من و مسعود کنار پنجره نشسته بودیم، و داشتیم تندتند جریمه ی بی نظمی ها و شلوغ کاری ها خودمان را می نوشتیم. معلم گفت: به بیرون نگاه نکنید! مشقتان را بنویسید. مسعود گفت: ببین! ببین! همه ی مردم دارند توی قبرستان جمع می شوند چه خبرشده؟ مدرسه ی ما …
ادامه نوشته »اباحیه
لغت نامه دهخدا (1377): اباحیه . [ اِ حی ی َ ] (ع ص نسبی ، اِ) جماعت ملحدان، که چیزی را حرام و ناروا ندانند. دانش نامه دانش گستر (1389): گروههایی که برخی اعمال خلاف شرع را مباح پندارند. اِباحه در لغت بهمعنای اجازهدادن و در اصطلاح، بهمعنای مباحشمردن …
ادامه نوشته »