خانه / لغت نامه فلسفی / ماترياليسم ديالكتيك

ماترياليسم ديالكتيك

مُطهّری‌، مرتضی (فریمان ۱۲۹۸ـ تهران ۱۳۵۸ش):
در نيمه دوم قرن نوزدهم علاوه بر جريان داروينيسم كه بازار فلسفه مادى را رونق داد، جريان خاص ديگرى نيز پيدا شد كه شكل و قيافه ديگرى به ماديت داد، و مكتب جديدى به وجود آورد به نام «ماترياليسم ديالكتيك».
به وجود آورنده اين مكتب دو شخصيت معروف هستند به نام:
كارل ماركس‏ Karl Marks (1818- 1883)
و فردريك انگلس‏ Engels (1820- 1895) كه بيش از هر چيز داراى افكار انقلابى و احساسات تند اجتماعى بودند.
از مشخصات اين مكتب يكى اين است كه از منطق مخصوص «ديالكتيك» پيروى مى‏ كند.
كارل ماركس كه پايه‏ گذار اصلى ماترياليسم ديالكتيك به شمار مى ‏رود، براى مدت كوتاهى شاگرد هگل‏ Hegel فيلسوف بزرگ آلمان بوده، و منطق ديالكتيك را از او آموخته است.
هگل در افكار فلسفى خود مادى نبود ولى كارل ماركس فلسفه مادى را پسنديد، و آن را بر منطق ديالكتيك كه از استاد آموخته بود، استوار كرد، و از اينجا ماترياليسم ديالكتيك به وجود آمد.
يكى ديگر از مشخصات آن اين است كه بر خلاف ساير سيستمهاى فلسفى كه تا كنون در دنيا پديد آمده است مقصود و هدف اصلى، تحقيق در مسائل بغرنج فلسفى نيست، بلكه مقصود اصلى يافتن مبنا براى ايده ‏ها و افكار مخصوص اجتماعى و سياسى و اقتصادى است.
پرچمداران اين مكتب به جاى آنكه عمر خود را مانند ساير فلاسفه و دانشمندان صرف تفكر و تحقيق در مسائل پيچيده و بغرنج علمى يا فلسفى بكنند، صرف مبارزات حزبى و سياسى كرده ‏اند؛ و مطابق آنچه در مجله «انترناسيوناليست» كه از طرف پيروان اين مكتب در ايران در سنه 1325 منتشر مى‏ شد، مسطور است كارل ماركس از سن بيست و چهار سالگى كه تز دكتراى خود را گذراند، وارد مبارزات سياسى شد، و تا سن سى و يك سالگى كه از پاريس تبعيد گرديد، و به لندن عزيمت كرد، دائماً در مبارزه و كشمكش و دچار مزاحمتها و تبعيدها بود؛
گاهى در آلمان و گاهى در پاريس و گاهى در بروكسل به سر مى‏ برد، و در خلال اين كشمكشها بود كه از طرف اتحاديه كمونيستها در بروكسل مأمور تهيه و تدوين برنامه حزب كمونيست گرديد، و كتاب مانيفست‏ manifest را كه به قول لنين مظهر ماترياليسم تاريخى و ماترياليسم ديالكتيك و مظهر تئورى مربوط به مبارزه طبقاتى و آموزشهاى اجتماعى و اقتصادى مكتب ماركس است به وجود آورد.
ماركس از سال 1851 به بعد در لندن- كه تا آخر عمر در آنجا به سر برد- در عين سرگرمى به مبارزات اجتماعى، اوقات خويش را صرف نگارش كاپيتال‏ capital كه به قول آن مجله اساس نظريات اقتصادى و پايه تئوريهاى اجتماعى و سياسى مكتب ماركس مى‏ باشد، نمود.
مطابق مسطورات آن مجله «انگلس» از هجده سالگى مدرسه را ترك گفت و در بيست و يك سالگى به برلن رفت و در ارتش اسم نويسى نمود و در ضمن انجام امور دولتى در كنفرانسهاى اونيورسيته برلن نيز شركت مى‏ كرد و در اين شهر با جناح چپ‏ مكتب هگل تماس گرفت.
در بيست و چهار سالگى در پاريس براى اولين بار با ماركس برخورد نمود، و از آنجا مبارزه دسته جمعى آنها آغاز گرديد.
بعد از اين جريان، پيشرفت فلسفه مادى تابع پيشرفت مرام حزبى بود، و هر اندازه كه حزب كمونيست در دنيا نفوذ پيدا كرده فلسفه مادى جديد را كه به عنوان «ماترياليسم ديالكتيك» معروف است با خود برده است.
به همين مناسبت در سالهاى اخير در كشور ما نيز كتب و رسالات و مقالات زيادى تحت عنوان «ماترياليسم ديالكتيك» منتشر شده.
اين نشريات به واسطه بستگى با كانونهاى حزبى از نوع تبليغاتى كه در نشريات حزبى (نه در نشريات علمى و فلسفى) از آنها استفاده مى‏ شود استفاده كرده است.
در نشريات حزبى چون هدف اصلى هموار كردن جاده‏ هاى سياسى و از بين بردن جميع موانع و سدهاست، توسل به هر وسيله جايز است زيرا طبق اصول حزبى «هدف وسيله را مباح مى‏كند».
اصول حزبى مقيد نيست حقايق را چنانكه هست جلوه بدهد بلكه مقيد است آن طورى جلوه بدهد كه وصول به هدف را ممكن سازد؛ ولى در آثار علمى و فلسفى معمولًا چون غرض اصلى اقناع حس حقيقت جويى است، از روش فوق احتراز مى ‏شود.
ماديين قرون جديده به طور كلى اين تصور برايشان پيدا شده است كه علوم حسى و تجربى به سود ماديت پيش مى‏ رود، ولى طرفداران ماترياليسم ديالكتيك چنان راه اغراق و مبالغه را پيش مى ‏گيرند كه ماديگرى را ثمره مستقيم و خاصيت لا ينفكّ علوم معرفى مى‏ كنند، و حتى از اينكه خود دانشمندان و پديد آورندگان اين علوم، مادى نبوده ‏اند تعجب مى‏ كنند. طرفداران اين مكتب صريحاً ادعا مى‏ كنند كه يا بايد تابع حكمت الهى شد، و وجود خدا را قبول كرد، و منكر جميع علوم و وجود صناعات و اختراعات شد، و يا بايد اينها را قبول كرد، و پشت پا به حكمت الهى زد!!! (مقدمه اصول فلسفه و روش رئالیسم)

مُطهّری‌، مرتضی (فریمان ۱۲۹۸ـ تهران ۱۳۵۸ش):
[اکنون] با فلاسفه حسى و كسانى كه فلسفه اولى را از آن جهت كه صرفاً نظرى است و از قلمرو حس و تجربه بيرون است قابل بحث و تحقيق نمى‏دانند كارى نيست. ردّ عقيده اين دسته از دانشمندان و بيان اينكه اسلوب برهان و قياس عقلى، مفيد و معتبر است و مسائل فلسفه اولى قابل تحقيق است، در [جای دیگری] خواهد آمد.
در اين [جا] گفتگو با كسانى است كه نفياً يا اثباتاً به بحث در مسائل اين فلسفه مى‏ پردازند. گفتگو با ماترياليستها (materialist) و طرفداران ماترياليسم ديالكتيك (dialectic materialism) است كه در مسائل اين فلسفه نظرى اظهار نظر مى‏ كنند بدون آنكه اين مسائل را از مسائل مربوط به علوم تفكيك كنند.
و عجب اين است كه اين دانشمندان در عين اينكه به نفى يا اثبات مسائلى كه گواهى از حس و علوم حسى ندارد مى‏ پردازند خود را همه جا تابع منطق حس و تجربه معرفى مى‏ كنند.
خواننده محترم بايد از حالا متوجه باشد…كه فلسفه مادى و آخرين سيستم آن «ماترياليسم ديالكتيك» يك فلسفه نظرى است نه يك فلسفه حسى و تجربى.
البته در اروپا برخى از دانشمندان بوده‏اند كه طرفدار فلسفه حسى بوده ‏اند ولى فلسفه آنها نه مادى است و نه الهى، زيرا فلسفه حسى آنها قهرا محدود بوده به مسائل مربوط به علوم حسى، و طبق منطق حسى خود ناچار درباره كنه وجود سكوت كرده ‏اند. (پاورقی های اصول فلسفه و روش رئالیسم)

همچنین ببینید

لغت نامه: وجود

فاضل تونی، محمدحسین (تون ۱۲۵۱ـ تهران ۱۳۳۹ش): حقيقت وجود گاه به معناى مصداق مقابل مفهوم …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *