خرافات

بخشی از محتوای ذهنی بیشتر افراد را “خرافات” تشکیل می دهد. منظور از “خرافات” چیست؟ “خرافه” (superstition) را به صورت های مختلفی تعریف کرده اند:
الف – “خرافه” باوری است که حوادث خاصی را به شیوه ای غیر عقلانی و غیرمستدل و غیر علمی توضیح می دهد.
این تعریف سه نکته را در بر دارد:
خرافه یک باور (belief) است.
این باور حوادثی (event) را توضیح می دهد.
این توضیح مبتنی بر “عقل و استدلال” (reason) یا “علم” (science) نیست.
ب – خرافه باوری است که می گوید برخی حوادث مُوجب بدبختی یا خوشبختی می شود.
ج – “خرافه” اعتقاد یا عملی غیر منطقی ناشی از جهل یا ترس از چیزهای ناشناخته است. اعتبار خرافات بر اساس اعتقاد به قدرت جادو و جادوگری و نیروهای نامرئی مانند ارواح و شیاطین است.
د – خرافه اعتقاد به چیزی است که غیر فیزیکی (non-physical) است و از قواعد علم (science) پیروی نمی کند. اغلب عملی است که منجر به عمل دیگری می شود بدون اینکه چیزی مستقیماً این دو را به هم پیوند دهد. خرافات اغلب با شانس همراه است.
ه – اعتقاد، نیمه اعتقاد (half-belief) یا عملی که به نظر می رسد هیچ ماده عقلانی در آن وجود ندارد.
در هيچ يك از خرافه ها، اندیشه ها و عقاید حقیقتی وجود ندارد.
خرافات بسیاری در باره هوا و بسیاری هم در باره ماه هست. در باره حیوانات نیز خرافه هایی هست. در واقع تقریبا در باره هر چیزی که دور و بر ما هست یا روی می دهد خرافه ای وجود دارد.
در میان ملل مختلف جهان خرافات بی شماری وجود دارد. موارد زیر از آن جمله اند:
بسیاری از مردم می پندارند که دست زدن به يك وزغ موجب پیدایش زگیل می شود.
بسیاری عقیده دارند که طالع يك شخص را می توان از روی ستاره ها پیشگویی کرد.
بسیاری دیگر می اندیشند که اگر روز یکشنبه عید فِسح باران ببارد، تا هفت هفته پی در پی یکشنبه ها باران خواهد بارید.
بعضی دیگر را عقیده بر این است که هرگاه قصد انجام دادن کاری را دارید و ناگهان عطسه می کنید، در انجام دادن آن کار باید اندکی صبر کنید.
اگر زبان شما تاول بزند دلیل بر این است که دروغی گفته اید.
وقتی که سرما لرزه می کنید، کسی در باره شما حرف می زند.
اگر پیش از صبحانه آواز بخوانید، پیش از شب فریاد خواهید کشید.
اگر زگیلهای بدن خود را بشمارید و برای هر زگیلی که می شماريد يك گره به نخی بزنید، و سپس نخ را دور بیفکنید، زگیلها درمان می شود.
کشتن عنکبوت مایۂ شور بختی است.
هفتمین کودك يك خانواده همیشه نیکبخت خواهد بود.
اگر عده ماهی هایی را که گرفته اید بشمارید، در آن روز دیگر ماهی نخواهید گرفت.
اگر پوست يك افعی را به چوب بست يك شيروانی بیاویزید، در خانه شما هرگز آتش سوزی روی نخواهد داد.
سیزده عید نوروز، روز نحسی است.
اگر چیزی گم کردید، پارچه یا نخی را گره بزنید تا آن چیز پیدا شود.
خرافه های فراوان در باره نیکبختی و شوربختی هست. از آن جمله اند:
یافتن يك سنجاق و برداشتن آن نشانه يك روز خوش است.
اگر جمعه به سیزدهم ماه بیفتد، می گویند که روز خوشی نیست.
يك شبدر چهار برگ، يك نعل اسب، و يك پای خرگوش بعضی از چیزهایی است که می گویند نیکبختی می آورند.
می گویند که شكستن يك آینه، ریختن نمك بر زمین، رد شدن از زیر نردبان، بر خوردن به يك گربه سیاه در ضمن راه رفتن، و باز کردن يك چتر در اتاق شوربختی می آورد.
“خرافات” ریشه های مختلفی دارد:
الف – بسیاری از خرافات از عقایدی پدید آمده است که مردمان روزگاران گذشته داشته اند.
ب – منشأ برخی از خرافات در ادیان نهفته است.
ج – زادگاه بخشی دیگر از خرافات فرهنگ های متداول در جوامع است.
د – گاهی عدم درک درست مطلبی توسط فرد یا گروهی باعث می شود که آن را در زمره خرافات قرار دهند.
ه – خاستگاه بعضی از خرافات هم معلوم نیست. نمی دانیم چگونه به وجود آمده اند.
و – شاید بعضی از خرافات به علت اشتباه و خطای باصره به وجود آمده باشند. یکی از خرافه ها در باره ماری است که می گویند دم خود را به دهان فرو می برد و سپس حلقه وار بر زمین می غلتد. در باره این خرافه شاید يك بار شخصی خیال کرده که ماری دیده است به شکل حلقه و آن حلقه بر زمین می غلتیده است.
هنوز یک معما است که چرا مردم به واقعیت ها توجه نمی کنند و هنوز هم به خرافات اعتقاد دارند.

 

مسعود تلخابی

همچنین ببینید

حافظ و سهروردی (1)

از شمن‌های آسیای مرکزی و آلتایی تا اهالی کاهونا در اقیانوس آرام و بومیان قاره‌های …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *