ذهن بی خانمان

بحث درباره مدرنیته (modernity) و مدرنیزاسیون (modernization) گویا هنوز به پایان نرسیده است. پست مدرن ها هم نتوانستند این بحث را خاتمه یافته تلقی کنند. از میان کتاب های خوب مربوط به نوسازی، ‌نوسازی زدایی (d-modernization) و نوسازی ستیزی (counter -modernization) کتاب «ذهن بی خانمان» اثر پیتر برگر، بریجیت برگر و هانسفرید کلنر هنوز خواندنی است.
ذهن بی خانمان (the homeless mind) مبتنی است بر یک تفسیر خاص از مدرنیته. تفسیری که تاکید می‌کند بر ایده پیشرفت (idea of progress) و فن باوری (technologism) و اکونومیسم و دیوان سالاری (bureaucracy).
نویسندگان  حتی به ما می گویند: «مسلما سرمایه داری نیرویی بسیار عمده اما-نه تنها نیرو-در ایجاد مدرنیته بوده است». (ذهن بی خانمان ترجمه محمد ساوجی ص ۱۰۷).
بخش آخر کتاب هم درباره جوامعی است که در برابر نوسازی مقاومت می کنند.
ضعیف ترین بخش کتاب بخش «مدرنیته و ناخشنودی هایش» است، و جالب ترین بخش آن نیز بخش «منسوخ شدن آبرو» است. این بخش هرچند تازگی دارد اما کم و کوتاه و گنگ نوشته شده.
آبرو به ویژه آزرم در جهان سنت چه نقشی دارد؟ و در جهان جدید چگونه و چرا منسوخ شده؟ این نسخ آزرم  آیا  فقط ملازمت با سرمایه داری دارد؟ یا با فن سالاری و بروکراسی و حتی استعمار  نیز نسبتی دارد؟ مقاومت در برابر مدرنیته هم به یک شکل نبوده و نیست. کنفرانس باندونگ ‌و اقدامات نهرو و سوکارنو و عبد الناصر نیز تنها رویکرد مقبول در آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین نبوده و نیست. زیرا همه کسانی که در برابر مدرنیته مقاومت کردند یا به نقد آن پرداختند انگیزه یکسانی نداشتند و ندارند. چیزی که در این کتاب غایب است این است که پاره ای از روشنفکران جهان سوم، مدرنیته  را مساوی با  تجدد آمرانه و سرمایه داری و گاه مساوی و ملازم با خود استعمار گرفته اند. همین عدم تفکیک ها ست که باعث شده که جلوه ها و جریان های گونه گونی از دل سنت گرایی و بنیادگرایی و ارتجاع در جهان سوم، تولید و تکوین و رواج پیداکنند، و هنوز هم طرفدارانی داشته باشند. به نظر می ‌رسد که درباره مدرنیته و ریشه ها و میوه ها و مظاهرش، همچنان می توان تحقیق بهتری کرد. «ذهن بی خانمان» به ما می گوید: «اگر بتوان نوسازی را وضعیت بی خانمانی فرد توصیف کرد سوسیالیسم را هم می توان وعده خانه جدید فرد دانست.» (همان ص ۱۳۹). این سخن گرچه جالب است و تازگی دارد اما آنجا که نویسندگان کتاب سوسیالیسم را مساوی با جماعت گرایی و دعوت به جماعت اولیه (primary community) می دانند(ص ۱۶۸)می توان با نویسندگان کتاب چون و چرا هم کرد.

مجتبی بشردوست

همچنین ببینید

به بهانه نقد «کبوتر طوق‌دار»‌ ۲

از آرمان تا واقعیت خانم باربارا تاکمن، مورخ و متفکر آمریکایی، می‌گوید:حاکمان در عرصه حکومت، …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *