از عارفان و صوفیان ایرانی. در قرهمان (قرامان) واقع در ترکیه بهدنیا آمد. علوم رسمی را کسب کرد و آنگاه به تحصیل عرفان نظری پرداخت. چندین سال در محضر عبدالرزاق کاشانی به سر برد و فصوص الحکم را از همو آموخت. از سکونت چندسالهاش در اطراف تبریز و قونیه خبر داریم. گویا پس از فوتِ فرزند رشید الدین فضلالله همدانی، که حامی او و استادش بود، به مصر رفت و در همانجا ساکن شد. آثاری پرداخت که از آن جمله شرح او بر فصوصالحکم و نیز مقدمهای در آغاز آن، درشمار چند کتاب اصلی آموزشی عرفان نظریاند. مقدمۀ او بر شرحی که بر «تائیۀ کبری» سرودۀ ابن فارض نگاشت نیز اثری بسیار معروف است. قیصری را پیش از آن که بتوان در یکی از سلسلههای متصل صوفیه جای داد، میبایست از بزرگان عرفان نظریِ محییالدینی دانست. بیتردید، فضای حاکم بر عرفانِ قرون متأخر ایران، به ویژه سلسلهای که با آقا محمدرضا قمشهای پدیدار شد و تاکنون ادامه دارد، سخت تحت تأثیر اوست و درک عناصرِ عرفان فصوصی، بدون درنظرگرفتن آراء او، امکانپذیر نبوده است.
منبع: دانشنامه دانش گستر
*****
كتاب شرح فصوص الحكم، تصنيف عارف كامل، داود بن محمود قيصرى ساوى از مهمترين كتب اهل عرفان است و عمده در فهم كتاب فصوص الحكم مقدّماتى است كه شارح در اوّل كتاب ذكر كرده، و فهم بعضى از عبارات آن مشكل و محتاج به توضيح و بيان است.
منبع: مجموعه رسايل (تعليقه بر شرح فصوص الحكم(رسايل فاضل تونى)؛ فاضل تونی /41
*****
از احوال داود بن محمود قيصرى در كتب تواريخ و تذكره ها چيزى نيافتيم، جز اينكه مؤلف قاموس الأعلام درباره او مى نويسد:
«داود قيصرى از مشاهير دانشمندان روم در قيصريه تولد يافت و پس از آنكه يك چند در وطن تحصيل علم كرد، به مصر رفت و از فحول دانشمندان آن مملكت استفاده و استفاضه كرد و در فقه و حديث و تصوف و علوم عقليه سر آمد اقران و نامبردار گرديد.
وقتى كه سلطان اور خان غازى، مؤسس سلطنت عثمانى مدرسه اى در ازنيق بنا كرد، صاحب ترجمه را به نزد خود خواند و مدرّسى آن مدرسه را به وى محوّل داشت. وى بر فصوص محى الدين و حديث اربعين شرح معتبر نوشته است، و وفات او در سال 751 بوده است».
تولد او نيز به قرائنى در اوايل قرن هشتم بوده است، زيرا شاگرد عبد الرزاق كاشى بوده، و عبد الرزاق در سال 735 وفات يافته، زيرا اگر فرض كنيم در هنگام مرگ استاد خود لا اقل سى و پنج سال داشته، تولدش ناچار در اوايل قرن هشتم خواهد بود.
منبع: مجموعه رسايل (تعليقه بر شرح فصوص الحكم(رسايل فاضل تونى)؛ فاضل تونی /45