و كار داريم از این رو بايد نخست مسأله «علم» و «معلوم» و «ارزش معلومات» روشن گردد. در اين مقاله اصالت بينش فلسفه رئاليستى با دلايل مختلف به اثبات مى ‏رسد.
در مقاله پنجم «پيدايش كثرت در ادراكات‏» مورد بررسی قرار می گیرد. این مبحث نتايج متعددی را به دست مى ‏دهد. این مباحث، از بحث های مهم فلسفى و روان‏شناسى درباره «حس و عقل‏» است.
بحث ششم «ادراكات اعتبارى‏» است. این فصل يك بحث تازۀ فلسفى را مطرح مى‏ كند و چگونگى تفكيك ادراكات اعتبارى و حقيقى را از يكديگر، روشن مى ‏سازد. «در مقاله ششم با طرز بى ‏سابقه ‏اى به نقّادى دستگاه ادراكى و تميز و تفكيك ادراكات حقيقى از ادراكات اعتبارى پرداخته شده است. در اين مقاله هويت و موقعيت “ادراكات اعتبارى” نشان داده مى ‏شود، و فلسفه از آميزش با آنها بر كنار داشته مى ‏شود، و همين آميزش نابجاست كه بسيارى از فلاسفه را از پا در آورده است.» (مطهری)
موضوع مقاله هفتم، «وجود» است. مسأله «وجود» به علت پيوند عميقى كه با ساير مباحث فلسفى دارد، از اساسی ‏ترين مسائل فلسفه به حساب مى‏ آيد. در این فصل دوازده مبحث درباره وجود مطرح می شود. از این دوازده بحث تنها دو بحث در فلسفه «يونان قديم» به چشم مى ‏خورد. بقيه مباحث محصول دوران گسترش فلسفه در ممالک اسلامی است. دو مسأله مهم «موجود معدوم نمى ‏شود»، و «عدم نسبى است‏» براى نخستين بار در اين مقاله مورد پژوهش قرار مى ‏گيرد.
مقاله هشتم درباره «ضرورت و امكان‏» است. این فصل بيشتر درباره مسأله وجوب و قطعيتى است كه در جهان حكم فرماست. مسأله ضرورت و حتمیت نظام هستى، از زمان قديم تا به امروز، يكى از مهم ترین مسائل فلسفه شرق و غرب به شمار رفته است. در آخر همين مقاله «جبر و اختيار» و «استعداد تكليف و مسئوليت انسان در قبال نظام حتمى جهان هستى» مورد تحقيق قرار مى ‏گيرد.
در مقاله نهم، «قانون عليت‏» مورد موشكافى قرار می گیرد. «علل اربعه» و «شانس و بخت و اتفاق» از مباحث این مقاله اند.
مقاله دهم، درباره «قوه و فعل‏ / امكان و فعليّت» است. در این مقاله حركت، زمان و تكامل، بررسی می گردد. «قانون تكاپوى طبيعت»- تز، آنتى ‏تز، سنتز- مورد نقد قرار می گیرد، و نظريه فلسفه رئاليسم طرح می شود.
عنوان مقاله یازدهم، «قدم و حدوث‏» است. از مطالبی که در این مقاله به اثبات می رسد، این دو مطلب است: «جهان طبيعت حادث على است.» / «جهان طبيعت حادث زمانى است.»
موضوع مقاله دوازدهم «وحدت و كثرت‏» است. در این مقاله پیوند این دو مفهوم با فلسفه بیان می گردد. آنگاه به تبیین این مطالب پرداخته می شود: تقسیمات وحدت و کثرت، احکام وحدت و کثرت، تقابل های چهارگانه.
در مقاله سيزدهم: «مهيّت، جوهر، عرض‏» مطرح می شود. در این مقاله این موضوعات با توجه به نظريات و آزمايش‏هاى علمى جديد مورد بحث قرار مى ‏گيرد.

آخرين بخش از كتاب- مقاله چهاردهم- درباره «خداى جهان و جهان‏» است. فلاسفه اسلامی این بخش را «الهيات بالمعنى الاخص» می نامند. در این بخش از ذات الهى، صفات كمالى حق، چگونگى انتساب و صدور جهان از وى بحث می شود. با اين كه در اين بخش نيز به شبهات و اشكالات مادى ‏ها پاسخ داده مى ‏شود، ولى اين امر از ارزش جنبه اثباتى بحث نمى کاهد و دلايل و براهين عقلى و فلسفى، ارزش ويژه‏اى به موضوع مى ‏بخشد. در همين مقاله بحث كوتاهى درباره «قضا و قدر» و «پايان جهان» مطرح می شود.

مسعود تلخابی

همچنین ببینید

ثنویت وجود و ماهیت

تحلیل پدیدارها، به “ماهیت” و “وجود”، بنیادی ترین تحلیلِ متافیزیک و فلسفه اولی است. شما …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *