خانه / لغت نامه فلسفی / لغت نامه:ابرار

لغت نامه:ابرار

طباطبایی، محمدحسین (تبریز ۱۲۸۱ـ قم ۱۳۶۰ش)؛ تفسیر المیزان:
كلمه” ابرار” جمع كلمه “بَرّ”- به فتحه باء- است، و كلمه “بَرّ” صفت مشبهه از مصدر “بِرّ”- به كسره باء- است، كه به معناى احسان است، و اين معنا در مورد كسى صادق است كه عمل خود را نيكو بسازد، و از نيكو ساختن آن هيچ نفعى كه عايد خودش بگردد در نظر نگرفته باشد، نه جزايى كه در مقابل عملش به او بدهند، و نه حتى تشكرى را. و خلاصه كلمه “بَرّ”- به فتحه باء- به معناى كسى است كه خير را بدان جهت كه خير است مى ‏خواهد، نه بدان جهت كه اگر انجام دهد نفعى عايدش مى ‏شود، بلكه حتى در صورتى هم كه خودش آن را دوست نمى ‏دارد صرفا به خاطر اينكه خير است انجام مى‏ دهد، و بر تلخى آن كه مخالف با خواهش نفسش است صبر مى ‏كند، و عمل خير را بدان جهت كه فى نفسه خير است انجام مى ‏دهد، هر چند به زحمت و ضرر خود تمام شود، نظير وفاى به نذر. و يا بدان جهت كه براى ديگران نافع است انجام مى ‏دهد مانند اطعام طعام به بندگان مستحق خدا.
و با در نظر گرفتن اينكه هيچ خير و صلاحى در هيچ عملى نيست مگر با ايمان به خدا و رسولش، و ايمان به روز جزا هم چنان كه در آيه ‏”أُولئِكَ لَمْ يُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ” (احزاب: 19) (ايشان به خاطر اينكه ايمان نياوردند خدا اعمالشان را بى ‏نتيجه كرد.) و آياتى ديگر از اين معنا خبر داده، لذا “ابرار” كسانى هستند كه عمل خير را به خاطر ايمان به خدا و رسول او و روز جزا انجام مى‏دهند، چون ايمانشان ايمان رشد و بصيرت است، يعنى خود را بنده و مملوك پروردگار خود مى ‏دانند، و معتقدند كه خلق و امرشان به دست او است، و خودشان مالك نفع و ضررى براى خود نيستند، قهرا معتقدند كه نبايد اراده كنند مگر چيزى را كه پروردگارشان اراده كرده، و انجام ندهند مگر عملى را كه او بپسندد، در نتيجه اراده او را بر اراده خودشان مقدم مى ‏دارند، و براى خشنودى او عمل مى ‏كنند، هر چند كه به ضرر خودشان تمام شود، بر آن ضرر و ناسازگارى با ميل درونى خود صبر مى ‏كنند، و زحمت اطاعت او را تحمل نموده، آنچه مى ‏كنند به خاطر خشنودى او مى ‏كنند، و در نتيجه در مرحله عمل عبوديت را خالص براى خدا مى ‏سازند.

سجادی، سیدجعفر (اصفهان ۱۳۰۳ ـ۱۳۹۲ش)؛ فرهنگ معارف اسلامی؛ تهران؛ انتشارات دانشگاه تهران؛ 1373:
أَبْرار- (اصطلاح عرفانى و اخلاقى) ابرار يعنى نيكان و خوبان و از اصطلاحات اخلاقى عرفانى است و عبارتند از متوسطان در سلوك و از بندگان خاص خدايند كه مدارجى از سير الى اللّه را طى كرده باشند.
و مقام ابرار يكى از مقامات قرب بحق است و ابرار جماعتى باشند كه باصلاح بلاد و عباد مشغول و سعى ايشان بر تكميل خلق مقصور بود.
(اخلاق ناصرى چاپ جديد ص 160 و از شرح كلمات بابا طاهر ص 151) در عرفان- ابرار عبارت از متوسطان در سلوك‏اند و از بندگان خاص خدايند كه مدارجى از سير الى اللّه را طى كرده باشند و در قرآن مجيد آمده است كه‏ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ و يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كانَ مِزاجُها كافُوراً.
در حديث است: مشاهدة الابرار بين التجلى و الاستار.
(از گلستان ص 61)

همچنین ببینید

لغت نامه: وجود

فاضل تونی، محمدحسین (تون ۱۲۵۱ـ تهران ۱۳۳۹ش): حقيقت وجود گاه به معناى مصداق مقابل مفهوم …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *