مسأله حقیقت

شرح اسفار ملاصدرا

جلسه هفدهم
تاریخ: 95/02/05
مدرس: مسعود تلخابی

در فلسفه اسلامی از “حقیقت” صحبت می کنند و معتقدند که “حقیقت” وجود دارد. البته با تعبیر های خاص و توضیحاتی که باید به تدریج با آنها آشنا شویم.
[پرسش های مختلفی در این زمینه مطرح می شود؟] چه چیزی حقیقت است؟ و چه چیزی حقیقت نیست؟ مخصوصاً فلسفه أولی، مرزی برای ما مشخص می کند بین آن چیز هایی که هست و آن چیز هایی که نیست ولی ما آن را هست می انگاریم. به تعبیری دیگر، از نیستیِ چیز هایی برای ما صحبت خواهد کرد که ما آن ها را هست می انگاریم….منظوری که من از این بحث ها داشتم، این بود که شما با بحث حقیقت آشنا بشوید؛ این که اصلا حقیقت چیست که ما دنبالش هستیم؟ فلسفه دنبالش است؛ حکمت دنبالش است. اولین جایی که ما از حقیقت صحبت می کنیم، بایستی پذیرش یکی از این چهار فرض باشد و ما در برابر هر یک از این چهار فرض یک علامت سؤال بگذاریم که کدام یکی می تواند درست باشد.
[آن چهار فرض به این ترتیب بود:
من هستم؛ غیر من هست.
من هستم؛ غیر من نیست.
من نیستم؛ غیر من هست.
من نیستم؛ غیر من نیست.] این مسأله را از دو بعد می شود نگریست. این که هستی را به «من» و «غیر من» نسبت بدهیم و نیستی را و بعد بیاییم روی کیفیت هستن این ها بحث کنیم؛ این که این ها چه مختصاتی دارند؟ «من» واجد چه مختصاتی است؟ «غیر من» واجد چه مختصاتی است؟ و آیا «من» یک سری مختصات متعیّن دارد؟ و در این جا [در مورد من] از یک سری اثبات ها بایستی صحبت کرد و از یک سری نفی ها صحبت کرد و همین طور این جا [در مورد غیر من] هم بایستی از یک سری اثبات ها صحبت کرد و از یک سری نفی ها یا این که نه، این ها یک امر غیر متعیّن اند؟ یعنی در عین حال می شود نفی ها و اثبات هایی را درباره اش مطرح کرد. بنابر این دو تا مسأله می شود:

  • از وجود و عدم وجود این ها [من و غیر من]
  • از اثبات یا نفی مختصاتی به این دو [من و غیر من]

که تمام عالم فلسفه أولی به نحوی روی همین دو قضیه می چرخد؛ این که این ها وجود دارد یا نه؟ من و غیر من. و دیگر این که این ها چه مختصاتی دارند؟ و این که آیا این ها مختصات متعیّنی دارند یا مختصات نامتعیّن؟ آن چیزی که ما از متعیّن بودن این ها به دست می آوریم، این است که ما دنبال نوع تعیّن آن ها هستیم که چگونه است؟ و سعی می کنیم به نوع تعیّن آن ها برسیم و آن همان مطلبی است که از آن تعبیر می شود به حقایق؛ چنان که از ملاصدرا هم نقل شده است در ذیل آیه «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ» که منظور از الأسماء حقایق اشیاست.

نویسنده: سهیلا جعفری

همچنین ببینید

به بهانه نقد «کبوتر طوق‌دار»‌ ۲

از آرمان تا واقعیت خانم باربارا تاکمن، مورخ و متفکر آمریکایی، می‌گوید:حاکمان در عرصه حکومت، …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *