خانه / قلمرو های فلسفه / تاریخ فلسفه / رمانتیسیسم فلسفی (۱)

رمانتیسیسم فلسفی (۱)

در زمینه رمانتیسم یا رمانتیسیسم هنوز می توان تحقیقات گسترده تری انجام داد. از میان کتاب ها و پژوهش های منتشر شده هنوز کتاب «سیر رمانتیسم در اروپا» اثر مسعود جعفری، خواندنی است. ولی کتاب «رئالیسم و ضد رئالیسم» سیروس پرهام خوانندگان کمتری دارد. پرهام، مرکز بحث را رئالیسم قرار می دهد، و بقیه مکتب ها را در نسبت با رئالیسم، افراطی و مخدوش جلوه می دهد. از میان کتاب های ترجمه شده نیز کتاب «رمانتیسم سیاسی» اثر کارل اشمیت (ترجمه نیره توکلی)، «ریشه های رمانتیسم» اثر آیزایا برلین (ترجمه عبدالله کوثری) و «رمانتیسم آلمانی» اثر فردریک بیزر (ترجمه سید مسعود آذرفام) عمق و اهمیت بیشتری دارند. فردریک بیزر پژوهش آیزایا برلین را ناقص می داند. برلین اعتقاد و باور چندانی به این جریان نداشت. او حتی اگزیستانسیالیست های بزرگ را ذیل همین جریان بررسی می کرد. بیزر تحقیقات گسترده تر و عمیق تری نسبت به آیزا برلین دارد. ده مقاله ای که درکتاب «رمانتیسم آلمانی» گنجانده شده، تماما خواندنی است. کتاب «رمانتیسم سیاسی» ازگونه ی دیگراست. اشمیت می خواهد دیدگاه‌ها و جهت گیری های سیاسی  رمانتیک ها را بررسی کند. فردریک بیزر در ابتدای کتاب به ما می گوید: «سه وادی ادبیات، نقادی و ‌زیباشناسی در گرو فهم سه وادی متافیزیک، معرفت شناسی و اخلاق شناسی است»[1]. کل کتاب هم اثبات همین بحث هاست. بیزر به ما می‌گوید: «بعد از جنگ جهانی دوم لیبرال ها ‌و مارکسیست ها، رمانتیسم را به یک اندازه به عنوان ایدئولوژی فاشیسم بدنام کردند[2] بیزر در همان ابتدای کتاب چند ویژگی رمانتیسم اولیه در آلمان را توضیح می دهد که می توان گفت: کل کتاب بسط همان چند ویژگی است. آن ویژگی ها عبارتند از: گسستن  از ثنویت انگاری دکارتی و سوبژکتیویته خودروشنگر، نقد عقل باوری غیر تاریخی  و درک مکانیکی عصر روشنگری، باور به ارگانیسم طبیعت و گرایش به عشق و تفرد و احیای جماعت گرایانه ی سنت افلاطون و ارسطو.[3] توضیحات بیزر درباره شیلنگ و شلایر ماخر و برادران شلگل و نوالیس نیز  تماما گرد همین چند ویژگی ای که گفتیم طرح می شود. رمانتیک ها امر نامتتاهی را در متناهی و امر فوق حسی را در محسوس و امر مطلق را در نمودهای آن در می یافتند.[4]  به همین دلیل به باز رازپردازی از جهان هم می پرداختند. ازنظر بیزر کار مهم رمانتیک ها جمع ایدئالیسم فیشته و رئالیسم اسپینوزا است. توضیحات دیگر بیزر درباره همه خداانگاری طبیعت، بیلدونگ (پرورش قوای کامل درون)، عقل شهودی، تاریخ دوری ‌و خطی، دولت و آزادی و برابری نیز مهم و خواندنی است. به نظر می رسد کتاب «رمانتیسم آلمانی» بیزر در قیاس با کتاب «رمانتیسیسم سیاسی» اشمیت دقیق تر و عمیق تر نوشته شده باشد. ولی آن کتاب از نظر سیاسی مهمتر است و این از نظر فلسفی. جمله پایانی کتاب اشمیت این است: «هرچیزی که رمانتیک است در اختیار نیروهایی است که غیر رمانتیک اند.»[5] به همین دلیل است که اشمیت به ریشه ها و علل واپس روی و ارتجاع و کاتولیسیسم و انفعال این مکتب نیز توجه وافر دارد.[6]
در یادداشت بعدی ام اشارتی خواهم کرد به برخی از باریک بینی های رمانتیک ها و تاثیر شگفت انگیز آنها بر فیلسوفان و متفکران سیاسی.

پی نوشت ها:
[1] – رمانتیسم آلمانی / ۱۳
[2] – همان / 25
[3] – همان / 26
[4] – همان / 157
[5] – رمانتیسیسم سیاسی/ ۲۴۹
[6] – همان / 235 و 229

  مجتبی بشردوست

همچنین ببینید

به بهانه نقد «کبوتر طوق‌دار»‌ ۲

از آرمان تا واقعیت خانم باربارا تاکمن، مورخ و متفکر آمریکایی، می‌گوید:حاکمان در عرصه حکومت، …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *