خانه / دین و ادیان / دین؛ کلمه دین در زبان اوستایی

دین؛ کلمه دین در زبان اوستایی

کلمه “دین” در زبان اوستایی به صورت دئنا (daena) به کار رفته است. گویا تنها اثر بازمانده از زبان اوستایی، اوستا کتاب مقدس زردشتیان است. دئنا از مصدر اوستایی da- (شناختن و اندیشیدن) آمده که برابر است، با ریشه dhi- در سانسكريت.
دئنا در اوستا به چهار معنی به کار رفته است:
1 – کیش و آیین
2 – وجدان
3 – فرشته کیش زردشتی
4 – اسم روز 24 ماه
دئنا به معنی کیش و آیین در مواضع مختلفی از اوستا در حدود بیست بار آمده است. از جمله آنها یسنا 44 قطعات 10 و 11 است:
«ای اهوره؛
این را از تو می پرسم، مرا به درستی پاسخ گوی:
کدام است دین تو که جهانیان را بهترین دین است و همگام با أشَه جهان هستی را افزونی می بخشد، و در پرتو آرمیتی، گفتار و کردار ما را به سوی راستی رهنمون خواهد شد؟
ای مزدا من با دانش و گرایش خویش به سوی تو رو می آورم.
ای اهوره
این را از تو می پرسم، مرا به درستی پاسخ گوی:
چگونه آرمیتی به [نهاد] دین آموختگان تو راه خواهد یافت؟
منم نخستین کسی که بدین کار برگزیده شده ام
همه دیگران را دشمن مینوی می شناسم.»
معنی دوم دئنا وجدان و تشخص معنوی است. دین به این معنی یکی از قوای پنجگانه باطنی است. در اوستا معمولا پنج قوه باطنی برای انسان تشخیص داده شده است. در یسنا 26 فقره 4 و فروردین یشت فقرات 149 و 155 این پنج قوه با هم ذکر شده است. در یسنا 26 فقره 4 چنین آمده است:
«ما می ستائیم اهو – و دئنا – و بئوذه – و ارون – و فَرَوَشی نخستین آموزگاران و نخستین پیروان و مقدسی و مقدسات را که در این جهان برای پیشرفت راستی کوشیده اند.»
همانگونه که ملاحظه می شود، دومی از این قوا دئنا است، که در پهلوی و فارسی آن را دین می گوییم.
دئنا (= دین) در این موارد به معنی وجدان و حس روحانی و ایزدی انسان است. دئنا در اوستا و همچنین کهنترین بخش آن یعنی گاتها غالبا به این معنی آمده است. این تشخص معنوی و وجدان اساس فلسفه زردشتی شمرده می شود. در هریک از افراد بشر این تشخص معنوی موجود و در میان قوای باطنی مهمترین و شریف ترین آنهاست. چه در طی زندگی انتخاب خوب و بد با اوست. این قوه را آفریدگار در باطن انسان به ودیعه گذاشت، تا هماره او را از نیکی و بدی عملش آگاه سازد، آنچه نیک است می ستاید، و آنچه زشت است مذمت می کند. در میان دو گوهر متضاد که سپنت مینو و انگره مینویا راستی و دروغ باشد، انسان آزاد باید به میل و اراده خویش به استعانت دین یا وجدان راه راست یا کج را بگزیند. در گاتها یسنا 46 قطعه 6 گوید:
«ای اهورا در همان هنگامی که تو دئنای(دین) ازلی را بیافریدی کسی که دوستار دروغ است، به دروغ اخلاص ورزد و کسی که خواستار راستی است، به راستی روی ارادت آورد.»
همانگونه که از فقرات فوق نیز بر می آید، این قوه ایزدی از جسم فناپذیر مستقل است، و آن را آغاز و انجامی نیست. اما هنگام عمل او پس از آفرینش جهان جسمانی است. اثر عمل این قوه منوط به اینست، که انسان به این آواز باطنی گوش فرا دهد، تمجید و توبیخ آن را بشنود. اگر انسان آواز دین و وجدان را نشنید، و مرتکب جرمی گردید، از آن گناه دامن قدس این قوه ایزدی آلوده و نا پلاک نگردد، مگر آنکه از معصیت و جرم افسرده و اندوهگین گشته به آسمان عروج کند. از مرگ و زوال نیز خللی به جنبه جاودانی آن نمی رسد.
پس از مرگ هم دین را در جهان دیگر به روان او نفوذ و تسلطی است. در روز واپسین چنانکه در یسنا 31 قطعه 20 و یسنا 49 قطعه 9 اشاره شده ، و جدان به همراهی روان در کار خواهد بود، و در نمودن راه بهشت و دوزخ و بخشیدن پاداش نیک و سزای زشت دخیل خواهد بود.
این فلسفه زردشتی بعد ها در اجزاء دیگر اوستا برگ و بری گرفت، و به مجسم شدن دین یعنی وجدان آدمی به صورت دختر زیبا یا زن زشت در روز قیامت درآمد.
در سر پل چنود دین به صورت دختر زیبا و درخشانی به روان پاک و پارسا رو کند، و به او گویدپندار نیک و گفتار نیک و کردار نیک تو مرا بیافرید، منم پیکر اعمال نیک تو ، منم صورت خداپرستی و پرهیزکاری تو ، و همچنین به روان مرد گناهکار به صورت زن پتیاره و زشتی درآمده، اعمال ناصواب او را از هیکل منفور ناموزون خویش در پیش چشم او مجسم می سازد. این عقیده کم و بیش در اوستا و کتب پهلوی ذکر شده به خصوص در هادخت نسک به گونه مفصل از آن سخن رفته است. در وندیدا فرگرد 19 فقرات 27 – 30 از مجسم شدن اعمال در روز واپسین چنین سخن رفته است:
«چون در روز چهارم پس از وفات روان نیکوکار یا گناهکار از بدن جدا گشته به پل چنوت (صراط) رسد، در آنجا دیو ویزَرِش روان مرد دروغ پرستِ دیو یسنا را به زنجیر بندد، آنگاه دختری نازنین و زیبا و آزاده نژاد و خوش اندام روی کند، و روان گناهکار را به مغاک تیره کشاند، و روان نیکو کار را از پل چنوت و از زبر کوه وهوا گذرانیده به ساحت ایزدان مینوی آرام دهد.»

چنانکه از مواضع دیگر معلوم می شود، در هر جایی که از چنین دختری یاد شده همان دین یا وجدان آدمی است، که به حسب کردار انسان به صورت دختری زیبا یا زنی زشت اعمال جهانی او را مجسم می نماید، و در مقابل روان ظاهر می شود.
در دینکرد مختصرا به این مسأله اشاره کرده می نویسد:
«دین به صورت دختر خوب چهری یا به صورت زن زشتی درآمده، روان را به سوی بهشت یا دوزخ رهنمون می گردد.»
معنی سوم دئنا؛ فرشته کیش زردشتی:
به این معنی در یسنا 8 فقره 3 ، مهر یشت فقره 126 ، ارت یشت فقره 16 آمده است. در یسنا 8 فقره 3 گوید:«ای امشاسپندان ای دین مزدا پرستی ای ایزدان نیک ای ایزد بانوان نیک ای آبها ای گیاهان….. » و
دئنا در این معنی همیشه با صفت مزدیسنا آمده است.
معنی چهارم دئنا؛ اسم روز 24 ماه :
دئنا یا دین اسن روز 24 ماه است. به این معنی که نگهبانی این روز به ایزد دین سپرده شده است. در یسنا 16 فقره 6 و سیروزه کوچک و بزرگ فقره 24 از دین به مناسبت موکل بودن وی به روز 24 ماه یاد شده است. ابو ریحان در فهرست نام های روز های ایرانی نام این روز را «دین» و در سغدی هم دین و در خوارزمی هم دین یاد کرده است.
دین روز ای روی تو آکفت دین
می خور و شادی کن و خرم نشین

 مسعود تلخابی

همچنین ببینید

نگاه فلسفی؛ ضرورتِ حیات انسانی (1)

مباحث خودم را ذیل سه مقوله دوگانه‌ی کل و جزء، علم و دین، ایمان (باور) …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *