خانه / قلمرو های فلسفه (صفحه 20)

قلمرو های فلسفه

شَک ‌گرایی (scepticism/skepticism)

شَک‌گرایی (scepticism/skepticism) یا شکاکیّت مکتبی فلسفی است، که به دست پیرون الیسی (Pyrrho of Elis) در قرن ۴ ق.‌م در یونان بنیاد شده است. سوفسطائیانی همچون پروتاگوراس (Protagoras) و گورگیاس (Gorgias) از پدران این آیین بودند که در برابر تناقض‌های موجود در فلسفه‌ها، امکان دستیابی به حقیقت و یقین ما …

ادامه نوشته »

سؤال / پرسش

برای انسان در سطح گسترده ای مسأله طرح می شود. سؤال، از ابهامات موجود در یک شیئ بر می خیزد. سنخ این ابهامات قابل احصاء است. می توان آنها را شمرد. وقتی با یک شیئ مبهمی مواجه می شویم می توانیم بپرسیم: این چیست؟ / آیا هست؟ بدین معنی که …

ادامه نوشته »

جهان / عالم؛ کلمه عالم

«عالَم» اسم جمع است، و مفردی از لفظش ندارد. جمع آن «عالمين» می آید. در مبدأ اشتقاق این کلمه دو قول وجود دارد: قول اول: مشتق از عِلم (دانایی) است. مبتنی بر این مبدأ اشتقاق، کلمه «عالم» را می شود چند گونه معنی کرد: الف – فیض کاشانی می گوید: …

ادامه نوشته »

اخلاق؛ علم اخلاق؛ علم اخلاق از دیدگاه “طاش کبری زاده”

علم اخلاق شاخه ای از فلسفه عملی به حساب می آید. دیگر فروع این شاخه «تدبیر منزل» و «سیاست مدن» می باشد. “طاش كبرى زاده” (م 968) در کتاب “مفتاح السعادة و مصباح السيادة” در تعریف علم اخلاق می نویسد: «هو علم يُعرَفُ منه أنواع الفضائل.» [آن دانشی است، که …

ادامه نوشته »

جهان؛ دیدگاه های سه گانه درباره جهان

وقتی از جهان (Universe) سخن می گوییم، منظورمان فضا و تمام آن چیز هایی است که در آن قرار گرفته است، از کره زمین و منظومه شمسی و ستارگان و کهکشان ها و ….. درباره جهان پرسش های متعددی مطرح می شود. از آن جمله است: آیا جهان با تمام …

ادامه نوشته »

فضیلت؛ فضیلت انسان از دیدگاه ارسطو؛ اعتدال

ارسطو در تعریف “فضیلت انسان” گوید: ملکه ای که انسان را خوب می سازد و به تبع آن اعمال خاص او را نیکو می گرداند و چنین ویژگی، آن هنگام تحقق می پذیرد که انسان در افعال و انفعالاتش «حدّ وسط» را رعایت کند. فضیلت بر دو نوع است: فضیلت …

ادامه نوشته »

پیرون / پیرهون؛ پدر شکاکان

پیرون به سال 360 در الیس متولد شد. همراه قشون اسکندر به هند رفت، و در آنجا در مکتب مرتاضان درس خواند. شاید از همانجا چیزی از فلسفه شک را، که با نام او همراه است، هدیه آورد. پس از بازگشت به الیس در نهایت فقر به تدریس فلسفه پرداخت. …

ادامه نوشته »

آپیرون (Apeiron)/ مبدء نخستین جهان؟

پیرامون ما را اشیاء زیادی فرا گرفته است. آیا این همه از “شیئ واحد”ی برخاسته اند؟ یا نه؟ آیا این کثرات به وحدتی قابل ارجاع هستند؟ این پرسشی است که همواره ذهن فیلسوفان را درگیر کرده است. یکی از فیلسوفانی که به این پرسش پاسخ داده است، “انکسیمندرس” (Anaximander) می …

ادامه نوشته »

وحی؛ پدیده وحی: تصویرها و ابهام ها

ابن فارس (م 395) در تببین کلمه وحی می نویسد: «الْوَاوُ وَ الْحَاءُ وَ الْحَرْفُ الْمُعْتَلُّ: أَصْلٌ يَدُلُّ عَلَى إِلْقَاءِ عِلْمٍ فِي إِخْفَاءٍ أَوْ غَيْرِهِ إِلَى غَيْرِكَ.» [معنی اصلی وحی عبارتست از: القاء علم به صورتِ پنهانی یا غیر پنهان به دیگری.] آنگاه معانی فرعی آن را بر می شمارد …

ادامه نوشته »

حوزه فلسفی زنجان؛ از اواسط قرن سیزدهم هجری قمری تا نیمه دوم قرن چهاردهم

مقدمه: در زنجان از اواسط قرن سیزدهم هجری قمری تا نیمه دوم قرن چهاردهم حوزه علمیه پر رونقی وجود داشت. در این حوزه، علوم عقلی، در کنار علوم نقلی تدریس و تحصیل می شد. حوزه علوم عقلی و فلسفی زنجان را در این ایام به سه دوره می توان تقسیم …

ادامه نوشته »