خانه / لغت نامه فلسفی / لغت نامه: اشتراکی (common)

لغت نامه: اشتراکی (common)

مُطهّری‌، مرتضی (فریمان ۱۲۹۸ـ تهران ۱۳۵۸ش):
افلاطون در فن نويسندگى توانا بوده و عقايد خاصى در سياست و طرز اداره اجتماع و تشكيل مدينه فاضله داشته و معتقد بوده است كه اداره اجتماع بايد به وسيله حكما باشد و خودش براى عملى كردن اين منظور به جزيره سيسيل مسافرت كرد و لكن نتيجه نگرفت و در آنجا وى را گرفته و به عنوان بردگى فروختند تا آنكه يكى از دوستانش پيدا شد و وى را آزاد ساخت و دو بار ديگر به همين منظور مسافرت كرد و نتوانست نتيجه بگيرد. وى آخر كار از عقايد اشتراكى خود صرف نظر نمود و كتاب ديگرى نوشت و بطلان نظريات سابق خود را مدلّل ساخت. (پاورقی های اصول فلسفه و روش رئالیسم)

لغت نامه دهخدا (1377):
اشتراکی . [ اِ ت ِ ] (ص نسبی) صفت نسبی است از اشتراک به معنی اباحه و فوضی که در قوانین ایران بر کمونیست یا پیرو مرام کمونیزم اطلاق می شود. ولی در تداول عربی زبانان امروز کلمه ٔ «اشتراکی» به معنی سوسیالیست و کلمه ٔ «شیوعی» به جای کمونیست به کار می رود. اگر کلمه به مفهوم نخستین به کار رود، بر گروهی اطلاق می شود که معتقدند باید لغو مالکیت فردی و اختلاف طبقاتی را از راه انقلاب پدید آورد و تولید را به مرحله ای رسانید که هر کس به قدر حاجتش از اجتماع بهره برد، و اگر به مفهوم دوم باشد، بر دسته ای اطلاق می شود که همان هدف را از طریق مبارزات پارلمانی می طلبند نه انقلاب و معتقدند هر کس باید به میزان کار و لیاقتش از اجتماع برخوردار شود.

همچنین ببینید

لغت نامه: وجود

فاضل تونی، محمدحسین (تون ۱۲۵۱ـ تهران ۱۳۳۹ش): حقيقت وجود گاه به معناى مصداق مقابل مفهوم …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *