خانه / تعلیم و تربیت / محتوای ذهن (“علم” و “غیر علم”)

محتوای ذهن (“علم” و “غیر علم”)

علم چیست؟ محتوای ذهن انسان ها چه چیزهایی است؟ در ذهن انسان ها چه چیزهایی وجود دارد؟
منطقیین[1] می گویند. در ذهن انسان ها دو گونه محتوی هست[2]:
الف – تصورات، مانند تصور ماه، درخت، سنگ و …
ب – تصدیقات، مانند: ماه کروی است. برگ سبز است. و …
برخی از این تصورات و تصدیقیات بدیهی اند، و برخی نظری. منظور از بدیهی، تصورات و تصدیقاتی است که مبتنی بر تفکر و اکتساب نیست، و به خودی خود واضح و آشکار است، و مقصود از نظری تصورات و تصدیقاتی است که مبتنی بر تفکر و نظر و اکتساب می باشد. اما در میان اینها، تصورات و تصدیقاتی هم هستند که نه بدیهی اند و نه نظری. نه واضح و آشکارند، و نه مبتنی بر تفکر و اکتساب و نظر.
تصورات و تصدیقات بدیهی و نظری “علم” اند، ولی تصورات و تصدیقاتی که نه بدیهی اند و نه نظری علم به شمار نمی آیند.
از این روست که منطقیین “علم” (نه غیر علم) را به تصور و تصدیق تقسیم می کنند. آنگاه آن دو را به بدیهی و نظری قسمت می کنند.[3] از این سخن می توان چنین استنباط کرد که آنچه در ذهن هست، و از دو سنخ بدیهی و نظری نیست، “علم” هم نیست، و تنها و تنها یک محتوای ذهنی می باشد.
این محتواهای ذهنی می توانند گونه های مختلف داشته باشند، مانند:
الف – مسموعات (محتواهایی که با شنیدن در ذهن حاصل می شود.)
ب – مقروءات (خوانده شده ها؛ محتواهایی که به وسیله خواندن حاصل آمده است.)
ج – موهومات (تصورها و تصدیقاتی که ساخته و پرداخته ذهن اند.)
این محتواها نه بدیهی اند و نه نظری (مبتنی بر استدلال و تفکر و …) بنابرین در اصطلاح منطقیین، “علم” هم به شمار نمی آیند.
برخی از محتواهای اخیر را، عواملی اجتماعی پشتیبانی می کنند. این عوامل متعددند. نهادهای دینی، نهادهای سیاسی، فرهنگ، ایدئولوژیِ غالب، افراد پذیرفته شده مانند معلم، پدر و مادر و …، از آن دسته اند.
چنین محتواهایی که در اذهان جا می گیرد، و فاقد یکی از دو ویژگی “علم” یعنی “بداهت”، یا “ابتناء بر نظر و اکتساب” است، علم نمی باشند. با این حال مورد پذیرش قرار می گیرند، و حمایت می شوند. گاهی چنین محتواهایی را “دُگما[4] می نامند.
اکنون توجه به یک نکته، مفید خواهد بود:
هویت محتوا ممکن است از ذهنی به ذهن دیگر متفاوت باشد. ممکن است در یکی مبتنی بر تفکر و نظر و اکتساب باشد، و در ذهن دیگر فقط مسموع یا مقروء یا … باشد. در ذهن اول علم خواهد بود و در ذهن دوم غیر علم.

پی نوشت ها:
[1] – این گفتار مبتنی بر نظر منطقیین است.
[2] – ابن سینا گوید: دانستن‏ دو گونه است: يكى- اندر رسيدن كه بتازى تصور خوانند، چنان كه- اگر كسى گويد: مردم، يا پرى، يا فرشته، و هر چه بدين ماند تو فهم كنى؛ و تصور كنى- و اندريابى. و دوّم- گرويدن چنان كه: بگروى‏ – كه پرى هست، و مردم زير فرمانست، و هر چه بدين ماند؛ و اين را به تازى تصديق گويند. (منطق دانشنامه علائی/ 5)
[3] – سبزواری گوید: هر یک از تصور و تصدیق بر دو قسم اند: ضروری [بدیهی] و کسبی [نظری].
کسبی آنست که محتاج به فکر و نظر باشد، و ضروری آنست که بدان محتاج نباشد؛ اگرچه به منبه یا احساس یا تجربه یا غیر آن نیازمند باشد. (شرح المنظومة  / ‏1، 84)
[4] – Dogma: یک باور یا مجموعه ای از باورهای یک گروه یا سازمان که انتظار می رود دیگران آن را بدون استدلال بپذیرند.

 مسعود تلخابی

همچنین ببینید

به بهانه داستان «کبوتر طوق‌دار» ۱

کلیله و دمنه تنها اثر ادبی در جهان باستان است که از حدود هزار و …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *