“فلسفه سیاسی”، از یکسو با “علوم اجتماعی” مرتبط است، و از سوی دیگر با علم اخلاق. “علوم اجتماعی”[1] مجموعه دانش هایی است که چگونگی رفتار و اعمال افراد و گروهها و علل و دلایلِ آنها را بررسی می کند. “علوم اجتماعی” شاملِ دانش هایِ جامعهشناسی، اقتصاد، انسانشناسی، علوم سیاسی و …
ادامه نوشته »فلسفه سیاسی (1)
تعریفِ دقیقِ “فلسفه سیاسی” کار دشواری است. برخی “فلسفه سیاسی” را فاقد موضوع می دانند، و دشواریِ تعریفِ آن را به همین سبب می پندارند. فلسفه سیاسی دو کار انجام می دهد: (الف) سازمان های اجتماعی و نهادهای سیاسیِ گذشته و کنونی را شرح و توصیف می کند. (ب) ارزش …
ادامه نوشته »فلسفه سیاسی
فلسفه سیاسی (political philosophy) را به صورت های مختلفی تعریف کرده اند. تعاریف زیر از آن جمله اند: الف – غرض عمده و اصلی فلسفه سیاسی از طرفی شرح و وصف سازمان های اجتماعی گذشته و کنونی است، و از طرف دیگر تعیین ارزش آن سازمان ها. از جهت نخست …
ادامه نوشته »اخلاق؛ علم اخلاق؛ علم اخلاق از دیدگاه “طاش کبری زاده”
علم اخلاق شاخه ای از فلسفه عملی به حساب می آید. دیگر فروع این شاخه «تدبیر منزل» و «سیاست مدن» می باشد. “طاش كبرى زاده” (م 968) در کتاب “مفتاح السعادة و مصباح السيادة” در تعریف علم اخلاق می نویسد: «هو علم يُعرَفُ منه أنواع الفضائل.» [آن دانشی است، که …
ادامه نوشته »