خانه / قلمرو های فلسفه / زیبایی شناسی / نقد ادبی و استبداد شرقی (قسمت نخست)

نقد ادبی و استبداد شرقی (قسمت نخست)

وقتی مردم فرانسه در تداوم ناآرامی های انقلاب فرانسه در شورشی دیگر، شارل دهم را نیز از سریر سلطنت به زیر کشیدند و به انگلستان تبعیدش کردند، شارل با مشاهده وضعیت خنثای پادشاه انگلیس در تمشیت امور، در نامه ای به برادرش نوشت: “هیزم شکنی در فرانسه را به پادشاهی در انگلستان ترجیح می دهد.” در حقیقت در تاریخ اروپا از عهد باستانش گرفته تا دوره قرون وسطی و بعد از آن، پادشاه فاقد آن جباریت بی حد و حصر سلاطین شرقی بوده است. این نکته، بعضی از محققان هوشمند نظیر دکتر همایون کاتوزیان را به صرافت انداخت که باید بین دو مفهوم “دیکتاتوری” و “استبداد” فاصله گذاری شود. به زعم او تاریخ شاهنشاهی ایران را باید در ذیل نظامات استبدادی، و نظام پادشاهی غربیان را نیز باید در عداد نظام دیکتاتوری طبقه بندی و ارزیابی کرد.
تاریخ ایران مشحون از پادشاهان مقدس و گردن فرازی بوده است که باور داشتند؛ فره و کاریزمای سلطنتشان عطیه ای آسمانی است و در آنچه انجام می دهند فعال ما یشاء هستند و هیچ قانونی هم جلودارشان نیست. گفته شده است تنها دیکتاتور تاریخ ایران، رضاشاه بود که او هم پس از مدتی به سنت اسلاف مستبدش گرایید تا در همچنان بر روی همان پاشنه آشنایش یعنی استبداد بچرخد. ولی در سیستم دیکتاتوری غربی، مالکیت خصوصی افراد و قوانین مدنی و قضایی از سوی همان پادشاه دیکتاتور مرعی داشته می شد چرا  که اختیارات پادشاه توسط مجموعه ای از قوانین، محدود و محصور شده بود. به تعبیر بهتر باید گفت؛ حتی مستبدترین پادشاه اروپایی در استبداد و خیره سری به گرد پای زبون ترین مشابه شرقی خود نمی رسید.
البته چنین برداشتی از استبداد شرقیان بی سابقه نبوده است؛ از ارسطو که حکومت بربرها (پارس ها)  را مونیستی می نامید تا هگل ِاروپامحور و مونتسکیو و ولتر و حتی مارکس همگی بیش و کم نظرگاههای مشابهی نسبت به شرق داشتند. اما تنها متفکری که در این زمینه کتاب مستوفایی نوشت، کارل ویتفوگل متفکر و نویسنده آلمانی است. ویتوفگل در کتاب “استبداد شرقی”اش جوامع آسیایی و آفریقایی را به خاطر اقلیم خشک و بخیل بودن آسمانش بر زمین و عدم شکل گیری سرمایه و…مستعد ظهور طبایع استبدادی می دانست. در این جوامع هیدرولیکی و آب سالار، حاکمی که موکل آب فرات می شد، عملاً مهم ترین ابزار تولید و متعاقب آن، کلید قدرت سیاسی را هم به چنگ می آورد.

بدین ترتیب در تاریخ و اقلیم خشک ایران حاکمان سخت دل و سخت کُشی بر کوس لمن الملکی کوفته اند که هیچ خط و براتی بر آنها نبود و عملاً مالک الرقاب رعیت ایرانی بودند. حاکمانی که با اشاره ی سر ِ تازیانه ای جان می گرفتند و جان می بخشیدند؛ رقیبان را زنده زنده پوست می کندند و مغلوبان را در دیگ جوشان روغن می افکندند و اگر کسی در خلوت و جلوت دلیری می کرد و حتی به اسب زرین لگام شاه فرهمند یا ظل الله یابو می گفت، دیگر حسابش با کراماً کاتبین بود. اگر لشکریان پادشاهی در جایی نزول اجلال می کرد، رعیت آن سامان می بایست مالیاتی تحت عنوان “نعل بها” می پرداخت. ویل دورانت در تاریخ تمدنش، در قسمت مربوط به شاهان پارس می گوید:”حتی اعیان مملکت را جرئت آن نبود که از شاه خرده گیری کند؛ هر گاه شاه فرزند کسی را در برابر چشم وی با تیر می زد، پدر ناچار در برابر شاه سر فرود می آورد و مهارت او را در تیراندازی ستایش می کرد”!!
نتیجه چنین استبدادی هول انگیزی آن وقت معلوم می شود که بدانیم؛ استبداد تدریجاً کل ساختار جامعه را از نوک هرم تا قاعده فراگرفت و ارتباط عینی و ذهنی مردم را مخدوش کرد. چرا که در سطوح پایین تر نیز شاهزادگان و سرهنگان محلی همان طور با مردم تا می کردند که شیوه سلوک پادشاهشان بود، یعنی در کوچه و بازار و خانواده نیز چنین مناسبتی برقرار بود. به قول براهنی؛ توسری خورترین مرد ایرانی، در اندرونی خانه اش نسبت به سر و همسرش سرکش و سخت سر و مستبد بود.
بدیهی است در این مناسبت “شبان-رمگی” که چراغ های رابطه تاریک است، فرق چندانی بین آحاد جامعه اعم از حکیم و ادیب و فقیه و قصاب و نانوا  نباشد؛ گو اینکه همگی مضرب و مضروب عدد واحدی به نام استبداد هستند. در چنین ساختاری حتی “زبان” به عنوان اصلی ترین وسیله ارتباط انسانی در اختیار ساختار جبار قرار گرفته و دست فرسود استبداد می شود. همان اتفاقی که برای قیمتی لفظ دری (زبان فارسی) رقم خورد و از روزگار یعقوب لیث صفاری به خدمت مجیزگویی سلاطین درآمد تا آنجا که اسم و رسمش نیز دری و درباری گردید و درست به همین علت این زبان نتوانست از مطامع و منافع همان دربار و ساختار استبدادی فراتر رود.

 

مهدی نصیری

 

همچنین ببینید

به بهانه نقد «کبوتر طوق‌دار»‌ ۲

از آرمان تا واقعیت خانم باربارا تاکمن، مورخ و متفکر آمریکایی، می‌گوید:حاکمان در عرصه حکومت، …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *