آیا ما میتوانیم تغییرات معنیداری در مغز و فعالیتهایِ مغزمان ایجاد کنیم؟
پاسخ این سؤال مثبت است. تغییرات ساده در زندگی روزمره میتواند مغز ما و عملکرد آن را تغییر دهد. با ایجاد تغییرات در بخشهایی از زندگی روزانه می توان ارتباطهای حیاتی و مهم داخل مغز را تقویت کرد و در ادامه این روند ذهن سالمتری داشت. مغز ما قابلیت شگفتانگیزی در تطابق، یادگیری و رشد دارد.
مغز ما ذاتا منعطف است، و خاصیت انعطافپذیری دارد یعنی قابل تغییر است، و میتواند تغییر کند. این خاصیت را “نوروپلاستیسیته”[1] می گویند. “نوروپلاستیسیته”، یا “انعطاف پذیری عصبی”، توانایی شبکه های عصبی در مغز برای تغییر از طریق رشد و سازماندهی مجدد است. زمانی است که گویی مغز دوباره سیمکشی میشود تا به گونهای عمل کند که با عملکرد قبلی آن متفاوت است.[2] «مغز حتی در بدترین شرایط به ترمیم خود کمک میکند. ما با توانبخشی سلولهای عصبی میتوانیم بهبود را سریعتر کنیم.»[3] ما تا حدی قدرت آن را داریم که بعضی از این تغییرات را کنترل کنیم.
دلایل بسیار زیادی برای تقویت مغز وجود دارد: این کار میتواند در تأخیر یا جلوگیری از بیماریهای تحلیل دهنده مغز، مانند آلزایمر و دمانس تأثیر داشته باشد. توانایی های شناختی و ادراکی ما را افزایش دهد. باعث سلامت روانی ما شود. کیفیت زندگی ما را بهبود بخشد. وضعیت بدنی و مغزی ما را بهتر کند.
خاصیت پلاستیسیتی مغز در سنین مختلف یکسان نیست. مغز یک نوزاد در سالهای اول رشد خود، خاصیت پلاستیسیتی بسیار بالایی دارد. در این دوران، مغز پر فعالیت است. مدارهای جدید بین نورونها و شبکههای جدید داخل مغزی با سرعت فوقالعاده زیادی ایجاد میشوند. نوزادان در حال یادگیری محیط اطراف خود هستند. در این دوران می توان روشهای درمانی مفیدی برای نوزادان بیمار به کار برد. در برخی از کشورها، آزمایشگاهی برای نوزادان تأسیس کرده اند، تا رشد نوزادان را در 18 ماه آغاز زندگی زیر نظر داشته باشند. هدف این مؤسسه و آزمایشگاه، اینست که بتوان نشانههای اختلالات یادگیری را در نوزادان، قبل از آنکه آشکار شوند، تشخیص داد. تشخیص زودتر این اختلالات، می تواند آنها را در درمان آنها در این دوران یاری کند. همه این کارها بر بالا بودنِ خاصیت پلاستیسیتی مغز در دوران نوزادی مبتنی است. بر این اساس می توان تغییرات مطلوبی در مغز ایجاد کرد، و اختلالات را درمان نمود. [4]
کارهایی هست که مغز انسان ها را به نحو مطلوبی تغییر می دهد:
1 – یادگیری مهارت های جدید، زبان جدید و دانش جدید
آموختن مهارتهای جدیدی که مورد علاقه است، میتوانید خاصیت پلاستیسیتی مغز را بالا ببرد. مانند نواختن یکی از آلات موسیقی، فراگرفتی دانشی جدید و امثال اینها. وقتی در روند آموزش زبان جدیدی قرار می گیریم، فرایند تغییر و تقویت مغز خود را فعال کرده ایم.
2 – قرار دادن دائم خود در شرایط جدید
قرار دادن دائم خود در شرایط جدید، و ایجاد تجربه های جدید، به مغز کمک میکند تا خودش را با موقعیتهای جدید وفق دهد و رشد کند. [5]
3 – ورزش
ورزش نوروپلاستیسیتی را بالا میبرد، انعطاف مغز را بیشتر میکند. و به سخنی فراگیرتر می توان گفت: «فعالیت فیزیکی میتواند فرآیند پلاستیسیتی و ساختهشدن مدارهای جدید در مغز را تسهیل کند.» [6]
4 – مراقبه و ذهن آگاهی[7]
ذهن آگاهی یک مهارت شناختی است که معمولاً از طریق مدیتیشن[8] ایجاد می شود و برای حفظ فراآگاهی از محتویات ذهن خود در لحظه کنونی است.[9] ذهن آگاهی میتواند، به نحو مطلوبی مغز را تغییر دهد، و به حفظ سلامت ذهن کمک کند. تمرینات ذهن آگاهی راهی ساده اما پرقدرت برای تقویت چندین عملکرد مغزی در زمینهٔ یادگیری است.
5 – قرار دادن جریان الکتریکی در مغز
مقدار بسیار جزئی جریان الکتریکی میتواند شبیه همان مکانیسمی باشد که نوروپلاستیسیتی عمل میکند. این کار می تواند بخش هایی از مغز را فعال کند و باعث پیدایش مدارهای جدید و شبکه هایی نوینی گردد.
6 – بازهای کامپیوتری شبیه سازی شده
“بازهای کامپیوتری شبیه سازی شده” هم می توانند نقش سازنده ای داشته باشند. «بیماری که قدرت اندامهای راست بدنش را از دستداده بود، توانست با انجام دادن بازی کامپیوتری شبیهسازیشده، مدارهای عصبی جدیدی در سمت راستش ایجاد کند، این روش به او کمک کرد تا تواناییهای حرکتی از دست رفته را به دست بیاورند.» [10]
پی نوشت ها:
[1] – Neuroplasticity
[2] – Neuroplasticity (19 August 2016). Costandi, Moheb. MIT Press.
[3] – https://www.bbc.com/persian/articles/cxe1k11n7plo
[4] – همان
[5] – همان
[6] – همان
[7] – Mindfulness
[8] – meditation
[9] – Mindfulness Training as a Clinical Intervention: A Conceptual and Empirical Review”(2003) : Baer, Ruth A..: Clinical Psychology: Science and Practice: 125–143.
[10] – https://www.bbc.com/persian/articles/cxe1k11n7plo
مسعود تلخابی