خانه / نوشته های تازه / در باب این پرسش: عمل چیست؟ – درآمدی به “فلسفه عمل”

در باب این پرسش: عمل چیست؟ – درآمدی به “فلسفه عمل”

سؤال اصلی در فلسفه­ ی عمل به طور استاندارد، چنین دانسته شده است: «چه چیزی، چیزی را به یک عمل تبدیل می­کند؟»
با این حال، بر اساس اینکه چه چیزی را به عنوان دسته­ ی [امورِ] مقابل که اعمال باید از آن[ها] متمایز شوند بر می­گیریم، نسخه‌های متفاوتی از این پرسش را به دست می‌آوریم.
پرسش­های متفاوت، به نوبه­ ی خود پیش فرض های مهمی را رمزنگاری[1] می­کنند. در آغاز، ممکن است این پرسش را چنین بفهمیم که از ما می‌خواهد بین کنش ارادی و عمدی و مفاهیم کنش و فعالیت که در بالا از نظر گذشت، تفاوت بگذاریم (cf. Hyman 2015).
با این حال، معمولاً این پرسش، بر اساس صورت بندیِ کلاسیک ویتگنشتاین مطرح می‌شود: «اگر این واقعیت را که دستم بالا می­رود، از این واقعیت که من بازویم را بالا می­برم کم کنم، چه چیزی باقی می‌ماند؟» (1953 [2010], §621).
یک خوانش رایج، هر چند مورد مناقشه، از این عبارت، این است: رویدادهای خاصی از بالا رفتن بازو وجود دارد که عمل هستند، و برخی دیگرکه [عمل] نیستند (برای مثال اگر کسی مرا در خواب غلغلک دهد).
عمل چه مولّفه­ ی دیگری دارد که رویداد ناشی از غلغلک دادن، فاقد آن است؟
بسیاری از اندیشمندان در طول تاریخ و نیز اندیشمندان معاصر امیدوارند عیناً به این پرسش پاسخ دهند.
یک پاسخ ساده، رایج در دوره­ی مدرن اولیه (e.g. Descartes 1641 AT VII 57; Hobbes 1651/1668, i.6; Hume 1739–1740 T II.3.iii; SB 413–18) این است که آنچه اعمال را از وقایع دیگر متمایز می­سازد این است که آنها پیامدهای علّی امیال، اراده ها یا اَعمالِ اراده[2] هستند.
نسخه مدرن این دیدگاه، که در ذیل، مورد بررسی قرار گرفته است، در عوض به قصدها متوسل می‌شود که به عنوان وضعیت­های روانی[3] متمایز نگریسته می‌شوند. علیرغم شهودی بودن این پاسخ‌های «معیار»[4]، نگرانی‌های فزاینده‌ای مبنی بر اینکه آنها مبتنی بر فرض­های قابل بحث هستند، وجود داشته است.
نخست، فرضی در مورد مقوله­ی متافیزیکی[5] که اعمال به آن تعلق دارند، وجود دارد.
اگرچه طبیعی است که آنها را به عنوان رویداد در نظر بگیریم، برخی از فیلسوفان استدلال کرده­اند که دلایل خوبی برای دسته­بندی آنها در یک مقوله­ی متفاوت وجود دارد.
دوّم، خوانش رایج از پرسش ویتگنشتاین، آنچه را که مفاهیم «افزودنی» یا «تجزیه‌ای»[6] از کنش نامیده می‌شود، پیش‌فرض می‌گیرد (Ford 2011; Lavin 2015, 2013; cf. Boyle 2016): چنین فرض شده است که می‌توان تبیینی از کنش، بر حسب مولّفه­ های متمایز و ساده­تر ارائه کرد.
با این حال، تعدادی از نویسندگان استدلال کرده‌اند که این پروژه­ی تقلیل­گرایانه[7] محکوم به شکست است. همچنین ادعا شده است که فیلسوفانی که پاسخ­های معیار را ارائه می­دهند، فرض­های روش شناختی مهمی را مطرح می­کنند. این فیلسوفان با پرسش‌های مربوط به فاعلیّت به گونه‌ای مواجه می‌شوند که گویی با پرسش‌های علمی تا این حد برابری می‌کنند: آن‌ها به دنبال تبیین‌های مکانیکی یا علّی از فاعلیّت هستند، تبیین‌هایی که می­توانند از منظری عینی قابل درک باشند. با این حال، برخی از فیلسوفان با الهام از کانت، مدعی­اند که فلسفه کنش باید از منظر فاعلی انجام شود (Nagel 1989; Korsgaard 2009; Bilgrami 2012; Schapiro 2021) و سایر فیلسوفان با اقتباس از ارسطو و فرگه به نفع دیدگاه های مشابهی استدلال می کنند (Thompson 2008; Lavin 2013; Ford 2017).
از دیدگاهی متفاوت، روش­شناسیِ معیار به عنوانِ از نظرِ علمی ناکافی مورد انتقاد قرار گرفته است. استدلال شده است که برخی از نتایج تجربی، برخی از فرض­های بنیادیِ پشت این پاسخ­ها را رد می­کنند. به عنوان مثال، آزمایش‌های لیبت[8] چنین دانسته شده است که نشان می‌دهد که مقاصد از نظر علّی بی‌اثر هستند، و برای درک علل واقعی کنش، باید بر فرآیندهای عصبی («قوّه­ های کنش[9]») تمرکز کنیم که ما صرفاً از طریق روش‌های علمی معیار، در مورد آنها بیاموزیم (Libet 1985; Libet et al. 1993. اگر چه اکنون به طوری وسیع اعتقاد بر این نیست که این دیدگاه‌های افراطی، بر مبانی مفهومی و تجربیِ معیوب، مبتنی هستند، نتایج علمی شگفت‌انگیز همچنان دیدگاه‌هایی که عموماً در فلسفه­ ی عمل پذیرفته شده ­اند را به چالش می­کشد (برای بحث­های انتقادی از یافته ­های اخیر برای نمونه بنگرید به: Wegner 2002 and Nahmias 2014).

پی نوشت ها:
[1] encode
[2] acts of will
[3] mental
[4] standard
[5] metaphysical category
[6] decompositional
[7] reductive
[8] Libet
[9] action potentials

منبع:
https://plato.stanford.edu/entries/action

ترجمه و نگارش: سجاد رحمتی

همچنین ببینید

به بهانه نقد «کبوتر طوق‌دار»‌ ۲

از آرمان تا واقعیت خانم باربارا تاکمن، مورخ و متفکر آمریکایی، می‌گوید:حاکمان در عرصه حکومت، …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *