خانه / تعلیم و تربیت / معنای زندگی

معنای زندگی

کانت معتقد بود: پاره ای از پرسش ها همیشه مبهم و ناگشوده و لاینحل باقی می مانند. نمونه اش جبر و اختیار و حدوث و قدم جهان. دلیلش هم این است که هرچه شما برهان بیاوری که آدمی مجبور است دیگری  هم دلیل می آوردکه آدمی مختار است.
معنای زندگی چه طور؟ آیا می توان قاطعانه حکم صادرکرد که جهان پوچ و بی معناست ‌یا بالعکس، جهان هدف و غرض و غایتی دارد؟
در این یادداشت کوتاه می خواهم بگویم پرسش از معنای زندگی  هم هیچ گاه پاسخ درخور و محصلی پیدا نمی کند. تری ایگلتون هم درکتاب کوچک «معنای زندگی» خودش  گرچه سعی کرده راه حلی  مدرن برای این معضل پیداکند ولی موفق نشده است. کلیت و تمامیت هستی هیچ گاه بر ما پدیدار نمی شود؛ پس هیچ گاه نمی فهمیم هستی معنی و غایتی درخور دارد؟ یا نه؟ دوباره برگردیم به کانت. او می گفت: درباره امور و پدیده های زیباشناختی هم نمی توان حکم کلی صادرکرد، مثلا نمی توان گفت: گل نرگس زیباست، یا زیبا نیست. فقط می توان گفت: گل نرگس برای من زیباست. اگر زمان و مکان و علیت را هم مانندکانت سوبژکتیو بدانیم باید بگوییم در این زمان ‌و در این مکان و به تاثیر از فلان علت من گل نرگس را زیبا می بینم. شما اگر دیوان حافظ را ورق بزنید یک بار شاعر می گوید:
جهان و کار جهان جمله هیچ بر هیچ است
هزار بار من این نکته کرده ام تحقیق
درجای دیگرمی گوید:
دور فلکی یکسره بر منهج عدل است
خوش باش که ظالم نبرد بار به منزل
به نظر می رسد هستی در آنات مختلف بر حافط مختلف پدیدار می شده است. حتی مولانا نیز گرفتار این احوال  و ادوار پارادکسیکال بوده است.
از تناقض های دل پشتم شکست
برسرم جانا بیا می مال دست
اوج این پارادکس ها را در دیوان شمس می توان دید. معنای زندگی هم از همین مقوله است. در یک لحظه، هستی بر ما معنی دار و غایت مند پدیدار می  شود، ‌ و در لحظه دیگر بی معنی و بی غایت. پس همیشه باید گفت: در این زمان و در این مکان ‌و تحت  تأثیر این علل و آن عوامل  هستی بر من بی معنی یا با معنی پدیدار شده است.
حالا می رسیم به دورکیم که  می گفت: شرایط اجتماعی و مناسبات اجتماعی و روح دوران است که اقتضا می کند تا هستی را غایت مند یابی غایت ببینیم. با این حساب همه چیز از سوسیولوژی و جامعه شروع می شود نه از انتولوژی و پرسش های بنیادین. خلاصه این که پرسش از معنای زندگی  پرسشی است همیشگی و لاینحل. پدیدارشناسی اجتماعی و پدیدارشناسی فلسفی توامان به ما کمک می کنند تا بفهمیم در این لحظه هستی بر ما چگونه پدیدار شده است.

  مجتبی بشردوست

همچنین ببینید

حافظ و سهروردی (1)

از شمن‌های آسیای مرکزی و آلتایی تا اهالی کاهونا در اقیانوس آرام و بومیان قاره‌های …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *