خانه / تعلیم و تربیت / فلسفه ورزی در کلاس های علوم و ریاضیات
فلسفه برای کودکان

فلسفه ورزی در کلاس های علوم و ریاضیات

در حالی که مفهوم جامعه تحقیق بر اساس گفت و گو، بخشی جدایی ناپذیر از فلسفه برای کودکان است، این مفهوم در کلاس های ریاضیات و علوم کمتر رواج دارد. در این کلاس ها معمولاً تا جایی که ممکن است، تأکید بر انتقال اطلاعات واقعی به صورت دقیق و کامل است. بچه ها انتظار دارند معلم به آن ها بگوید که جواب درست سؤال چیست و معلمان انتظار دارند که بچه ها پاسخ آن را تکرار کنند. فرصت کمی برای عدم اطمینان، پرس و جو و گفت و گو وجود دارد. بحث و گفت و گوها غالباً بین دانش آموزان منحصر به فرد و معلم است، اما در بین خود دانش آموزان نیست. این سبک تدریس نوعی از فشارهایی که بسیاری از کودکان آن را بسیار طاقت فرسا می دانند، ایجاد می کند. علاوه بر این، این نگاه را تقویت می کند که ریاضیات و علوم به عنوان رشته های تحصیلی بسیار انتزاعی، جدا از واقعیت و غیرقابل تحمل هستند. دانش آموزان با این فکر که برای همه چیز پاسخی از پیش تعیین شده درست و غلط وجود دارد و جایی برای کشف نیست، کلاس را ترک می کنند. از این رو طرفداران آموزش علوم سازنده و فلسفه در کلاس های علوم و طرفداران فعالیت های مدل سازی در کلاس های ریاضی مانند «جی.کازر» و «آر.برومئو فری» راه هایی را برای غنی سازی تدریس در کلاس های سنتی به منظور ترویج سازندگی دانش توسط کودکان و درک مفهومی بهتر در علم و ریاضیات، پیشنهاد دادند.

اگر چه فلسفه ورزی و مدل سازی ریاضی در محتوای مسائلی که به آن ها می پردازند، با هم متفاوت هستند، هر دو روش شامل حل مسأله از طریق گفت و گو در گروه های کوچک هستند. به خاطر همین شباهت، این تمرین در زمینه فلسفه می تواند اثر تقویت کننده ای در فعالیت های مدل سازی داشته باشد. «دی.میروالت» دلایل مختلفی را ارائه کرده است که چرا فلسفه ورزی می تواند درک دانش آموز را در طول فعالیت های مدل سازی تقویت کند. اولاً مسأله انتخاب شده برای مدل سازی ریاضی، مانند مسائلی که هنگام فلسفه ورزی با کودکان مطرح می شوند، در یک زمینه روایی, داستانی پیچیده و جاسازی شده اند و دقیقاً مانند حل مسائل فلسفی، حل آن ها نیاز به تأمل عمیق معلم و دانش آموزان دارد. ثانیاً، روش حل مسأله و مهارت های به کار رفته در هر دو روش، از جمله یادگیری مشارکتی و گفت و گو، تفکر و استدلال تحلیلی، تأمل انتقادی بر جهان بینی، تخیل و تفکر خلاق یکسان است. سوماً، از آن جا که هم مدل سازی و هم فلسفه ورزی با کودکان به سمت مشکلات روزمره و سؤالاتی که برای کودکان جالب است، سوق می یابد، یادگیری معنادارتر می شود. البته فلسفه ورزی مستلزم آن است که معلم بیش از یک آموزش دهنده، نقش جدیدی از یک مربی را برعهده بگیرد.

منبع:

http://journal.viterbo.edu/index.php/atpp/article/view/1105/917

مترجم: سهیلا جعفری

همچنین ببینید

دو شیوه ی زیست

در این جستارِ کوتاه می خواهم دو نگرش فلسفی و دو شیوه ی زیست متفاوت …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *