خانه / تعلیم و تربیت / تَحَقَّقَ الأمُورَ وَ تَفَطَّنَ بِالمَعَارِفِ؛ گزیده ای از مباحث جلسه 12 شرح اسفار ملاصدرا

تَحَقَّقَ الأمُورَ وَ تَفَطَّنَ بِالمَعَارِفِ؛ گزیده ای از مباحث جلسه 12 شرح اسفار ملاصدرا

تَحَقَّقَ الأمُورَ وَ تَفَطَّنَ بِالمَعَارِفِ؛ گزیده ای از مباحث جلسه 12 شرح اسفار ملاصدرا-1394/12/02

مدرس: مسعود تلخابی

بسم الله الرحمن الرحیم
وَ بَعدُ فَيَقُولُ الفَقِيرُ إلى رَحمَةِ رَبِّه الغَنِيُّ مُحَمَّدٌ المُشتَهَرُ بِصَدرِالدِّینِ الشِّيرَازِي: إنَّ السَّعَادَةَ رُبَّمَا يُظَنُّ بِهَا أنَّهَا الفَوز بِالدَّرَجَاتِ الحِسِّيَّة وَ الوُصُولُ إلى الرِئَاسَاتِ الخِيَالِيَّة. وَ مَا أبيَنَ لِمَن تَحَقَّقَ الأمُورَ وَ تَفَطَّنَ بِالمَعَارِفِ أنَّ السَّعَادَاتِ العَاجِلِيَّةَ وَ اللَّذَّاتِ الحِسِّيَّةَ الفَورِيَّةَ لَيسَ شَي‏ءٌ مِنهَا سَعَادَةً حَقِيقِيَّة وَ لا يَنَالُهَا (لا نیلُهَا) بَهجَةً عَقلِيَّة؛ لَمَا يَرَى كُلاًّ مِن مُتَعَاطِيهَا مُنهَمِكاً فِیهَا (فيما) اِنقَطَعَتِ السَّكِينَاتُ الإلهِيَّة عَن حَوَالِيه وَ اِمتَنَعَتِ المَعَارِفُ الرُّبُوبِيَّةُ عَنِ الحُلُولِ فِيه، وَ تَعَذَّرَ عَلَيه إخلاصُ النِّيَةِ الإلهِيَّةِ الصَّادِرَةِ عَن حَاقِّ الجَوهَرِ النُّطقِيّ مِن غَيرِ مُعَاوَقَةِ هِمَّةٍ دُنيَاوِيَّة أو مُصَادَمَةِ طَلِبَةٍ (طِلبَةٍ) عَاجِلِيَّة الَّتِي يُرجى بِهَا نَيلُ السَّعَادَةِ الحَقِيقِيَّة وَ تَعَاطِيهَا وَ الاتِّصَالُ بِالفَيضِ العُلوِيِّ الَّذِي يَزَالُ بِهِ الكَمَهُ عَن حَدَقَةِ نَفسِهِ الموجُودِ فِيهَا بِسَبَبِ اِنحِصَارِهَا فِي عَالَمِ الغُربَة وَ وُجُودِهَا فِي دَارِ الجَسَد وَ اِحتِبَاسُهَا عَن مُلاحَظَةِ جَمَالِ الأبَدِ وَ مُعَايَنَةِ الجَلالِ السَّرمَد.
این عبارات را تا جایی توضیح دادیم و سعادت را و پندار کسانی را که سعادت را وصول به درجات حسّی و ریاسات خیالی می دانستند، بیان کردیم، و گفتیم آن هایی که به مرتبه “تَحَقَّقَ الأمُورَ وَ تَفَطَّنَ بِالمَعَارِف”، این را قبول ندارند. یک تعبیری را این جا ملاصدرا با عبارت تَحَقَّقَ الأمُورَ وَ تَفَطَّنَ بِالمَعَارِف می آورد؛ یعنی محوریتی که در این قطعه ای که خواندم وجود دارد، روی این شخص است؛ کسی که تَحَقَّقَ الأمُورَ وَ تَفَطَّنَ بِالمَعَارِف است.
کلمه تَحَقَّقَ مطاوع حَقَّقَ است. حَقَّقَ یعنی چیزی را محقّق کردن. تَحَقَّقَ یعنی مشخص و معیّن شدن. تَحَقَّقَ الأمرَ یعنی تَأکَّدَ مِنه؛ از آن امر اطمینان خاطر به دست آورد؛ تَثَبَّتَ و تَیَقَّنَ؛ اطمینان خاطر پیدا کرد؛ از چه چیزی؟ از الأمُورَ. الأمُورَ جمع أمر است؛ أمر به معنای شیء است. الأمُورَ جمع مُحلّی به الف و لام است یعنی از تحقّق واقعیات، از تمام اشیاء [صحبت می کند].
بنده احساس می کنم تَحَقَّقَ الأمُورَ در برابر نگرش های سوفسطی و ایده آلیستی است یعنی کسی که حقیقت را می پذیرد و به وجود واقعیت قائل است؛ تَحَقَّقَ الأمرَ، تَأکَّدَ مِنه، یعنی اطمینان از أمور دارد؛ اطمینان از اشیاء دارد؛ می داند که جهان، واهی، خیال اندر خیال و اوهام نیست. تَفَطَّنَ بِالمَعَارِف یک رتبه دیگری است در این جا یعنی کسی که تَفَهُّم پیدا کرده است با معارف.
معارف را به دو صورت معنی کرده اند؛ یک این که بگوییم معارف جمع مَعرَف یا مِعرَف است؛ معنای اصلی اش “صورت” و “وجه” است یعنی چیزی که با آن چیز دیگری شناخته می شود. یکی دیگر این که بیاییم بگوییم که معارف جمع معرفة است و معرفة یعنی آن شناخت تفصیلی که ما از جهان داریم:

که در این جا معارف به آن شناخت ها اطلاق می شود و تَفَطَّنَ بِالمَعَارِف یعنی این که با شناخت، یک فهم تدریجی در او رشد یافته است؛ فهم عمیقی در او رشد یافته است. رأس المعارف معرفت خداوند است.
پس مَن تَحَقَّقَ الأمُورَ وَ تَفَطَّنَ بِالمَعَارِف یک نکته مهمی است در این قطعه ای که هست و حالا مهم بودنش را خواهم گفت.
«أنَّ السَّعَادَاتِ العَاجِلِيَّةَ وَ اللَّذَّاتِ الحِسِّيَّةَ الفَورِيَّةَ لَيسَ شَي‏ءٌ مِنهَا سَعَادَةً حَقِيقِيَّة»؛ این را توضیح دادم که این شخص [مَن تَحَقَّقَ الأمُورَ وَ تَفَطَّنَ بِالمَعَارِف] معتقد است که لذّات حسّی و سعادات عاجلی و زودگذر، چیزی از آن ها سعادت حقیقی نیست.
وَ لا يَنَالُهَا بَهجَةً عَقلِيَّة؛ یعنی آن کسانی که به سعادات عاجلی و زودگذر و لذّات حسّی می رسند، به یک بهجت عقلی نایل نشده اند؛ لا يَنَالُهَا بَهجَةً عَقلِيَّةً یعنی به بهجت عقلی نرسیده اند و برای آن ها بهجت عقلی حاصل نشده است.
سؤال: مشروط بر این که فقط برای این ها باشد دیگر! و گرنه کسی که به بهجت عقلی رسیده است، لذّات حسّی را درک کرده است.
لذّات حسّی را درک کرده است ولی این که درک لذّات حسّی، درک سعادت هست، منظور این است که این نیست.

نویسنده: سهیلا جعفری

همچنین ببینید

به بهانه داستان «کبوتر طوق‌دار» ۱

کلیله و دمنه تنها اثر ادبی در جهان باستان است که از حدود هزار و …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *