مُطهّری، مرتضی (فریمان ۱۲۹۸ـ تهران ۱۳۵۸ش):
[شوپنهاور] مى گويد لذت امر عدمى و الم امر وجودى است و عشق دو جنس مخالف (مرد و زن) با يكديگر مايه بدبختى است و حقيقتش اراده زندگى است كه مى خواهد نسل را امتداد بدهد منتها براى آنكه افراد، مصائب و ناملايمات آن را متحمل شوند طبيعت افراد را مى فريبد و دلشان را به لذات فريبنده خوش مى كند.
مى گويد فلسفه اينكه عاشق و معشوق مى كوشند حركات خود را از ديده اغيار مستور بدارند و نگاهها با هزاران احتياط و نگرانى بين آنها رد و بدل مى شود اين است كه زندگى سراسر بدبختى است و عاشق و معشوق مى خواهند اين بدبختى را با ادامه نسل ادامه دهند و به اين وسيله جنايت فجيعى را مرتكب شوند و بديهى است اگر عشق آنها نبود دنيا به پايان مى رسيد و مصائب جهان نابود مى گشت.
… شوپنهاور به فلسفه بودا اعتقاد تامّى داشته و مايه سعادت حقيقى را در رياضت نفس و خفه كردن اراده زندگى و مخصوصاً ترك آميزش زنان كه موجب انقطاع نسل و راحتى نوع است مى داند. (پاورقی های اصول فلسفه و روش رئالیسم)
برچسباراده زندگی شوپنهاور فلسفه
همچنین ببینید
از بستر های زیست اخلاقی (اخلاق قاعدگی)
مردان ژاپنی درد قاعدگی را شبیه سازی کردند. زمانی می توانیم کسی را به درستی …