خانه / فلسفه ملاصدرا / شرح اسفار ملاصدرا / وقت، زمان، تجرد؛ گزیده ای از مباحث جلسه 14 شرح اسفار ملاصدرا – 1394/12/09

وقت، زمان، تجرد؛ گزیده ای از مباحث جلسه 14 شرح اسفار ملاصدرا – 1394/12/09

وقت، زمان، تجرد؛ گزیده ای از مباحث جلسه 14 شرح اسفار ملاصدرا – 1394/12/09

مدرس: مسعود تلخابی

بسم الله الرحمن الرحیم
[وقت و زمان]
سوال: وقت و زمان چه فرقی دارند؟
وقت محدوده ای از زمان است یعنی شما اگر برای زمان، یک جهت و یک اندازه ای مشخص کنید، می شود وقت. یادتان باشد، این مطلب را در شرح نهج البلاغه، به تفصیل درباره اش صحبت کردم؛ اگر احیانا نیاز بود، یک   مراجعه ای بکنید؛ آن جا گفتم که چرا اوقات جمع می آید.

[ازمنه]
سوال: أزمنه جمع است؟
بله جمع است. أزمنه این است که ما از تعدّد زمان ها می توانیم صحبت کنیم. زمان محصول یک عالم یا یک دستگاه یا یک سیستم است که در یک جایی مقرّر است؛ در سیستم دیگر ممکن است زمان دیگری مقرّر باشد؛ ما از تعدّد عوالم می توانیم صحبت کنیم. در هر عالمی یک زمان خاصی وجود دارد؛ این زمان در عالم خاص می تواند به قطعات فرضی تفکیک شود. زمان در یک عالم خاص که به قطعات مفروضی تفکیک می شود، وقت به وجود می آید ولی وقتی از أزمنه صحبت می کنیم، از عوالم متعدّد و زمان های متعدّد می توانیم صحبت کنیم.

[تجرد از مادیات]
تجرّد از مادیّات مفهومی است که در «فلسفه اشراق» مخصوصا، توسط «شیخ اشراق» مطرح شده است و بعید نیست که ملاصدرا تحت تأثیر این هم باشد و شیخ اشراق در حکمت اشراق، گاهی از تجرّد تعبیر به «تألّه» می کند که درباره تألّه در جلسه نخست کلاس های اسفار صحبت کردم. تألّه یعنی این که فرد به مقام و جایگاهی می رسد که تعلّقش با بدن به اختیار خودش می تواند بالکل منقطع شود یعنی تجرّد محض را می تواند تجربه کند و این تجرّد محض همان چیزی است که از آن به تألّه تعبیر می شود و گاهی اوقات از آن به «نضو جلباب» تعبیر می شود. جلباب یعنی چادر. نضو جلباب یعنی کندن چادر. خیلی اوقات در عوالم مکاشفه و رؤیا، تن در قالب چادر در ذهن مکاشفه گر انعکاس پیدا می کند. نضو جلباب در این دنیا برای افرادی قابل تجربه است؛ انسان های عادی به این مقام نرسیدند ولی می توانند برسند. آن کسانی که در مسیر تألّه و حکمت قرار می گیرند، می توانند به جایگاهی برسند که روح و بدن را از همدیگر جدا و تفکیک کنند که آن می شود تجرّد از مادیّات.
پس سه مطلب آورده شد: الاتِّصَالُ بِالمَعقُولات و مُجَاوَرَةُ البَارِئ و التَّجَرُّدُ عَنِ المَادِیَّات.

سوال:
– ملاصدرا که می فرماید لِنوعِ الانسَان یعنی این یک کمال نوعی است و هر فردی یک کمال خاصی هم می تواند داشته باشد؟
کمال خاصی می تواند داشته باشد ولی برای نوع انسان، آن کمال نهائی که وجود دارد و آن غایت قصوی که برای نوع انسان وجود دارد، سه مورد گفته شده است.
–  یعنی این یک کمال عمومی است؟ یعنی آیا می تواند بالاتر از این یک کمالی وجود داشته باشد که افرادی به آن برسند؟
نه. کمال نهائی انسان ها این است. اگر در این جا باشد، آن سلسله مراتبی است که در این جا اتفاق می افتد؛ تحت همین عنوان هست؛ دیگر عنوان دیگری نیست؛ یعنی نوع انسان آن نتیجه نهائی که به آن می تواند برسد، این سه تاست.

نویسنده: سهیلا جعفری

همچنین ببینید

حافظ و سهروردی (1)

از شمن‌های آسیای مرکزی و آلتایی تا اهالی کاهونا در اقیانوس آرام و بومیان قاره‌های …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *