جهان، مملوّ از پدیدار های گوناگون است. این پدیدار ها، ماهیت هایِ موجودی هستند، که جهان ما را شکل داده اند. به این معنی که می توانیم درباره هریک از آنها جمله ای بسازیم و بگوییم: «این موجود است.» مانندِ «خورشید، موجود است.» «نور، موجود است.»، «فوتون، موجود است.»، «فوتون، …
ادامه نوشته »به بهانه «مست عشق» (۲)
«مست عشق» داستان خطی و سرراستی ندارد و با فلشبکهای شرحهشرحه، به جای آغاز، از پایان حکایت میشود و…
به بهانه «مست عشق» (1)
پل ریکور میگفت: «بعضی از ملتها دچار تورم خاطرهاند» (به نقل از دکتر بشردوست،سودای حقیقت) و اگر ما…
مشاوره فلسفی
کسی که راه خرد را در پیش نگیرد، سالم و صالح و بسامان نمی شود، و کسی که راه علم را نپوید، به مرتبه عق…
“می باشد” یا “است”؟!
در هر زبانی، کلماتی وجود دارد که حاکی از مفهومِ “وُجود” و “هستی” است. این کل…
به بهانه نقد «کبوتر طوقدار» ۲
از آرمان تا واقعیت خانم باربارا تاکمن، مورخ و متفکر آمریکایی، میگوید:حاکمان در عرصه حکومت، همیشه بر…
نوشته های تازه
کار ِ فلسفه
کارِ فلسفه آزردنِ حماقت است.[1] وقتی کسی میپرسد: فلسفه چه فایده ای دارد؟ پاسخ باید پرخاشگرانه باشد، زیرا پرسش، کنایه آمیز و نیشدار است. فلسفه در خدمت دولت یا دین نیست. این دو دغدغه های دیگری دارند. فلسفه، در خدمت هیچ قدرتِ مستقری نیست. کارِ فلسفه، ناراحت کردن است. فلسفه …
ادامه نوشته »دنیای سوفی
کتابِ “دنیای سوفی”، اثر یوستین گُردر، نویسنده نروژی است. “دنیای سوفی“، رمانی درباره تاریخ فلسفه است. میتوان با خواندن آن، از تاریخ فلسفه و سخن های مهم فیلسوفان بزرگ آگاهی یافت. داستانِ مندرج در این کتاب، متناسب با رویدادها و آراء رایج در هر دوره تاریخی و فلسفی پیش می …
ادامه نوشته »آیا انسان ماشین است؟
این پرسش در دوره های جدید، برای فیلسوفان، بیشتر مطرح بوده است. در دهه یِ 1620 میلادی، مجسمه های سنگی اوج تکنولوژی بودند. اگر کسی به آنها نزدیک می شد، تکان می خوردند، یا بر روی رهگذران، آب می پاشیدند. رنه دکارت (1596 – 1650)، فیلسوف فرانسوی، با تأمل به …
ادامه نوشته »شخصیت (پرسونالیتی) چیست؟
واژه ی پرسونا در یونان باستان به صورتک هایی اطلاق میشد که بازیگران تئاتر بر صورت خود قرار میدادند تا در آن صورت بتوانند به خوبی در کالبد کاراکتر مورد نظر حضور پیدا کنند. نقش باید اینگونه اجرا میشد (واژه پرسونالیتی زاییده این جریان است). درواقع صورتک ها چیزی غیر …
ادامه نوشته »عدد و وجه تسمیه آن
عدد، کمیتِ منفصل است. فیلسوفان، کمیت را به دو قسمِ متصل و منفصل تقسیم می کنند. “خط”، “سطح”، “جسم تعلیمی” (حجم) و “زمان”، کمیت متصل اند، و “عدد” کمیت منفصل. ابن سینا در تعریف عدد می گفت: «عدد، مجموعه ایی مرکب از واحدهاست.»[1] طبق این تعریف، “یک”، جزء اعداد نمی …
ادامه نوشته »