خانه / قلمرو های فلسفه / فلسفه اخلاق / شهودگرایی اخلاقی

شهودگرایی اخلاقی

1.جایگاه شهودگرایی در میان مباحث مطرح در فلسفه اخلاق
فلسفه اخلاق، تعقل و استدلال ورزی درباره مسائل بنیادین اخلاق است و به دو بخش کلی فرا اخلاق و اخلاق هنجاری تقسیم می­شود. فرا اخلاق به بررسی ماهیت احکام اخلاقی و روش پژوهشِ آن­ها می­پردازد و در آن مباحثی از قبیل معنای مفاهیم اخلاقی مانند “خوب” و “باید“، وجود یا عدم وجود حقایق اخلاقی و بررسی نحوه توجیه عقلانی باورهای اخلاقی مطرح می ­شود.
اخلاق هنجاری به پژوهش درباره اصولی می­پردازد که نحوه زندگی نمودن ما را مشخص می­کنند و به دنبال اصول اساسی ناظر بر عمل درست و عمل نادرست، تعیین ارزش­های غایی زندگی، ویژگی جامعه عادلانه، علائمِ شخصیتِ خوب، حقوق اساسی انسان­ها و بررسی مسائل اخلاقیِ جزیی مانند سقط جنین است.
اخلاق هنجاری به دو بخش نظریه­ی هنجاری و اخلاق هنجاری کاربردی تقسیم می­شود. نظریه هنجاری در پی عام­ترین اصول اخلاقی است مانند این اصل که ما باید کاری را انجام دهیم که حاصل جمع لذت همه افراد را به حداکثر برساند. در اخلاق هنجاری کاربردی به بررسی و مطالعه پرسش­های اخلاقی در قلمروهای خاصی مانند سقط جنین یا دروغ­گویی پرداخته می­شود. به طور کلی در اخلاق هنجاری به صورت بندی اصول اخلاقی و دفاع از آن­ها پرداخته می­شود و بایدها و نبایدها مطرح می­شوند. فرا اخلاق شاخه بنیادی­تر فلسفه اخلاق است زیرا روش گزینش اصول اخلاقی و عملی ساختن اخلاق هنجاری را بررسی می­کند.[1]فرا اخلاق شامل سه حوزه دلالت شناسی اخلاقی، وجود شناسی اخلاقی و معرفت شناسی اخلاقی است. این سه حوزه به ترتیب به بررسی معنای مفاهیم اخلاقی، واقع نمایی (گزاره اخلاقی حاکی از امری در عالم واقع است) یا عدم واقع نمایی (گزاره اخلاقی حاکی از احساس و عواطف گوینده است) گزاره­های اخلاقی و بحث از وجود معرفت اخلاقی و نحوه آن می­ پردازند.[2]شهودگرایی از دیدگاه­های مطرح در حوزه «فرا اخلاق» است. بنابر شهودگرایی، حقایق عینی در اخلاق وجود دارند که از احساس و اندیشه انسان مستقلند. و گزاره­های اخلاقی از آن حقایق عینی حکایت دارند. اصول بنیادین اخلاق برای فردی که به بلوغ عقلی رسیده باشد بدیهی هستند.[3]شهودگرایی دارای مدعیاتی از قبیل وجود حقایق عینی اخلاقی و بداهت آن­ها، تعریف ناپذیری دست کم برخی مفاهیم اخلاقی، اثبات ناپذیری اصول اخلاقی به معنای تجربی اثبات و شهودی بودن ادراک این اصول است. همچنین شهود را مهم­تر از استنتاج می­دانند و معتقدند شهودات ما مبناهای استدلال­های عقلانی­مان در نظریه­های هنجاری مختلف هستند.

2 – معنای شهود و شهودگرایی در اخلاق
2-1) شهود کردن یک چیز عبارت است از اینکه به طور مستقیم، بدون توسل به استنتاج یا استقرا، به آن دست یابیم.
شهود گرایی در اخلاق بیان می­دارد که ما ظرفیتی برای شهود داریم و برخی از حقایق یا خصوصیاتی که ما شهود می­کنیم به طرز تقلیل ناپذیری اخلاقی هستند.[4]
2-2) ادعای شهودگرایی این است که برخی مردم در باور به اینکه برخی قضاوت­های اخلاقی، درست هستند، به طوری بلا واسطه و غیر استنتاجی موجه هستند. تقریبا همه شهودگرایان مدعی­اند که گروه بزرگی از مردم در باور به مجموعه یکسانی از قضاوت­های اخلاقی، به طوری غیر استنتاجی موجّه هستند؛ مانند اینکه کشتن انسان، دروغ گویی و عهد شکنی بدون دلیل مناسب نادرست است.
شهودگرایان معتقدند که این داوری­ها خودشان به طرزی غیر استنتاجی موجه هستند یا از طریق شهود دانسته شده­اند. همچنین برخی از آنها این داوری­ها را به قوه شهود ارجاع می­دهند، البته نیازی نیست که این قوه چیزی بیش از توانایی شکل دادن باورهای اخلاقی که به طوری غیر استنتاجی موجه هستند، باشد.
اینکه فردی در باور به یک داوری اخلاقی معیّن، به طوری غیر استنتاجی موجه است، به این معنا است که فرد در باور به آن داوری، موجه است، حتی اگر نتواند آن داوری را از اصول یا داوری­های دیگر استنتاج کند و به دست بیاورد. گاهی اوقات چنین باورهایی “خود-موجه” یا “بدیهی” نامیده می ­شوند[5].
2-3) شهود عبارت است از قدرت ذاتی ذهن در دیدن یا مستقیما دریافتن حقایق، بدون توسل به محرک حسی و بدون استنتاج  یا بررسی پیشین.[6]
2-4) به لحاظ ریشه شناسی، شهود به معنای نوعی دیدن است و چنین تعبیر شده است که دیدنی بلاواسطه را فراهم می­ کند. هیچ چیزی بین شناختِ ذهن و موضوع شناخت حایل نمی­شود، ذهن مستقیماً به موضوع شناخت نگاه می­کند، مانند شناختن درد حاصل از ضربه به پا. شناخت چیزی به طور مستقیم و شهودی یعنی آن را در واضح­ترین و کامل­ترین شیوه می­شناسیم. بی واسطه­ گی معیار شناخت شهودی و عامل تشخیص آن از شناخت غیر شهودی است.[7]

نتیجه گیری:
شهودگرایی اخلاقی یکی از دیدگاه­های اصلی و رایج در باب وجود حقایق عینی اخلاقی و مستقل از امیال و خواست انسان است. به طور کلّی، شهود به معنای ادراک بی ­واسطه است. در مورد یک موقعیت و تصمیم ­گیری اخلاقی، شهود یعنی ادراک بی واسطه، بدون تامل و تحقیق، از امر خوب و امر درست. یک تصمیم ­گیری اخلاقیِ شهود شده، برای فاعل اخلاقی، بدیهی می­ نماید.

پی نوشت ها:
[1] – در آمدی بر فلسفه اخلاق معاصر، هری گنسلر، ترجمه مهدی اخوان، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، چاپ اول، 1390. صص5-7
[2] – دباغ، 1388، صص 2-3
[3] – گنسلر، 1390، صص 113-114
[4] – Routledge: 1998: p.853
[5] – becker:2001: p.880
[6] – Blackwell:2004: p.358
[7] – Intuition and inference: DANIEL GREENLEAF THOMSON: 2014. P.339-341

سجاد رحمتی

همچنین ببینید

به بهانه داستان «کبوتر طوق‌دار» ۱

کلیله و دمنه تنها اثر ادبی در جهان باستان است که از حدود هزار و …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *