یکی از نحله های تقریبا مغفول و مقفّل نقد در کارهای منتقدان ما “نقد پسااستعماری” است. این رویکرد انتقادی با توسل به دیدگاه های فوکو و گرامشی و. . . به مطالعه و ساخت گشایی از رابطه استعمارگر و استعمارشده می پردازد. مطابق این نظریه اگر روزگار استعمار مستقیم و …
ادامه نوشته »