خانه / فلسفه ملاصدرا / شرح اسفار ملاصدرا / انسان و موجودات دیگر؛ گزیده ای از مباحث جلسه 14 شرح اسفار ملاصدرا

انسان و موجودات دیگر؛ گزیده ای از مباحث جلسه 14 شرح اسفار ملاصدرا

انسان و موجودات دیگر؛ گزیده ای از مباحث جلسه 14 شرح اسفار ملاصدرا – 1394/12/09

مدرس: مسعود تلخابی

بسم الله الرحمن الرحیم
در ادامه ملاصدرا می فرماید: «وَ إن كَانَت لَهُ مُشَارَكَةٌ بِحَسَبِ كُلِّ قُوَّةٍ تُوجَدُ فِيه»؛ می گوید اگر چه برای او مشارکتی است به حسب هر نیرو و قوّه ای که در او یافت می شود.
«لِمَا يُسَاوِيهُ مِن تِلكَ الجَهَة أو يَلِيه»؛ با چیزی که مساوی است با او از آن جهت یا پشت سر او می آید. يَلِيه یعنی پشت سر او می آید؛ یعنی پایین تر از اوست؛ یعنی در رتبه ای پایین تر از او قرار دارد.
شما انسان را با موجودات دیگری می توانید مقایسه کنید. انسان از جنبه هایی با جسم و جماد مشابهت و مشارکت هایی دارد؛ این که در مکان قرار می گیرد، جسم و جماد هم در مکان قرار می گیرند. با نباتات وجوه مشابهت و مشارکتی در انسان هست؛ تغذیه می کنند؛ نموّ می کنند؛ با حیوان هم وجوه مشابهتی هست؛ تنفّس می کند، حرکت های ارادی دارد و از این سنخ امور. ملاصدرا این جا می خواهد بگوید که با این که انسان مشابهت- هایی با سایر اصناف موجود دارد ولی کمالی که او به سوی او حرکت می کند، بالاتر از هر کمالی است که برای این اصناف در نظر گرفته شده است؛ عبارت ایشان این است که «فَلِسَائِرِ الأجسَامِ فِي حُصُولِهِ فِي الحَيِّز وَ الفَضَاء»؛ یعنی نسبت به اجسام، حصولش در مکان و فضاء. این عبارت را دقت کنید. بین “فاء” و “لِسَائِرِ الأجسَام” ضرورتا می بایست کلماتی را در تقدیر بگیریم؛ یعنی بیاییم بگوییم که فَیَکُونُ لَهُ مُشَارَکَةٌ لِسَائِرِ الأجسَام؛ پس می باشد برای او مشارکتی با سایر اجسام؛ حالا در چه چیزی؟ در قرار گرفتنش در مکان و فضاء.
«وَ لِلنَّبَاتِ فِي الاغتِذَاءِ وَ النّمَاء»؛ و با گیاه در تغذیه و رشد.
«وَ لِلعُجمِ مِنَ الحَيَوَانِ فِي حَيَاتِهِ بِأنفَاسِه وَ حَرَكَتِهِ بِإرَادَتِهِ وَ إحسَاسِه». عُجم که می آورد، یعنی کسی که قدرت سخن گفتن ندارد. عُجم جمع أعجَم است. در لغت، أعجَم به کسی می گویند که به صورت فصیح نمی تواند سخن بگوید. به کسی که عربی نیست هم أعجَم می گویند. در یک کلام به کسی که لال است هم أعجَم گفته می شود؛ مثلا می گویند الحَیَوَانُ مَخلُوقٌ أعجَم؛ یعنی حیوان مخلوق لالی است؛ ناطق نیست. عُجم جمع أعجَم است. لِلعُجمِ مِنَ الحَيَوَانِ… یعنی برای بی زبانان از جنس حیوانات در ادامه حیاتشان با تنفّس و حرکتشان به اراده خویش و احساس داشتنشان. ملاصدرا این جا چند ویژگی برای حیوان بر می شمرد؛ ویژگی حیات، تنفّس، حرکات ارادی و احساس.

می گوید در همه این ویژگی ها، انسان با آن ها مشارکت دارد.
سوال: عُجم را برای چه آورده است؟
می خواهد بگوید که آن موجودات غیر ناطق از حیوانات؛ چون انسان حیوان است ولی عُجم نیست، ناطق است.  می خواهد از جنس حیوان، عُجم ها را بیان کند و ناطق ها را جدا کند. وقتی حیوان گفته می شود، دو قسم است: حیوان أعجَم داریم و حیوان ناطق داریم:

حیوان ناطق که انسان است. وقتی می گوید العُجمِ مِنَ الحَيَوَان یعنی حیوان های أعجم را منظورش است؛ حیوان ناطق را از این جا استثناء می کند.
«وَ تِلكَ الخَاصِيَّةُ إنَّمَا تُحصَلُ بِالعُلُومِ وَ المَعَارِف»؛ وَ تِلكَ الخَاصِيَّةُ، و آن خاصیت، یعنی آن کمال خاصّ؛ آن کمال خاصّ به چه طریقی حاصل می شود؟ یعنی الاتِّصَالُ بِالمَعقُولات، مُجَاوَرَةُ البَارِئ و التَّجَرُّدُ عَنِ المَادِیَّات به چه طریقی حاصل می شود؟ می گوید إنَّمَا تُحصَلُ بِالعُلُومِ وَ المَعَارِف؛ با علوم و معارف حاصل می شود اما تنها آن ها نیست؛ «مَعَ اِنقِطَاعٍ عَنِ التَّعَلُّقِ بِالزَّخَارِف»؛ همراه با دوری و بریدن از تعلّق و وابستگی به زخارف و تجملات دنیایی.

نویسنده: سهیلاجعفری

همچنین ببینید

به بهانه داستان «کبوتر طوق‌دار» ۱

کلیله و دمنه تنها اثر ادبی در جهان باستان است که از حدود هزار و …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *