خانه / نوشته های تازه / تحلیل فلسفی “عمل” (action) – معرفی و مسائل اصلی

تحلیل فلسفی “عمل” (action) – معرفی و مسائل اصلی

یک تفاوت مهم بین فعالیت[1] و انفعال[2] وجود دارد: آتش نسبت به چوب زمانی که آن را می سوزاند فعال است (و چوب نسبت به آتش منفعل است). در فعالیت، تفاوت مهمی نیز بین اعمال جانداران و فعالیت‌های موجودات غیر زنده مانند آتش وجود دارد: وقتی مورچه‌ها لانه می‌سازند، یا گربه‌ای پرنده ای را پنهانی دنبال می کند، معنایی که در فعالیت آنها است در فعالیت آتش نیست. سرانجام، سنت دیرینه ای در فلسفه وجود دارد که حداقل به افلاطون و ارسطو بر می گردد که تمایز مهمی را، بین اعمالی که حیوانات (غیر بشری) به طور کلی قادر به انجام آن هستند و انواع خاصی از اعمال عمدی انسان، تشخیص می دهد، مانند رفتن به فروشگاه، تماس تلفنی، اعتراض به بی عدالتی، یا بافتن ژاکت. این دیدگاه سنتی، گروه اخیر را به عنوان مظهر عملی ظرفیت های عقلانی ما می داند.
اگر چه این مدخل تا حد زیادی از تمرکز بر کنش ارادی انسان به عنوان تجلی عقل پیروی می کند، اما ما از همان ابتدا نشان می دهیم که سنت های فلسفی دیگری وجود دارد که این فرض را زیر سؤال می برد. به عنوان مثال، فیلسوفان ژاپنی (و همچنین بودایی) امکان عمل بدون نیاز به خود را مورد بحث قرار داده اند(Kasulis 2019, section 5.3). و با یک خوانش دائود جینگ، عالی ترین اَشکال عاملیت انسانی، به نوعی، فراتر از عقل است. این یکی از راه‌های درک ایده  wuwei* یا مفهوم «ناکنش» است، که روشی ایده‌آل از عمل را توصیف می‌کند که نه ناخودآگاه و نه غیرارادی است، نه هدفمند یا هدف‌گرا (cf. Hansen 2020, section 9.4 and Wong 2021, section 4.1). به طور مشابه، فصول درونی ژوانگزی ممکن است دیدگاهی از فعالیت انسان را به عنوان فراتر از فکر و عقل ارائه دهد. قصاب، با توقف فکر کردن در مورد عمل خود (با شدت ضربه زدن)، به نظر می رسد به چنان سطح عالی از هماهنگی با فعالیت خود دست می یابد که نیاز به تلاش را از بین می برد (3.2). به یک خوانش، ژوانگزی یک تفسیر غیرادراک‌محور از مهارت ارائه می‌دهد که شباهت‌هایی با تفسیر دفاع شده توسط دریفوس و دریفوس (2004) به عنوان بالاترین شکل تخصص (ایوانهو 1993) دارد. در خوانش رادیکال‌تر، فصل‌های درونی شکل بالاتری از مهارت را ارائه نمی‌دهند، بلکه مفهوم رادیکال‌تر، دائو (راه)، مهارت مخالف را ارائه می‌کنند (Schwitzgebel 2019)
درباره “عمل” سؤال های مختلفی مطرح می شود. سؤالات زیر از آن جمله اند:
“عمل” چیست؟
[آیا عمل عمدی و ارادی در ذیل قانون علیت قرار می گیرد؟] یک روایت کلاسیک، عمل ارادی را از نظر علیت بررسی می کند. این روایت، با کار دونالد دیویدسون[3] مرتبط است.
[برخی از عمل های انسان مبسوط و گسترده است. منظور از “عمل های مبسوط” فعالیت‌هایی است که بیش از یک لحظه زمانی برای انجام دادن نیاز هست.] این اعمال چه چالش هایی را برای نظریه هایی که “اعمالِ لحظه ای و نقطه ای” را تبیین می کنند به وجود می آورد؟ در آثار مایکل براتمن به این چالش ها و واکنش هایی که در برابر آنهاست پرداخته شده است.
“دانش عملی”[4]، چه معنایی دارد؟ الیزابت آنسکوم[5] در این باره تبیینی ارائه می کند. این تبیین، به عنوان مبنایی برای مهم ترین توضیح، رقیب نظریه های علّی عمل کرده است.
چه پرسش هایِ بنیادینی درباره “وجود شناسیِ عمل”[6] مطرح می شود؟ [آنتولوژی عمل به بررسی اصول و قواعد عملیاتی و فرایندهایی که در جریان انجام یک فعالیت یا عمل قرار می‌گیرند، می‌پردازد. به عبارت دیگر، “آنتولوژی عمل” به مطالعه ساختار و خصوصیات عملکرد و اجرای فعالیت‌ها می‌پردازد. این آنتولوژی در حوزه فلسفه، روانشناسی، مهندسی صنایع و علوم کامپیوتر قرار دارد.] آیا عمل یک هدف ساختاری دارد؟ چیزی که صرفاً به دلیل ارادی بودن آن را هدف قرار می دهد؟
آیا “ترک فعل ها”[7] (عدم انجام عمل) نیز عمل هستند و در صورتی که هستند، چگونه توجیه ها و تبیین های مختلف با آنها سازگار می‌شوند.
آیا حیوانات می توانند دانسته، عمداً و قصداً عملی انجام دهند؟ یا خیر؟

پی نوشت ها:
[1] – activity
[2] – passivity
[3] – Donald Davidson
[4] – practical knowledge
[5] – Elizabeth Anscombe
[6] – ontology of action
[7] – omissions

منبع:

https://plato.stanford.edu/entries/action

ترجمه و نگارش: سجاد جم نژاد

همچنین ببینید

به بهانه نقد «کبوتر طوق‌دار»‌ ۲

از آرمان تا واقعیت خانم باربارا تاکمن، مورخ و متفکر آمریکایی، می‌گوید:حاکمان در عرصه حکومت، …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *