خانه / قلمرو های فلسفه / فلسفه سیاسی / جامعه؛ زندگی اجتماعی؛ دیدگاه فخر رازی

جامعه؛ زندگی اجتماعی؛ دیدگاه فخر رازی

انسانها بیشتر عمرشان را در گروهها زندگی می کنند؛ آنها به عنوان اعضای خانواده، ساکنان یک محله یا شهر، اعضای یک گروه خاص اجتماعی یا اقتصادی و یا مذهبی و قومی نیز به عنوان شهروندان یک ملت با یکدیگر رابطه دارند.
انسانها حتی اگر خودشان هم آگاه نباشند که اعضای یک گروهند، باز به شیوه هایی فکر و عمل می کنند که دست کم بخشی از آنها را عضویت در گروه تعیین می کند.
نوع لباسی که آدمها می پوشند، نوع خوراک و نحوه خوردن آنها، عقاید و ارزشهایشان و رسومی که رعایت می کنند، همگی تحت تأثیر عضویت آنان در گروههای گوناگون می باشند.
به تعبیری دقیق تر: رفتار انسان ها مطابق شخصیت آنهاست، و شخصیت انسان ها در متن گروه و اجتماع شکل می گیرد.
حال این سؤال مطرح می شود که: چرا انسان زندگی اجتماعی را انتخاب می کند؟
در پاسخ به این سؤال نظرات مختلفی به وجود آمده است.
قدما، انسان را “مدنی الطبع” می دانستند.
امروزه برخی ریشه های این “انتخاب” او را در DNA جستجو می کنند.
بدین گونه نظرات مختلفی در این راستا وجود دارد.
امام فخر رازی (م 606) نظر قدما را تبیین می کند، و آن را تفصیل می دهد.
وی در توضیح عبارت: «انسان مدنی الطبع است.» می نویسد: «انسان مدنی الطبع است، زیرا مصالح او جز با زندگی اجتماعی انتظام نمی یابد.»
آنگاه مصالح را به دو دسته تقسیم می کند: اصول و فروع.
مصالح اصول عبارتند از: زراعت، بافندگی، بناء بیوت و حکومت. زیرا انسان به ناچار نیازمند غذائی است که بخورد، لباسی است که بپوشد، و بنائی است که در آن بنشیند. این مصالح حاصل نمی شود، با اجتماعی که در آن هم نوعانش جمع شوند، و هریک به امر مهمی بپردازند. در این صورت مصالح همه به وسیله همه حاصل می شود.
گاهی این انتظام به تزاحم می انجامد. بنابراین ناگزیر می بایست شخصی باشد که ضرر بعضی را از برخی دیگر دفع کند، و او همان حاکم است. از این رو ثابت شد که مصلحت عالم جز با این چهار حرفه به دست نمی آید. فخر رازی این مطلب را در کتاب مفاتیح الغیب خویش بسط داده است.

 مسعود تلخابی

همچنین ببینید

آزادی

بالندگی و رشدِ خرد و اندیشه، بدون “آزادی” ناممکن است. آزادی یک “حق” است؛ حق …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *