خانه / نوشته های تازه / به بهانه “برادران لیلا”

به بهانه “برادران لیلا”

سعید روستایی،کارگردان جوان، سومین فیلم اجتماعی اش را بی رخصت و اجازت حضرات، به  بیرون درز داد و از خیرِ درآمدِ چند میلیاردی که می توانست با حذف و جرح بعضی از  قسمت های  فیلم، نصیبش شود، صرف نظر کرد که در نوع خود حاکی از همت بلند و مناعت طبع و تسلیم ناپذیری سازندگان فیلم است.
برادران لیلا مضمون آشنایی دارد، و به نوعی در طول و امتداد دو فیلم قبلی روستایی (ابد و یک روز، متری شش و نیم) قرار می گیرد، ولی فیلم خوب صرفا به اعتبار “مضمون خوب” ارزیابی نمی شود، و اگر سینما را “هنر خلق تصاویر” بدانیم در آن صورت خواهیم دید که پرچانگی ها و دیالوگ های شخصیت های روستایی چندان وجهه هنری به خود نگرفته است. جوهر و سرشت سینما خلق تصاویر متحرک و گسترش ایده و مفهوم با بازیگوشی های دوربین است و در این بین، دیالوگ های کشدار و متفلسفانه ی شخصیت ها، صرفا می تواند فضای فیلم را  به یک کلاس انشاخوانی تقلیل دهد؛ همان نقصی که در  سه گانه سعید روستایی به چشم می آید.
فرانسوا تروفو در تجلیل از سینمای هیچکاک و نیز فیلم های صامت آمریکایی می گوید: “اگر سینما به تقدیر و تصادف ناگهان از صدا محروم شود، و بار دیگر به دوره صامت (پیش از سال ۱٩٣۰) باز گردد بسیاری از کارگردان های امروزی باید برای خود مشاغل دیگری پیدا کنند.” ایجاز و اختصار در  دیالوگ هم، در نوع خود حکایت از هنر سناریست می کند و باید سخن میشل فوکو را گوشزد کرد، آنجا که می گوید: سخن باد هوا نیست! و تابع یک منطق اقتصادی است؛ مسأله ای که در جامعه شعار زده و پر حرف و حدیث ایران تبدیل به یک عارضه فرهنگی شده است. به قول طنزآمیز صادق هدایت؛ ما ایرانی ها به تیوب خمیر دندان می مانیم که با کوچک ترین اشاره ای حرف و نصیحت بیرون می ریزیم. فیلم های دیالوگ محور سعید روستایی نیز از این آسیب برکنار نمانده است؛ خاصه آنجایی که حرف های دهن پرکن شخصیت ها با موقعیت و چانه آنها مطابقت پیدا نمی کند. بعید می دانم در تمام سه قسمت فیلم ماندگار “پدرخوانده” ی فرانسیس کوپولا _که اتفاقا یکی از آبشخورهای فیلم برادران لیلا نیز می باشد _آل پاچینو (مایکل کرلئونه) به اندازه نوید محمدزاده در فیلم متری شش و نیمِ ِ سعید روستایی داد سخن داده باشد.
نکته دیگر راجع به فیلم این است که برخلاف تصور رایج، “برادران لیلا” صرفا در ژانر رئالیسم اجتماعی_انتقادی نمی گنجد؛ وجود نمادها و استعارات متعدد فرضیه صرفاً رئالیستی بودن فیلم را به چالش می گیرد. از آن جمله می توان به استفاده نمادین از کاسه توالت و میزانسن های کثیف و عق آور _که در دو فیلم قبلی روستایی نیز متعمدانه به تصویر کشیده شده_، اشاره کرد که دلالتی بر جامعه عفن و فاسد اوست. حتی ویژگی های پدر خانواده با بازی فوق العاده سعید پورصمیمی_که آرزو دارد ام القرای فامیل شود _به علاوه ی گرایشات مازوخیستی پسران نسبت به پدرخوانده پوشالی، خالی از جنبه های نمادین و تمثیلی نیست.
اما آنچه “برادران لیلا” را بیشتر به هذیان گویی های حاشیه پردازان کشاند، در کنار اتهام همیشگی “سیاه نمایی”_که متوجه این دست از آثار است_آن کشیده آب کشیده ای بود که قهرمان فیلم (لیلا) به گوش پدرش نواخت. مطابق معمول عده ای آدم خوب که ادای دیدبان حقوق بشر را در می آورند، با وهن انگیز خواندن آن سکانس، عوامل فیلم را متهم به شهر آشوبی و زیر پا گذاشتن مناسبات اخلاقی و هنجارهای اجتماعی این مرز پرگهر کردند! باید به ایشان تذکر داد: اولاّ تاریخ مذکر ایران سرشار از این تقابل و تقاتل پدر و پسر و حتی دختر است زحمت بکشند و نگاهی به مصحف شاهنامه شان بیندازند! دوم این که؛ همان طور که اشاره شد این فیلم جنبه های نمادین نیز دارد و آن کشیده را باید به مثابه دست نامرئی ای تلقی کرد که زن به تنگ آمده از مناسبات تاریخ پدرسالارانه به گوش پدرخوانده نمایی می زند که زن را به عنوان جنسیت ثانوی صرفا به عنوان مبرز جنسی و دستگاه مولد شیران نر می داند. در تاریخ مذکر ایران که حتی جنس مذکر جا را برای معشوقیت زن نیز تنگ کرده و ادبیات فارسی را مشحون از عشق مذکر به مذکر ساخته (به نقل از رضا براهنی و نیز محمد مختاری) این سیلی نمادی از آن بغض و کینه تاریخی است! سوم این که؛ مثل همیشه این قبیل مخاطبان توصیف را با تجویز اشتباه گرفته اند و احتمالا خبر ندارند که مطابق آمارهای خود مسئولان کشور در چه موقعیت قاریشمیشی به سر می بریم و این فیلم صرفا توصیف و تلنگر است و نه دعوت به بازتولید چنین نکبت و ادباری. نکته آخر آن که؛کسانی که از یک سیلی نمادین این گونه به رنج آمده اند؛ چرا در فاجعه هولناک اهواز و سربریدن مونا حیدری توسط مالکش (شما بخوانید شوهر) لام تا کام دهن باز نکردند؟ آنانی که در آن فاجعه سکوت اختیار کردند حق صحبت از این سیلی را هم ندارند.
لاله ساغرگیر و نرگس مست بر ما نام فسق
داوری دارم بسی یارب که را داور کنم؟(حافظ)

مهدی نصیری

همچنین ببینید

به بهانه نقد «کبوتر طوق‌دار»‌ ۲

از آرمان تا واقعیت خانم باربارا تاکمن، مورخ و متفکر آمریکایی، می‌گوید:حاکمان در عرصه حکومت، …

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *