خانه / قلمرو های فلسفه / معرفت شناسی (صفحه 4)

معرفت شناسی

طور ماوراء عقل

جهانی كه ما در آن زندگی می كنیم به اعتباری به دو بخشِ “غیب” و “شهادت” تقسیم می شود. عالم شهادت آنست كه ما می توانیم به وسیله حواس چندگانه ظاهری خویش درك كنیم. “غیب” بخشی است که پنهان از حواسِ ماست. در اینجا دو مسأله مطرح می شود: 1) …

ادامه نوشته »

تجربه

کلمه “تجربه” و مشتقات آن مانند “مُجرِّب”و “مُجَرَّب” و “مجرِّبات” پیوسته در حوزه های مختلف به کار می رود. مطالب زیر نکته هایی درباره این کلمه است: 1 – طریحی در مجمع البحرین نوشته است: «”مُجَرِّب” به کسی می گویند که چوبی را به دندان می گیرد، و می فشارد، …

ادامه نوشته »

ذهن و موجودات ذهنی

ذهن چون ظرفی است که موجودات ذهنی (محسوسات، مخیلات، موهومات، معقولات و …) در آن قرار می گیرند. این موجودات ذهنی از سه فرض خارج نیستند: فرض اول: برای تک تک آنها “مابازاء”ی در عالم خارج باشد. فرض دوم: برای هیچکدام از آنها “مابازاء”ی در خارج نباشد. تنها راه آگاهی …

ادامه نوشته »

تفاوت ذهن ها و ساختارهای آن ها

“موجودات ذهنی” در ذهن ها به صورت های مختلفی با هم ترکیب می شوند، و نظام ها و ساختارهای متفاوتی به وجود می آورند. چه اسباب و عللی مُوجب پیدایش ساختارهای ذهنی می گردند؟ آیا “تنظیم و ترتیب موجودات ذهنی” فرایندی خودآگاه است که ذهن خود طی می کند؟ آیا …

ادامه نوشته »

کیفیت تجمع “موجودات ذهنی” و ساختار ذهن

کیفیت تجمع “موجودات ذهنی” را در ذهن چند گونه می توان فرض کرد: اول: موجودات ذهنی بدون هیچ ارتباطی با هم دیگر در کنار هم در ذهن انباشته شده باشند. دوم: موجودات ذهنی مرتبط به هم دیگر در ذهن چون یک ساختار باشند. این ارتباط خود می تواند دو گونه …

ادامه نوشته »

وجود ذهنی و موجودات ذهنی

انسانِ فاقدِ ذهنِ علمی و فلسفی چنین گمان می کند که در مواجهه با جهان، به خود اشیاء نائل می شود. او متوجه نیست که چیزی به نام “علم” واسطه ميان او و آن موجود است. ما هیچ وقت به خودِ اشیاء خارجی واصل نمی شویم. از این رو ناچار …

ادامه نوشته »

مسأله آگاهی

آگاهی (Consciousness) در ساده ترین تعریفش عبارتست از: «ادراک (sentience) وجود بیرونی و درونی، و اطلاع (awareness) از آن دو.» فیلسوفان و دانشمندان قرن هاست که درباره “آگاهی” مطالعه می کنند. ایشان در این زمینه تجزیه ها و تحلیل ها، تعریف ها و توضیح های فراوانی ارائه کرده اند، و …

ادامه نوشته »

بدیهی و نظری

فیلسوفان علوم و معارف بشری را به “تصور” و “تصدیق” تقسیم می کنند. آنگاه می گویند: تصورات و تصدیقات بر دو گونه اند: “کسبی و نظری”، “ضروری و بدیهی”. ذهن انسان “کسبیات” را به واسطه ترکیب بدیهیات به دست می آورد. از این رو ناچار باید علوم بدیهی نخست در …

ادامه نوشته »

مسأله واقعیت

آيا در خارج از وجود ما جهانى وجود دارد؟ يا آنچه را مى‏ بينيم همانند رؤياهايى است كه در حال خواب در نظر مجسم مى‏ شود، و جهان خارجى خواب و خيالى بيش نيست؟! در پاسخ به این سؤال، فلاسفه به دو گروه تقسيم شده ‏اند: 1- رئاليست‏ها 2- ايده …

ادامه نوشته »

“معرفت” و تفاوت های آن با “علم”

برخی از اهل لغت “معرفت” و “عرفان” را با “علم” مترادف دانسته اند. ابن سیده می نویسد: «العِرْفانُ: الْعلم.» آنگاه می نویسد: «و ینفصلان بتحدید لَا یلِیق بِهَذَا الْكتاب.» [«علم» و «معرفت» با نگاه دقیق تری از هم جدا می شوند که شرح آن مناسب این کتاب نیست.] ابن منظور …

ادامه نوشته »