خانه / نوشته های تازه (صفحه 6)

نوشته های تازه

قاضی بُست و غازی هند (قسمت نخست)

سلطان مسعود بعد از حادثه رود هیرمند_ که تر و تباه از “آن جهان” باز می گردد_ اولین کاری که انجام می دهد پایان دادن به شایعات و اخبار ِ”سخت ناخوشی” بود که شائبه مرگ او را قوت می بخشید. به همین دلیل با وجود جسم زار و فگارش در …

ادامه نوشته »

نقد ادبی و استبداد شرقی (قسمت دوم)

شعر و نثر نو ظهور فارسی در همان طلیعه ظهور (قرون سوم و چهارم) توسط ساختار صلب استبدادی مصادره شد و یکسونگری و انحصارطلبی و انکار حضور دیگری در آن درونی گردید. به گفته محمد مختاری_کسی که معضل استبداد ِساختاری را بررسی می کرد_در اساس، هیچ فرقی بین انوری و …

ادامه نوشته »

نقد ادبی و استبداد شرقی (قسمت نخست)

وقتی مردم فرانسه در تداوم ناآرامی های انقلاب فرانسه در شورشی دیگر، شارل دهم را نیز از سریر سلطنت به زیر کشیدند و به انگلستان تبعیدش کردند، شارل با مشاهده وضعیت خنثای پادشاه انگلیس در تمشیت امور، در نامه ای به برادرش نوشت: “هیزم شکنی در فرانسه را به پادشاهی …

ادامه نوشته »

صعود حمید

به جستجوی تو بر درگاه کوه می گریم در آستانه دریا و علف… حکایت من با سید حمید نقل کشتی شکستگان و دیدار آشنا بود؛ آشنایی که دیر یافتمش و زود از دست دادم و از این که باید دریغاگوی چنین نازنینی باشم، گُر می گیرم و از لهیب درد …

ادامه نوشته »

خیام و فلسفه

هر چند که تذکره نویسان معاصر ِخیام _از آنجایی که اقتضای طبیعت تذکره نویسان است_این عالم ژرف اندیش و حیرت زده را با گل و گشادی بسیار متصف به القاب الوان و متنوع از جمله فیلسوف” کرده اند، ولی واقع امر آن است که خیام، هرگز فیلسوف در معنای کلاسیک …

ادامه نوشته »

رواقی گری (2)

در یادداشت پیشین به اختصار رواقی گری را معرفی کردم. در این یادداشت می خواهم به نقد این جریان بپردازم. گرایش به رواقی گری و رشد  و رواج رواقی گری به شرایط اجتماعی -تاریخی  جوامع نیز بستگی دارد. هر نوع افراط در فردگرایی و یا درون گرایی نشانگر بحران های …

ادامه نوشته »

ببخشید! روح شما سالم است؟ -رواقی گری- (۱)

زنون (۲۶۱-۳۳۳ق.م)گویا نخستین فیلسوف رواقی است. بعدها سنکا(Seneca)، موسونیوس روفوس (mousonius Rufus)، اپیکتتوس (Epictetus) و مارکوس آورلیوس (Marcus Aurelius) تفکر رواقی (stoicism) را بیشتر بسط دادند. در تاریخ فلسفه معمولا به سه جریان کلبیون و اپیکوریان (epicurean) و رواقیون کمتر پرداخته می شود. شاید کسانی هم باشند که این سه …

ادامه نوشته »

نظریه کنش

نظریه کنش[1] حوزه‌ای در فلسفه است که در مورد نظریه‌های مربوط به فرایند‌هایی که منجر به حرکات عمدی (ارادی) بدن انسان می‌شوند صحبت می‌کند. برخی فلاسفه می‌پرسند «کنش چیست؟» یا «چه چیزی باعث می‌شود کسی کنشی انجام دهد؟» در این مورد دو نظریه وجود دارند. برخی فلاسفه می‌گویند که کنش …

ادامه نوشته »

در باب این پرسش: عمل چیست؟ – درآمدی به “فلسفه عمل”

سؤال اصلی در فلسفه­ ی عمل به طور استاندارد، چنین دانسته شده است: «چه چیزی، چیزی را به یک عمل تبدیل می­کند؟» با این حال، بر اساس اینکه چه چیزی را به عنوان دسته­ ی [امورِ] مقابل که اعمال باید از آن[ها] متمایز شوند بر می­گیریم، نسخه‌های متفاوتی از این …

ادامه نوشته »

تحلیل فلسفی “عمل” (action) – معرفی و مسائل اصلی

یک تفاوت مهم بین فعالیت[1] و انفعال[2] وجود دارد: آتش نسبت به چوب زمانی که آن را می سوزاند فعال است (و چوب نسبت به آتش منفعل است). در فعالیت، تفاوت مهمی نیز بین اعمال جانداران و فعالیت‌های موجودات غیر زنده مانند آتش وجود دارد: وقتی مورچه‌ها لانه می‌سازند، یا …

ادامه نوشته »