خانه / فلسفه ملاصدرا / شرح اسفار ملاصدرا / ميان مجردات احتجابی نيست؛ گزیده ای از مباحث جلسه 14 شرح اسفار ملاصدرا

ميان مجردات احتجابی نيست؛ گزیده ای از مباحث جلسه 14 شرح اسفار ملاصدرا

ميان مجردات احتجابی نيست؛ گزیده ای از مباحث جلسه 14 شرح اسفار ملاصدرا
– 1394/12/09

مدرس: مسعود تلخابی

بسم الله الرحمن الرحیم
یک نکته ای را جایش الان نیست ولی برای این که به ذهنتان آشنا تر کنم، برایتان بگویم که در میان مجرّدات احتجابی نیست؛ یعنی موجودات مجرّد از همدیگر پوشیده نیستند؛ حالا نفس انسان را که ما فرضمان بر این است که مجرّد است؛ معقولات هم مجرّدند؛ پس این احتجاب که بین من و نفس وجود دارد، از کجا برخاسته است؟
تجرّدی که این جا از آن صحبت می شود یعنی بالکلّ علائقش را از مادّه جدا کند؛ حالا این جا علائقی به مادّه دارد ولی با این حال یک موجود مجرّدی است. وقتی از انسان و ترکیب انسان از جسم و روح صحبت می کنیم و می گوییم که دو بعد غیر مادّی و مادّی در او هست، یعنی اکنون یک موجود غیر مادّی به نام نفس در وجود ماست. یک نکته دیگر بگویم برایتان؛ این را ابتداءً گفتم که کمی ذهنتان نزدیک شود به این مطلب. آن چیزی که عائق هست، مانع هست که نفس به عالم مجرّدات و به عالم معقولات اتّصال پیدا نکند، «شواغل حسّی و خیالی» است؛ یعنی ما دائما درگیر محسوسات و مخیّلات خودمان هستیم؛ اگر یک آن بتوانیم این مخیّلات و محسوسات را از وجود خودمان برکنیم، آن وقت اتّصال حاصل می شود.
حکیم سبزواری می گوید:
و إنّما الشواغل الحسيّة
قد حجزت نفوسنا النورية
[و همانا شواغل حسی (و احساسات طبیعی) نفوس ناطقه را از ادراک معانی کلی و مطالعه الواح بازداشته است.] این رها شدن از شواغل حسّی و خیالی در خواب، به تعبیر فیلسوفان، بالاجبار برای نفس حاصل می شود و این رؤیای صادقه که تحقّق پیدا می کند، همین اتّصال است با عالم معقولات؛ این در خواب اتفاق می افتد ولی شواغل حسّی و خیالی عوائقی هستند، موانعی هستند که نمی گذارند انسان به آن طرف سیر کند. در روند سلوکی که عرض خواهم کرد و در مقدّمه اسفار هم به آن اشاره شده است، در «شواهد» خیلی مفصّل آورده شده است، مراحلش را إن شاء الله شرح خواهم داد. انسان می تواند با طی مراحلی به جایی برسد که تعطیلی شواغل حسّی و خیالی، در بیداری هم برای او محقّق شود یعنی در بیداری هم او بتواند متّصل با معقولات شود. پس یکی از چیز هایی که وجود دارد، اتّصال به معقولات است که برای انسان حاصل می شود و کمال نوعی برای انسان به حساب می آید.
سوال: کشف و شهود می شود آن موقع؟
بله؛ مکاشفه است.
سوال: اتّصال از منظر فیلسوفان را کامل باز نکردید.
همین است دیگر. اصلا در حکمت متعالیه، اتّصال فیلسوفانه همین است. اتّصال در اصطلاح عرفا و فیلسوفان فرق می کند. وقتی عرفا از اتّصال صحبت می کنند، به معنای وصول هست؛ رسیدن به قرب الهی است؛ ولی اتّصالی که ملاصدرا در این جا صحبت می کند، به معنی اتّصال با معقولات است؛ می بینید که مُجَاوَرَةُ  البَارِئ را از این جدا   می کند؛ مُجَاوَرَةُ  البَارِئ یک چیز است و اتّصال به معقولات چیز دیگری است.

نویسنده: سهیلا جعفری

..

همچنین ببینید

به بهانه داستان «کبوتر طوق‌دار» ۱

کلیله و دمنه تنها اثر ادبی در جهان باستان است که از حدود هزار و …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *