مدت کوتاهی است که نظریه دانی و نظریه خوانی در ایران رواج یافته است. خیلی زود این نظریه خوانی و نظریه دانی تبدیل به نظریه پرستی هم شد. روشنفکران ما چنان که روزگاری ستایشگر سوسیالیسم روسی بودند، بعد ستایشگر لیبرالیسم و نئولیبرالیسم شدند، این بار ستایشگر نظریه های ادبی شدند. …
ادامه نوشته »فلسفه سیاسی (2)؛ فلسفه سیاسی و “علوم اجتماعی” و “اخلاق؛ موضوعات و مسائل فلسفه سیاسی
“فلسفه سیاسی”، از یکسو با “علوم اجتماعی” مرتبط است، و از سوی دیگر با علم اخلاق. “علوم اجتماعی”[1] مجموعه دانش هایی است که چگونگی رفتار و اعمال افراد و گروهها و علل و دلایلِ آنها را بررسی می کند. “علوم اجتماعی” شاملِ دانش هایِ جامعهشناسی، اقتصاد، انسانشناسی، علوم سیاسی و …
ادامه نوشته »جامعه شناسی فلسفه
“فلسفه” و “علم” پدیده ای اجتماعی هستند. منظور از “فلسفه” و “علم” فعالیتی معرفت شناسانه است که سعی می کند ابعاد مختلفی از جهان و هستی را دریابد. پیدایش، رشد و تکامل و پارادایم های این دو تحت تأثیر شرایط اجتماعی و محیطی و تاریخی جوامع می باشد. وجود برخی …
ادامه نوشته »شاخه های فلسفه
فلسفه به طور سنتی به چند شاخه تقسیم می شود: متافیزیک ماهیت و مفهوم نهایی جهان را بررسی می کند. منطق با قوانین استدلال معتبر در ارتباط است. معرفت شناسی ماهیت دانش و روند شناخت را بررسی می کند. اخلاق با مسائل رفتار درست در ارتباط است. زیبایی شناسی تلاش …
ادامه نوشته »