خانه / فلسفه دین / تجربه دینی و ادیان

تجربه دینی و ادیان

“دین” (religion) بیش از هر چیزی محصول “تجربه دینی” (Religious experience) است. انسان، نخست مواجهه با یک موجود مافوق الطبیعی را تجربه می کند، و ارتباط او را با عالم در می یابد. این ارتباط موافق تجربه هر شخصی به صورت متفاوتی تبیین می گردد. از جمله این تبیین ها موارد زیر است:
الف – او بر تمام موجودات عالم سیطره و تسلط دارد.
ب – او همه چیز را آفریده است.
ج – گاهی در برخی از موجودات حلول می کند. این حلول امکان دارد در موجودات مختلفی واقع شود. گاهی یک “جماد” محلِّ حلول او قرار می گیرد، گاهی گیاه، گاهی حیوان، و گاهی انسان. چیزی که این حلول در او واقع شده است از قداست و رازآلودگی و قدرت های ماوراء الطبیعی و خوش یمنی و … بهره ای می گیرد. این شیئ احساسات مختلفی را در صاحبان تجربه بر می انگیزاند، مانند: ترس، هیبت، خشیت، تقدیس و تنزیه، و …
انسان ها و اقوامِ نخستین به “مانا” اعتقاد داشتند. مانا (mana) نیروی مستقل مادی و روحانی است که همه جا پراکنده است. این شیئِ نيرومند موجب‌ نيكى‌ يا بدى مى ‌شود. او در همه شعائر و موجودات و اشیاءِ مقدس شرکت دارد. “دورکیم” مانا را خدایی می دانست که مردم بدوی پرستش می کنند. خدایی است بی شخصیت و بی نام و بی تاریخ که در همه جا و همه اشیا پراکنده است. شکل مادی آن همان “توتم” (totem) است. دورکیم معتقد یود که ریشه علم و معرفت انسان به خدا و خدایان را در ادیان قدیم و جدید در “مانا” باید جستجو کرد. این کلمه از زبان مردم پُلینزی گرفته شده است. در این زبان “مانا” یعنی “قوه” و “نیرو”.
برخی امور زمینه تحقق تجربه دینی را هموارتر می کنند. “اضطرار”، “ترس” و “مسرّت” از آن جمله اند.
“واقعیت الوهی” (Divine reality) که به تجربه دینی حاصل می شود دو ویژگی بارز دارد:
اول: برکنار از هر خاصه ای است که در قلمرو ذهنیات و تصوراتِ ذهنی قرار دارد. این ادراک و دریافت، برخلاف تصورات ذهنی، یک احساس و درک بی واسطه است.
دوم: شایستگی آن را دارد که به درون اساطیر و ادیان راه یابد.
“مُدْرَک” در تجربه دینی به صورت های مختلفی تبیین و تفسیر می شود، و مبتنی بر این تبیین ها و تفسیر ها، نامی برای آن انتخاب می گردد. انجمن انجیل بریتانیا، از سال تأسیس خود در سال ۱۸۰۴ میلادی، اقدام به شناخت نام خدا در زبان های ملل مختلف جهان نمود، و در پایانِ سال ۱۹۳۲، بعد از ۱۲۸ سال، توانست نام خدا را به ۶۶۵ زبان و لهجه گوناگونِ تدوین کند، و کتابی تحت عنوان «Stjohn» (جان مقدس) منتشر سازد.
سوژه تجربه دینی، گاهی “وجود چیز”ی است، و گاهی “وجود چیزی برای چیزی” است. برخی اوقات می گوییم آن چیز هست، و زمانی می گوییم: آن چیز فلان است. برای مثال می گوییم درخت توت هست. وجود درخت توت را به حس در می یابیم، اما اگر به تقدس آن قائل باشیم و آن را درختی خوش یُمن بدانیم و بریدن را آن مُوجب پیدایش حوادث ناخوشایند قلمداد کنیم، آن وقت از وجود چیزهایی برای چیزی سخن گفته ایم.
“تجربه دینی” ایمان می آفریند، یعنی فرد صاحب تجربه را به تصدیق وجود چیزی یا تصدیق وجود چیزی برای جیزی فرا می خواند. این تصدیق ها ممکن است مبتنی بر دلیل و استدلال نباشند. در تجربه دینی صاحب تجربه خود سوژه را در می یابد. میان سوژه و دریافت او عینیت بر قرار است. از این رو جای هیچ تردیدی برای او باقی نمی ماند تا محتاج دلیل و استدلال گردد. اما با این حال برای اینکه دریافت های خود را به دیگران اثبات کند، ادله ای را اقامه می کند.
هر تجربه همراه با احساس های (feeling) خاصی است. شگفتی، ترس، حمد و ستایش، شکر و سپاس، خشیت، خضوع، عبادت و پرستش، تقدیس و تنزیه و تسبیح از آن جمله اند.
تجربه دینی یک ادراک است، و قواعد ادراک را همراه خورد دارد. در هر ادراکی دو رکن وجود دارد: مُدرِک و مُدْرَک. همراه با هر ادراکی یک عاطفه هم وجود دارد. این احساس و عاطفه (feeling) گاهی شدید و برخی اوقات ضعیف است. برخی از ادراکات نیاز به اثبات دارند و … برخی ایمان (belief) را از عواطف محکم و شدید دانسته اند. و در تعریف آن نوشته اند: «”احساس و عاطفه” (feeling) شدید و محکمی که نسبت به وجود چیزی یا کسی پدید می آید، یا نسبت به حقیقت بودن آنها صورت می بندد.»
مُدرَک هرچقدر مبهم تر باشد، عاطفه بیشتری را بر می انگیزاند، چنان که یک خیال مبهم و کلی این چنین است. در تجربه دینی هم چون دریافت های آدمی وضوح لازم را ندارند، و رازآلودند، احساسات و عواطف بیشتری را بر می انگیزانند.

مسعود تلخابی

همچنین ببینید

به بهانه داستان «کبوتر طوق‌دار» ۱

کلیله و دمنه تنها اثر ادبی در جهان باستان است که از حدود هزار و …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *