خانه / لغت نامه فلسفی / لغت نامه: ساکسن

لغت نامه: ساکسن

لغت نامه دهخدا (1377):
ساکسن. [ س ُ ] (اِخ ) قومی است از نژاد ژرمن. و این قوم از روزگار رومیان باز در شمال آلمان و در کرانه های دریای شمال یعنی در حدود هانور و هولشتاین کنونی سکونت داشتند و تا حدود دانمارک و هلند نیز پراکنده بودند، و به دلیری و جنگاوری و آداب و خوی خشن اشتهار داشتند. سرزمین محل سکونت آنان «ساکس» نامیده می شد که قسمتی از خاک آلمان امروزی است و از مغرب برود رن و کشور هلند و از مشرق به رود الب و از شمال به دریای شمال محدود می شده و به این ترتیب ناحیه ای غیر از ساکس امروزی بوده و هانور و وستفالی کنونی را نیز شامل می شده است. ساکسنها در قرنهای دوم و سوم میلادی به سوی باختر روی آوردند و به اتفاق قوم آنگل و برخی از اقوام دیگر ژرمنی به مجرای رود رن رسیدند. در قرن پنجم میلادی با فرانکها و آلمانها در زمره ٔ طوایف مهم ژرمن به شمار می آمدند و به اتفاق آنگلها چندین بار به انگلستان تاختند و سرانجام به سال 499 م . هپتارخیا (حکومتهای هفتگانه) را بنیاد نهادند و این حکومتها تا استیلای نورمانها (1066 م .) دوام داشت. ساکسنها و انگلها در آن سرزمین قوم انگلیس را به وجود آوردند و طوایف سرکش کلت را به کوههای ایرلند راندند. اصطلاح آنگلوساکسن در مورد نژاد انگلیسیان یادآور آن دو قوم است. ساکسنهایی که در سرزمین آلمان مانده بودند در قرن هشتم میلادی سالیان دراز در برابر شارلمانی پادشاه فرانسه پایداریها ورزیدند و جنگها کردند. و پیروزی شارلمانی بر آنان که مرحله ٔ نهائی تسخیر خاک ژرمن به دست فرانکها بود به بهای گرانی به دست آمد. زیرا جنگلهای عظیم سرزمین آنان را پوشانیده بود و چندین جا مردابها راه را سد می کرد. ناحیه ٔ ساکس شهری نداشت و دیه های آن نیز مرکب از کلبه هایی بود که در میان جنگلها به چشم نمی آید. مردم ساکس منقسم به چند قبیله بودند که جز مذهب وجه اشتراکی نداشتند و با وجود مجاهدات داعیان نصرانی هنوز مشرک مانده و به قول مردم آن روزگار از جمله ٔ مشرکان وحشی تر بودند. از بتان آنان تنه ٔ درخت عظیمی بوده است. ساکسنها که در راه استقلال و کیش خویش می جنگیدند و وضع خاکشان نیز حکم استحکامات طبیعی داشت بیش از سی سال (772 – 804 م .) پایداری ورزیدند و شارلمانی برای منقاد ساختن آنان 18 بار سپاه کشید. دلاوری که برای حفظ استقلال ساکس می کوشید ویدو کند نام داشت. وی بارها تسلیم شد ولی پس از چندی باز شورش را از سر گرفت. سرانجام به طور قطعی دست از جنگ کشید ودر آتین یی در حضور شارلمانی غسل تعمید نمود و شارلمانی پدر روحانی او شد (785 م .). جنگهای شارلمانی و ساکسها توأم باکمال خشونت و بی رحمی بود و پس از چیرگی فرانکها به تدریج ساکسها مذهب مسیح را پذیرفتند و بنیان ملت آلمان نهاده شد. بعد از شارلمانی ساکسنها با استفاده از ضعف جانشینان او استقلال یافتند و دوک نشین ساکس را به وجود آوردند. بعدها سرزمین های تابع دوک نشین ساکس به تدریج از آن جدا شدند و به امپراتوری آلمان پیوستند و کشور ساکسها روز بروز کوچک تر شد و به سوی جنوب تغییر مکان داد و با باویر و بوهم، هم مرز شد. ساکسنها خالص ترین تیره از نژاد آلمان هستند و به فصیح ترین لهجه از زبان آلمانی سخن می گویند و تا اندازه ای اخلاق و آداب و رسوم کهن خویش را نگه داشته اند و خلق و خوی خشنی دارند و مردمی شکمباره و خوشگذران هستند.

همچنین ببینید

لغت نامه: وجود

فاضل تونی، محمدحسین (تون ۱۲۵۱ـ تهران ۱۳۳۹ش): حقيقت وجود گاه به معناى مصداق مقابل مفهوم …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *