خانه / قلمرو های فلسفه / تاریخ فلسفه / محتوای کتاب شفاء

محتوای کتاب شفاء

1 – مقدمه
کتاب شفاء، چهار بخش اصلی دارد: منطق، طبیعیات، ریاضیات، الهیات. ابن سینا، در این کتاب سعی کرده است، همه مباحث فلسفی را بیاورد. «در این کتاب اشارت هایی به چیزهایی است که اگر [خواننده] بدانها متفطن و متنبه شود،  او را از کتاب دیگر بی نیاز می کند.»[1]

1 – 1 – منطق
نخستین بخش کتاب شفاء، منطق است. این بخش، مفصل ترین قسمت این کتاب است. برخی این کتاب را بزرگترین اثر منطقی دانسته اند.[2] ابن سینا می گوید: «چون [باب نگارشِ] این کتاب را [یعنی شفاء را] گشودم، آن را با “منطق” آغاز کردم، و چنین سزاوار دیدم، که قدم به قدم ترتیب کتاب های صاحب منطق را برگزینم. در این بخش اسرار و لطائفی را آوردم که کتاب های موجود از آن خالی است.»[3]

1 – 2 – طبیعیات
دومین قسمتِ کتابِ شفاء، طبیعیات است. این سینا این بخش را در هشت فن فراهم آورده است. این هشت فن به ترتیب عبارتند از: السماع الطبیعی، السماء و العالم، الکون و الفساد، الافعال و الانفعالات، المعادن و الآثار العلویة، النفس، النبات و الحیوان. ابن سینا، خود درباره طبیعیات کتاب شفاء می گوید: «سپس به دنبال آن [=علم منطق] “علم طبیعی” را آوردم. در بیشتر مباحث این بخش از تصنیف کسی که در این صناعت و تذکره های آن به او اقتدا می شود، پیروی نکردم.»[4]


1 – 3 – ریاضیات
ابن سینا بعد از طبیعیات، وارد ریاضیات می شود. در بخش ریاضیات به علوم هندسه، هیأت، حساب و موسیق می پردازد. از این رو، نخستین بخش ریاضیاتِ شفاء، هندسه است. ابن سینا می نویسد: «آنگاه علم هندسه را آوردم. در این بخش کتاب اسطقسات اقلیدس را به صورت لطیفی مختصر کردم، و در آن شبهاتی آوردم، و بدان اکتفاء نمودم.»[5] خوارزمی در بخش هندسه مفاتیح العلوم آورده است: «کتاب اسطقسات، کتاب اقلیدس است، در [بیانِ] اصول این صناعت [هندسه]. “اسطقس” در باب فلسفه تفسیر شد. اقلیدس نام مردی است که این کتاب را تصنیف کرده است. او اصول هندسه را در این کتاب فراهم نموده است.»[6]ابن سینا، سپس، به علم هیأت می پردازد. در این بخش، منبع اصلی او کتاب مجسطی است. وی می گوید: «همچنین، به دنبالِ [علم هندسه]، اختصار لطیفی از کتاب مجسطی در علم هیأت را آوردم. این بخش با اینکه مختصر است، متضمن بیان و تفهیمی است. [آنچه که در مجسطی آمده است، با شرح بیان کرده ام، تا مسیر فهم آن هموار باشد.] آنگاه بعد از فراغ از آن زیاداتی را بدان ملحق کردم. دانستن این زیادات برای متعلم واجب و ضروری است. با این زیادات این صناعت، کامل می شود. در این بخش میان احکام رصدی و قوانین طبیعی تطابق حاصل می شود.»[7]علم حساب“، بخش سومِ ریاضیاتِ شفاء است. این علم را “اَرِثماطیقی” هم می گویند. دانش اعداد و فن محاسبه است. ابن سینا در این بخش چهار فصل می آورد: خواص عدد، احوال عدد از آن جهت که به چیزهای دیگر نسبت داده می شود، احوال عدد از آن جهت که از یکان ها تألیف می گردد. این بخش اختصار لطیفی از کتاب “المدخل فی الحساب” است.[8]آخرین بخش ریاضیات، در فن موسیقی است. این فن‌، شامل‌ ۶ مقاله‌ است‌. در فصل‌ اول‌ از مقاله اول‌ آشکارا موسیقی‌ را جزو ریاضیات‌ دانسته‌ و در مقاله ششم‌ از فصل‌ سوم‌، تئوری‌ ساختمان‌ عود را توضیح‌ داده‌ است‌.‌ ابن‌ سینا در پایان‌ فن‌ سوم‌ ریاضیات‌ شفا، وعده‌ داده‌ است‌ که‌ در کتاب‌ اللواحق‌ راجع‌ به‌ موسیقی‌ بحث‌ بیشتری‌ داشته‌ باشد، ولی‌ این‌ کتاب‌ یا نوشته‌ نشده‌ و یا به‌ دست‌ ما نرسیده‌ است‌. بخش‌ ۱۰ کتاب‌ نجات‌ نیز راجع‌ به‌ موسیقی‌ است‌. ابن سینا در بیان این فصل و ترتیب آن می گوید: «آنگاه صناعت دانشمندان ریاضی را با “علم موسیقی” پایان دادم. این علم را به گونه ای [تقریر کردم] که برایم آشکار شده بود. این بخش همراه با بحث طولانی و نظر دقیق است، [با این حال همچنان سوار بر مَرکَبِ] اختصار می باشد.»[9]

1 – 4 – مابعدالطبیعة
ابن سینا در آخر شفاء، دانش مابعدالطبیعه را می آورد. او می نویسد: «سپس این علم را با دانش منسوب به “مابعدالطبیعه” پایان دادم. در این بخش اقسام و وجوه این دانش را آوردم. به بخش هایی از علم اخلاق و سیاسات نیز اشاره کردم. تا اینکه درباره آنها کتاب جامع مستقلی تصنیف کنم.»[10]

2 – تصویر کلی از کتاب
ابن سینا در توصیف کلی این کتاب می نوسید:  «این کتاب با اینکه حجم کوچکی دارد، با این حال، حاوی علم فراوان است. [تا آنجا که] نزدیک است که متأمل و متدبر و متفکر در آن، بیشتر صناعت را از دست ندهد.  علاوه بر اینها، در این کتاب مطالبی وجود دارد که عادت بر شنیدن آنها از کتاب های دیگر جاری نشده است.»[11]کتاب شفاء، اولاً مبسوط ترین کتاب این سینا است؛ ثانیاً، موافق مذاق مشائین نگاشته شده است. خود ابن سینا به این مطلب اشاره کرده است: «اما این کتاب بسط بیشتری دارد، و مبسوط تر است. و با شریکان از مشائین همکاری بیشتری دارد.»[12]ابن سینا در مقایسه “کتاب شفاء” با کتابِ “الفلسفة  المشرقية” گوید: «اگر کسی حقی را بخواهد که در آن، کج کلامی و ابهامی نباشد، باید کتاب “الفلسفة  المشرقية” را جستجو کند، و بدان رجوع نماید، و هرکسی حق را بر طریقی بخواهد که در آن خشنودی شرکاء [مشائین ما] باشد، و در آن بسط فراوانی باشد، باید به این کتاب (شفا) رجوع نماید. در این کتاب اشارت هایی به چیزهایی است که اگر بدانها متفطن و متنبه شود،  او را از کتاب دیگر بی نیاز می کند.» [13]

پی نوشت ها:
[1] – الشفاء- المنطق (مدخل)‏ / ‏1، 10
[2] – مرحوم آیة الله صائنی می فرمودند کسی که این کتاب را نخوانده باشد، نمی تواند ادعای منطق دانی کند.
[3] – الشفاء- المنطق (مدخل)‏ / ‏1، 10
[4] – الشفاء  / ‏1،  11
[5] – الشفاء- المنطق (مدخل)‏ / ‏1، 10
[6] – مفاتيح العلوم؛ خوارزمى/  183
[7] – الشفاء- المنطق (مدخل)‏ / ‏1، 10
[8] – ابن سینا درباره این بخش می گوید: «سپس اختصار لطیفی از کتاب “المدخل فی الحساب” را آوردم.» الشفاء- المنطق (مدخل)‏ / ‏1، 10
[9] – الشفاء- المنطق (مدخل)‏ / ‏1، 10
[10] – همان / ‏1، 10
[11] – همان‏ / ‏1، 10
[12] – همان / ‏1، 10
[13] – همان / ‏1،10

  مسعود تلخابی

همچنین ببینید

به بهانه نقد «کبوتر طوق‌دار»‌ ۲

از آرمان تا واقعیت خانم باربارا تاکمن، مورخ و متفکر آمریکایی، می‌گوید:حاکمان در عرصه حکومت، …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *